مرداد ماه 1390
2011 july

  بازگشت به پرتال گاهنامه شماره 14
 
 





آنچه در ذیل می آید متن سخنرانى پروفسور حامد الگار در کنگره بین‏المللى امام خمینى (س) و احیاى تفکر دینى‏ است. در این سخنرانی این اندیشمند جهان وطنی مسلمان، به اهمیت نماز جمعه در اسلام، تاریخچه آن و سیاست حاکمان اسلامی در برابر این آیین عبادی سیاسی بخصوص سیاست رژیم پهلوی و احیای نماز جمعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توسط امام خمینی (س) می پردازد.

موضوع بحث بنده «امام خمینى (س) و احیاى نماز جمعه» است، در ابتدا به سابقه نماز جمعه در تاریخ اسلام عموما و در تاریخ تشیع و ایران خصوصا اشاره مى‏کنم. اولین نماز جمعه از طرف حضرت پیامبر اکرم (ص) در روز اول ماه ربیع الاول در پایان هجرت از مکه به مدینه برگزار گردید، و مکان آن در وادى «رامونا» بود که بعدها مسجدى به نام «جمعه» در آنجا ساخته شد. این مطلب که اولین نماز جمعه اسلام از طرف حضرت پیامبر (ص) در آستانه تأسیس اولین دولت اسلامى برگزار شد، براى ما بسیار اهمیت دارد و پیوند نزدیک و عمیق بین نمازجمعه با امور سیاسى و حاکمیت اسلام را به خوبى‏نشان مى‏دهد و مى‏توان گفت برگزارى نماز جمعه تجلى مهمى از حاکمیت اسلام بوده است. البته همین نماز جمعه اول از طرف حضرت پیامبر گرامى (ص) سبب نزول آن آیه شریفه که: «یا ایها الذین امنوا اذا نودى للصّلوة من یوم الجمعه فاسعوا الى ذکرالله و ذروالبیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعملون» از دیدگاه شیعه، نظر به اینکه حکومت و ولایت، حق ائمه اطهار (ع) است، برگزارى نمازجمعه به عنوان تجلى حاکمیت مشروع در اسلام نیز از حقوق و وظایف ائمه اطهار (ع) مى‏باشد، ولى در طول تاریخ به علت تحولات نامطلوبى که در حکومت اسلامى وقوع یافت، اکثر ائمه (ع) به استثنا مولاى متقیان حضرت على (ع) از برگزارى نماز جمعه محروم شدند و حتى مى‏توان گفت که در بین شیعیان هم نماز جمعه به طور جداگانه، در تاریخ زیاد برگزار نشده و اگر هم ترتیب یافته، ما از آن واقف نیستیم.

از ابتداى سقوط حکومت اسلامى و تبدیل آن به نوعى سلطنت در زمان بنى‏امیه، متأسفانه نماز جمعه از مسیر اصلى خود خارج و دچار انحراف شد، و بین فقهاى شیعه در زمان غیبت وجود مبارک حضرت صاحب‏الزمان (عج) مسأله جواز و یا عدم جواز برگزارى نماز جمعه تا مدت ها مطرح و مورد اختلاف بود. البته به مرور زمان اکثر فقهاى شیعه به این نتیجه رسیدند که برگزارى نماز جمعه حکم وجوب تخییرى دارد، یعنى مؤمنین شیعه در روز جمعه یکى از این دو فریضه را باید به جا بیاورد؛ نماز ظهر و یا نماز جمعه. و احتیاطا جمع بین این دو هم از طرف بسیارى از دانشمندان شیعه توصیه شده است. با رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران در زمان صفویه، مسأله «نماز جمعه» اهمیت خاصى پیدا مى‏کند و البته باز هم اختلافى بین نظرات علماى شیعه مى‏بینیم؛ کسانى که از سرزمین هاى عربى به ایران مهاجرت کرده و به ترویج مذهب تشیع در ایران کمک کردند، عالمانى از قبیل على کرکى که از جبل عامل لبنان به ایران مهاجرت کردند، در وجوب نماز جمعه بسیار مصرّ بودند و از آن طرف افراد دیگرى از قبیل شیخ ابراهیم خطیفى با برگزارى نماز جمعه کاملا مخالف بودند و در نتیجه در طول دوران صفوى، نماز جمعه به طور مرتب برگزار نمى‏شد و میان علماى شیعه از هر دو طرف، اظهار نظرهاى مختلفى رد و بدل شد.

