***
(تقدیم به امام راحل)
بهار است و مروری قصه باران و رویا را
بهار است و درنگی شعر رنگارنگ گل ها را
نسیمی می وزد از دور دست التهابی سبز
که نجوا می کند شیدایی دل های تنها را
گلی واشد گلی خندید و سر تا پا تماشا شد
بیا تا هم نفس باشیم گل های تماشا را
چه بارانی در این صبح بهاری می دمد بر خاک
که می خواند به چشمان تو رویاهای رعنا را
بیا ای مهربان! بنشان در آوازم گلی از نور
که روشن سازم از عطر زلالی چشم دنیا را
خیابان در خیابان پرسه های تازه ای جاریست
در این غوغا بگردان تازه تر دست و دل ما را
ملالی نیست دیگر من شکوفا می شوم در خویش
تو در من می دمی، چشم تماشاهای زیبا را
عبدالرضا رضایی نیا
***
.
انتهای پیام /*