شهریور ماه 1390
September 2011

  بازگشت به پرتال گاهنامه شماره 17
 
 





گفت و گو با ابراهیم حسن بیگی

حسن بيگي در سال 1336 در يكي از روستاهاي شهرستان گرگان متولد شد. در سال 1359 در آموزش و پرورش استخدام شد و پس از دو سال مدير امور برنامه‌هاي راديو گرگان شد. سفر به كردستان در سال 1364، سرآغاز حركت نويني براي اين نويسنده بود. حاصل اين سفر، دريافت حس و حالها و سوژه‌هاي داستاني خوبي براي او شد. بعدها اين سوژه دستمايه بيشتر داستانهاي كوتاه وي قرار گرفت. حسن‌بيگي در سال 1364 وارد دانشگاه شد و در رشته زبان و ادبيات فارسي (كارشناسي) به ادامه تحصيل پرداخت و در سال 1367 به دفتر انتشارات كمك آموزشي وزارت آموزش و پرورش منتقل گردید تا به ‌عنوان كارشناس بخش داستان انتشارات «مدرسه» مشغول به كار شود. سفرهاي پي‌درپي، از كودكي تا به حال براي اين نويسنده حاصل خوبي داشته است، كه بسياري از آثار او را مي‌توان حاصل سفرها و آشنايي‌اش با مردم نقاط مختلف ايران دانست. گفتني است وي تا به حال در مسابقات و جشنواره‌هاي متعددي شركت كرده و موفق به كسب جوايزي هم شده است. كتاب «ريشه در اعماق» او در طي سالهاي 1375، 1377، 1379 و 1381 به‌عنوان كتاب برگزيده 20 سال داستان‌نويسي انقلاب و دفاع مقدس انتخاب شده و جوايز متعددي كسب كرده است. با او در خصوص كم و كيف حضور چهره حضرت امام خميني د رادبيات داستاني به گفتگو نشسته ايم.

آقاي حسن‌بیگی شما به عنوان يكي از نويسندگاني كه در مورد شخصيت حضرت امام(ره) كتابي به چاپ رسانده ايد، تاكنون نويسندگان ما به چه ميزان از شخصيت حضرت امام در داستان هاي خود استفاده كرده اند؟

نویسندگان امام خمینی (ره) را فراموش کرده‌اند، باید با دغدغه نسبت به امام (ره) زندگی کرد و آن را در آثار داستانی انعکاس داد. نه در کمیت و نه در کیفیت، آن‌چه درباره‌ی حضرت امام (ره) نوشته شده، به نسبت نقش و تأثیری که ایشان در دگرگونی جامعه‌ی ایران داشتند، اصلا رضایت‌بخش نیست. امروز متأسفانه چنین شخصیت بزرگی که نقش عمیقی در تحولات معاصر ایران و جهان داشته، جز برای کسانی‌ که همزمان با ایشان زیسته‌ و انقلاب اسلامی و امام (ره) را درک کرده‌اند، چهره‌ای آشنا و مأنوس نیستند، بویژه برای نسل سوم؛ نسل جوانی که در دوره‌ی حیات امام (ره) نبوده‌اند و امروز یا یک فاصله‌ی زمانی که پیش آمده، به امام (ره) نگاه می‌کنند و متأسفانه از امام (ره)، جز در ایام ارتحال ایشان و جز در ایام دهه‌ی فجر، به آن‌ معنا که باید، یاد نمی‌شود.برای شناخت امام (ره) گام مؤثری برداشته نمی‌شود و این امر، چه در رسانه‌ی ملی و چه در خلق آثار هنری، کم‌تر اتفاق می‌افتد و پس از گذشت ۳۰ سال از انقلاب و با توجه به تأثیر حضور امام (ره) در عرصه‌ی اجتماع، فرهنگ و هنر، متأسفانه هنوز می‌بینیم آثار هنری درباره‌ی ایشان ارائه نشده است، جز یکی دو سریال و رمان که این نیز کار اندکی است.

به نظر شما كدام وجهه شخصيتي حضرت امام مناسب استفاده در ادبيات داستاني است؟

به اعتقاد من، برای هر نویسنده‌ی رمانی مطلوب است شخصیت و قهرمان داستان‌هایی را که انتخاب می‌کند، چندوجهی، پیچیده و دارای ابعاد مختلف باشند، تا نویسنده بتواند شخصیت‌پردازی عالی داشته باشد. از سویی نیز شخصیت‌پردازی در داستانی که بتواند قابلیت‌های ادبی ایجاد کند، به صورت یک نمونه در جامعه خیلی ‌کم است. اما شخصیتی مانند امام (ره) می‌تواند از این منظر مورد توجه نویسندگان قرار گیرد و چنین شخصیتی اگر در جایی غیر از ایران زندگی می‌کرد، نویسندگان آن کشور می‌توانستند از این فرصت گرانبها و آماده استفاده کنند و به یک چنین شخصیت بزرگی در قالب رمان بپردازند.