در اواخر قرن هجدهم میلادى اختلاف نظرى که قرن ها بین فقهاى اخبارى و اصولى در جریان بود، به نفع اصولیون خاتمه یافت؛ و با پیروزى جریان اصولى، در فقه شیعه مسأله نماز جمعه اهمیت بیشترى پیدا کرد. با روى کار آمدن خاندان قاجار در اکثر شهرهاى مهم ایران از جمله تهران، اصفهان، تبریز، قم و مشهد نماز جمعه برگزار مى‏شد و امام جمعه نیز در اکثر این شهرها از طرف پادشاه و افراد دربارى و گاهى با مشورت‏ علماى محل تعیین مى‏شد. همین مسأله باعث شد که از اهمیت نماز جمعه کاسته شود، مخصوصا در زمان ناصرالدین شاه، امام جمعه آلتى در دست حکومت بود. در زمان امیرکبیر، امام جمعه تقریبا حکم حامى دولت مرکزى را پیدا مى‏کند و از آن زمان به بعد منصب امام جمعه تهران، مورثى مى‏شود کار به جاى مى‏رسد که یکى از افراد این سلسله امام جمعه‏ها، در سن یازده سالگى به این منصب مى‏رسد و با توجه به این که پیش نمازى خطبه خواندن در این سن شرعا جایز نیست، تا رسیدن به سن بلوغ، وکالتا شخص دیگرى نماز جمعه را برگزار مى‏کرد. این نمونه‏اى از دوره قاجار است که در آن نماز جمعه بیشتر شیوع پیدا کرد ولى محتواى صحیح خود را از دست داد و یک نوع وابستگى به سیاست دربار فاسد قاجاریان داشت.

در دوره خاندان پهلوى، وضع نماز جمعه با قبل از آن فرق چندانى نداشت و به قول مرحوم آیت‏الله طالقانى (رضوان‏الله تعالى علیه) در تمام این مدت، نمازجمعه حالت نیمه تعطیل داشت تا جایى که بنده اطلاع دارم اولین کسى که خواهان تجدید مؤثر نماز جمعه در ایران در زمان خاندان منفور پهلوى شد، مرحوم نواب صفوى بنیانگذار نهضت فدائیان اسلام است. ایشان در کتابى که به نام «رهنماى حقیقت» تألیف نمودند، خواستار این شدند که: «... در تمام شهرهاى کوچک و بزرگ نماز جمعه در مساجد بزرگى اقامه شود و در روزهاى جمعه، شاه، رجال حکومت از نخست وزیر تا پایین‏ترین مأمور دولت، اشراف مملکت، رؤساى اصناف و طبقات مختلف، در مرکز و شهرهاى کوچک به شرکت در نماز جمعه وا داشته شوند.» مرحوم نواب صفوى در آخرین کلام خودبه «واداشتن» اشاره مى‏فرمایند، یعنى حضور در نماز جمعه نظر به اهمیتش، «اجبارى» باشد، البته این به معنى فتوا به واجب بودن نماز جمعه نیست، بلکه به نقش مهم نماز جمعه در جامعه براى آگاه کردن همه اقشار به مسایل جارى مملکت اشاره دارد.

