***
(تقدیم به امام راحل)
یکی بود ، یکی نبود
زیرِ این چرخِ کبود
رویِ این شهر و دیار
گردِ غم، نشسته بود
رویِ شونه هایِ شهر
غمی سنگینی می کرد
بوی پاییز می اومد
رنگ گل ها، همه زرد
پاهامون زخمیِ جور
دسامون تو زنجیرا
آسمون مثل قفس
واسه کبوترا
خنجرِ سیاهی ها
خواب خورشیدو میدید
دشمن عطر و گلاب
گل و از شاخه میچید
تا که در بهمن شهر
گُلِ فجرمون دمید
خط قرمز روی شب
روی تاریکی کشید
مردی با سلاح عشق
با شکوهِ ذوالفقار
کمر ظلم و شکست
مونده یادش، یادگار
زهرا ابراهیمی خبیر