كه به نظر شما از اين فرصت استفاده نشده، درست است؟

بله متاسفانه، نویسندگان ما از مهم‌ترین و بهترین موضوعی که ممکن بود در اختیارشان قرار گیرد، غفلت کرده‌اند. اگر امام (ره) شخصیت‌ گذرایی بودند که در یک مقطع می‌آمدند و می‌رفتند و در هاله‌ای از ابهام گم می‌شدند، ممکن بود نویسندگان به سختی بتوانند این هاله‌ها را از بین ببرند و به شخصیت اصلی امام (ره) برسند و پرداختش کنند؛ در حالی‌که این‌طور نیست؛ امام (ره) شخصیتی زنده و مأنوس دارند و آن چندوجهی ‌بودن ایشان نیز برای هر نویسنده‌ای می‌تواند یک سرمایه ‌باشد. این یک سوژه‌ی کمیاب است که در کشورهای دیگر چنین شخصیت چندوجهی‌ای وجود ندارد و گاه نویسندگان برای به دست ‌آوردن چنین شخصیتی از تخیل‌شان استفاده می‌کنند.

پس از این منظر، شخصیت امام (ره) می‌توانست و می‌تواند به قوت و استحکام ادبیات داستانی ما کمک کند ؟

قطعا همین‌طور است. هر ادبیات داستانی در هر کشوری زمانی می‌تواند موفق باشد که شخصیت‌هایی مانند امام (ره) و حوادثی همچون انقلاب را دست‌مایه‌ی کار خودش قرار دهد و این مسائل شاید هر صد سال یک‌بار در جایی از دنیا اتفاق می‌افتد و چقدر هم نویسندگان به سراغ چنین موضوعاتی می‌روند. درباره‌ی آن شخصیت‌های نویسنده این فرصت گرانبها ایجاد شده تا اهل قلم بتوانند به چنین سوژه‌ی بزرگی در ابعاد مختلف بپردازند؛ یعنی درباره‌ی شخصیت امام (ره) به دلیل چندوجهی ‌بودن ایشان، اصلا با یک یا دو رمان نمی‌شود نوشت. یک نویسنده با نوشتن یک رمان درباره‌ی امام (ره) نویسنده‌های دیگر را خلع سلاح نمی‌کند؛ بلکه آن‌ها هم می‌توانند درباره‌ی ابعاد مختلف شخصیت امام (ره) بنویسند. خداوند ثروت بزرگی را در اختیار ما قرار داده که اهالی قلم متأسفانه نتوانسته‌اند از آن استفاده کنند.

به نظر شما اين كه داستان نويسان ما به سراغ ايشان نيامده انددليل چيست؟ و آيا تنها انها مقصرند؟

البته تعداد اندکی آثار درباره‌ی امام (ره) به نگارش درآمده‌اند، نویسندگان را در وهله‌ی اول، مقصران اصلی در این زمینه دانست و در ادامه از سیاست‌های اتخاذشده و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی به عنوان عامل دیگر کمبود آثار داستانی درباره‌ی امام (ره) یاد کرد. او از سویی بی‌اعتنایی دولتمردان، سیاستمداران و حتا دین‌داران را نسبت به امام (ره)، دلیل دیگر این موضوع دانست. هروقت نویسنده‌ها بخواهند، می‌توانند از شخصیت امام خمینی (ره) به عنوان یک شخصیت بزرگ و قابل طرح در داستان استفاده کنند؛ از این‌رو ضرورت دارد نویسندگان اراده کنند و این زمانی میسر است که امام (ره) به دغدغه‌ی ذهنی و درونی نویسندگان تبدیل شوند و هروقت چنین شد، نویسنده قطعا می‌تواند به امام (ره) بپردازد.

شما رماني با نام «ريشه هاي ماندگار» در خصوص زندگي امام خميني نوشته ايد در اين خصوص هم توضيح مي دهيد؟

براي نوشتن اين كتاب با وجود اين كه با نظرات امام(ره) آشنا بودم اما مطالعات گسترده اي درباره زندگي و ابعاد وجودي ايشان داشتم. مردم استقبال خوبي از اين آثار دارند و شاهديم با وجود تبليغ كم «ريشه هاي ماندگار» حتي به چاپ سوم رسيده است. سعي كردم تا در اين رمان به برخي از جنبه هاي شخصيتي امام(ره) مثل دوري از دنياطلبي و بعد عارف مسلكي ايشان توجه كنم، چرا كه در يك داستان ۱۰۰ صفحه اي براي گروه سني نوجوان، مجال گفتن بيش از اين نبود.