احیاى واقعى نماز جمعه در ایران یکى از دست آوردهاى عظیم انقلاب کبیر اسلامى ایران است و ما آن را مانند بسیارى از برکات، مدیون حضرت امام (س) هستیم. حضرت امام (س) در کتاب «کشف الاسرار» که در اولین سال هاى سلطنت محمدرضا شاه انتشار یافت، اشاره کوتاهى به مسأله نماز جمعه کردند، ولى در کتاب «تحریر الوسیله» که در زمان تبعید به ترکیه تألیف فرمودند، به طور مشروح پیرامون آن مسایلى را ذکر کردند. البته بعضى از مسائل مربوط به نمازجمعه که در این کتاب آمده است، در اکثر کتب فقه شیعه و حتى غیرشیعه به چشم مى‏خورد؛ مانند مسایل مربوط به محل برگزارى نماز، تعداد شرکت کنندگان و ... ولى یکى از مسایل مربوط به نماز جمعه در کتاب تحریرالوسیله حضرت امام (س) مسأله‏اى است که نسبت به آن دوران کاملا تازگى داشت، ایشان در آنجا فرموده‏اند: «و بالجملة جمعة خطبتاها من المواقف العظیمه للمسلیمن کسائر المواقف العظیمة مثل الحج و المواقف التى فیه العقیدین و غیرها و مع الاسف اغفل المسلمون على الوظایف المهمة السیاسة فى هذا و فى غیرها من المواقف السیاسة دین الاسلامیة فالاسلام دین السیاسة بشؤونها یظهر لمن له ادنى تدبر فى الاحکام الحکومیة و السیاسیة و الاجتماعیة و الاقتصادیة فمن توهم عن الدین منفک عن السیاسة فهو جاهل لم یعرف الاسلام و لا سیاسة.«

حضرت امام (س) مى‏فرمایند: نماز جمعه از اهمیت سیاسى فوق‏العاده‏اى برخوردار است و تأکید مى‏کنند که اسلام، دین سیاست است و هرکس خیال کند که اسلام منفک از سیاست است، جاهل بوده و از اسلام و سیاست اطلاع ندارد. این بیان واضح و قاطع حضرت امام (س) از چندین نظر داراى اهمیت مى‏باشد ولى در احیاى نماز جمعه به عنوان تجلى ترکیب اسلام و سیاست نقش فوق‏العاده مهمى داشته است.

قبل از پیروزى انقلاب اسلامى در بعضى از شهرهاى ایران از جمله قم و اصفهان از طرف روحانیت انقلابى و مردم، نماز جمعه اقامه، و مسایل روز، خیانت و وابستگى رژیم منفور سلطنتى، جنایات آمریکا و صهیونیسم مطرح مى‏شد، ولى برگزارى رسمى نماز جمعه پس از پیروزى انقلاب اسلامى در اولین تابستان آغاز شد و مرحوم آیت‏الله طالقانى (ره) در این امر نقش مؤثرى داشتند و برخى از علما در تماس با حضرت امام (س) پیشنهاد کردند که براى تعیین امام جمعه در اکثر شهرهاى ایران اقدام نمایند و حضرت امام (س) نیز به عنوان رهبر جمهورى اسلامى و ولى امر مسلمین، امام جمعه اکثر شهرهاى مهم ایران را تعیین کردند. در کنگره جهانى ائمه جمعه و جماعات که شرکت‏کنندگان آن از طرف حضرت امام (س) پذیرفته شده بودند، ایشان در بیاناتى گهربار اشاره فرمودند: «نماز جمعه یکى از بزرگترین پدیده‏هاى اسلامى و یکى از مهمترین ره‏آوردهاى انقلاب اسلامى ماست. اگر این انقلاب اسلامى جز این نماز جمعه به ما چیز دیگرى نداده بود براى ملت ما و مسلمین کافى بود.»

بنابراین برقرارى نماز جمعه به منزله حج کوچکى است و توده‏هاى مسلمان در یک شهر گرد هم جمع مى‏شوند، بلکه مهم آن است که بعد از شرکت در نماز جمعه، از خطیب، دانشمند و عالمى که نماز جمعه را برگزار مى‏کند چه مطالبى را مى‏شنوند. حضرت امام (س) در سال 1357 در دیدار با گروهى از علاقه مندان و عاشقان آن حضرت فرمودند: در خطبه نماز جمعه مقدرات مملکت باید بیان شود، مسایل سیاسى مملکت جریان باید پیدا کند، مسایل اجتماعى در مملکت باید جریان پیدا کند گرفتاری ها و اختلافات مسلمان ها در آن خطبه‏ها باید حل شود و رفع شود، جنایات امثال محمدرضا خان باید در این خطبه‏هاى جمعه گفته شود و انتقاد شود، راه هایى که ممکن است با آن راه ها آن جانى‏ها را از بین برد در نماز جمعه باید گفته شود. نمازجمعه عبادت است لیکن عبادتى که مدغم در سیاست است، سیاست مدغم در عبادت است. در همین جمله اخیر باز هم پیوند و نزدیکى بین سیاست و دیانت و عبادت در نماز جمعه به چشم مى‏خورد.

اولین امام جمعه‏اى که از طرف حضرت امام (س) تعیین شد، مرحوم آیت‏الله طالقانى (ره) بودند و اولین خطبه‏اى که ایشان ایراد فرمودند در روز 5 مرداد 1358 ه. ش و یا 27 جولاى 1979 میلادى بود. متن خطبه مرحوم آیت‏الله طالقانى (ره) اهمیت فوق‏العاده نماز جمعه را در جمهورى اسلامى ایران کاملا نشان مى‏دهد. ایشان در آن خطبه بعد از خواندن آیه‏اى از سوره مبارکه جمعه درباره نماز جمعه فرمودند: این آیه دستور اجتماع توحیدى و عظیم جمعه است؛ همین اجتماعى که سال ها در متن ما مسلمانان ایران به صورت نیمه تعطیل در آمده بود. امروز طلیعه انجام این فریضه بزرگ الهى، این صف بزرگ توحید و جهاد است، ایشان افزودند: «وظیفه اصلى خطیب در نمازهاى جمعه این است که نمازگزاران را با وظایفى که به عهده دارند و مشکلاتى که در طول هفته قبل با آن روبرو شده‏اند، آگاه و آشنا سازد».

مسأله دیگرى که در اولین خطبه مرحوم آیت‏الله طالقانى (ره) اهمیت فوق‏العاده‏اى دارد این است که با توجه به این که شرکت‏کنندگان در نمازجمعه جمعیت محدودى هستند ولى این را نباید فراموش کرد، که در همان اوقات در سراسر جهان اسلام، مسلمین براى برگزارى نماز جمعه جمع شده‏اند و یک نوع اتصال بین این جماعات وجود دارد. بنابراین مى‏توان گفت که نمازجمعه نه تنها مظهر وحدت نماز گزاران است بلکه مظهرى است براى وحدت تمام مسلمین. مرحوم طالقانى (ره) چنین فرمودند: این صفى است که اکنون در این گوشه تهران با نبود امکانات لازم و در این چنین شرایطى تأسیس شده است و باید در این کشور شیعى و اسلامى ارتباطمان را با همه برادران سنى محکم کنیم و در همه جا کسانى که داراى چنین شرایطى که در فقه ما بیان شده است، هستند نماز جمعه را با جمعیت اقامه کنند. این صفى است که نه تنها در داخل مرزهاى ایران باید به هم پیوسته شود، بلکه حلقه‏اى است که با دیگر کشورهاى اسلامى سست یا قطع شده بود و باید پیوسته شود.

یکى از مهمترین جنبه‏هاى مبارک انقلاب اسلامى ایران این است که نه تنها در محدوده کشور ایران به پیروزى رسید بلکه یک انقلاب عظیم جهانى اسلامى به وجود آمد. ایران تا حدود زیادى بعد از پیروزى انقلاب، با وجود پشتیبانى وسیع مردم در سراسر کشورهاى اسلامى، از حمایت دولتى سایر کشور محروم ماند و مجبور شد از حاکمیت خود دفاع کند و ارزش و اهمیت جهانى انقلاب اسلامى ایران در این است که نه تنها در ایران بلکه در تمام کشورهاى اسلامى به عنوان الگویى در آمده است که کفار را به رعب مى‏اندازد.

گرچه ایران یک کشور بزرگ و تاریخى، با توانایى بالایى است، لیکن سبب خصومت آمریکا و اسرائیل با ایران، تنها انقلاب اسلامى ایران نیست، بلکه عامل نگرانى و وحشت کفار این است که در ایران اسلامى حرکتى پیروز شده که مى‏تواند تمام مسلمین را به سوى رهایى، آزادى، استقلال، شرف و کرامت رهنمون کند. نماز جمعه‏اى که مرحوم طالقانى (ره) به دستور حضرت امام (س) برگزار نمودند، تجلى خوبى از همین مسأله بود و از تمام خواهران و برادران ایرانى‏خواهش مى‏کنم این مسأله را همیشه به یاد داشته باشند که اهمیت انقلابشان منحصر به خاک پاک ایران نیست و انقلاب اسلامى را نوعاً، ذاتاً و ماهیتاً نمى‏توان در کشورى خاص، محدود کرد.

یکى از تجلیات مهم حضور دایمى مردم در صحنه بعد از پیروزى انقلاب عبارت از شرکت آنها در نماز جمعه بود و جالب توجه است که حضرت امام (س) تمام اقشار ملت، از جمله «زنان» را هم به شرکت در نماز جمعه تشویق فرمودند. یکى از جمله استفتائاتى که بعد از پیروزى انقلاب از ایشان شده، این است که: آیا شرکت بانوان در نمازهاى جماعت یومیه و نماز جمعه کراهت دارد یا خیر؟ حضرت امام (س) در جواب فرمودند: «کراهت ندارد، بلکه در بعضى موارد، مطلوب است.» یعنى حضور خواهران محترم در نماز جمعه مطلوب است و در آنجا با مسایل روز آشنایى پیدا مى‏کنند.

احیاى نماز جمعه در ایران مانند اکثر جنبه‏هاى انقلاب، انعکاس وسیعى در سایر کشورهاى اسلامى داشته است، وقتى براى اولین بار پس از پیروزى انقلاب به ایران مسافرت کردم، در یکى از کشورهاى مسلمان همسایه ایران توقف داشتم و در نماز جمعه یکى از مساجد بزرگ آن کشور حاضر شدم و ملاحظه نمودم که محتواى خطبه‏هاى نماز جمعه بسیار بى‏روح بود و بر شعور و آگاهى نمازگزار افزوده نمى‏شد، بلکه تنها تکرار مکررات بود، ولى وقتى در نماز جمعه‏اى که در دانشگاه تهران برگزار مى‏شد شرکت کردم، جنب و جوش نمازگزاران مرا به یاد حج مى‏انداخت، سرش اینکه نمازهاى جمعه در ایران با الهام از تعالیم حضرت امام (س) برگزار مى‏شود و معیار و مقیاسى در اکثر کشورهاى اسلامى براى خطبه‏ها شده است. متأسفانه در بسیارى از کشورهاى اسلامى، متن خطبه از طرف دولت تدوین و طراحى شده و براى قرائت به امام جمعه تحویل داده مى‏شود و سرپیچى از دستورات دولت عواقب بدى را به دنبال خواهد داشت. و این که بعضاً شاهد هستیم که حتى در همان کشورهاى همسایه، گاهى امام جمعه از متن تهیه شده دولت خارج شد و مطالبى را که در رشد شعور و آگاهى مسلمانها تأثیر دارد مطرح مى‏نماید، انعکاس و تأثیر نماز جمعه‏هاى عظیم ایران در بقیه کشورهاى اسلامى است. اکنون نماز جمعه دیگر نمى‏تواند و نباید جنب تشریفاتى داشته باشد، بلکه باید حالت تحرک و پویایى پیدا کند و این را مدیون حرکت مبارک حضرت امام (س) هستیم.

مبنع: حضور شماره 20 ، صص 129 الی 137