امام خمینی(س) در دیدار با دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج؛

اختلافات باعث می شود که دشمن بگوید الحمدللَّه خودشان به جان خودشان افتاده اند و دارند توی سر خودشان می زنند!

اینکه یک میلیارد جمعیتْ اسیرِ یک ابرقدرت دارای مثلاً دویست میلیون جمعیت، صد و پنجاه میلیون جمعیت است، این برای این است که آن صد و پنجاه میلیون جمعیت با هم یک اجتماعی دارند در یک مقصدی، و این یک میلیارد جمعیت با هم که اجتماع ندارند، مخالف هم هستند.

حق طلاق برای زن از دیدگاه حضرت امام خمینی(س)

زنهایی که می خواهند ازدواج کنند، از همان اول می توانند اختیاراتی برای خودشان قرار بدهند که نه مخالف شرع باشد و نـه مخالف حیثیت خودشان. می توانند از اول شرط کنند کـه اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگی کرد با زن، اگر بدخلقی کرد با زن، وکیل باشند در طلاق، اسلام برای آن ها حق قرار داده است.

شعری که صفار زاده برای امام گفت/ ماجرای دیدار طاهره صفار زاده با امام

در محضر امام، پس از معرفی صفارزاده، شعری را که برای امام، زمانی که در پاریس بود خوانده بود، بازخواندم. وقتی شعر می خواندم، صدای گریه صفارزاده بلندتر می شد. به امام گفتم که ایشان با شما صحبت خصوصی دارد و بیرون آمدم. پس از گذشت نیم ساعت، صفارزاده با آرامش گفت سبک شدم و راهم را پیدا کردم.

امام خمینی:

غدیر در همۀ اعصار باید باشد

زنده نگه‏داشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده ‏خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مسئله این نیست. مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همۀ اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست ‏اندرکاران باشد.

درسی از امام خمینی(س)/ دستور العمل هایی در باب بیت المال

ابعادی نظیر ظلم ستیزی، عدالت پیشگی، اخلاص در عمل، بی اعتنایی به مظاهر مادی، پرهیز از دنیاخواهی، دوری از تشریفات، تواضع و فروتنی در رفتار با مردم، ساده زیستی و ... به خصوص دقت و توجه ویژه در مورد بیت المال همگی در آینه وجود صاف و صیقل داده شده خمینی از پرتوهای وجود تابناک حضرت علی بازتاب های دم به دم و سازنده ای داشت که در صورت عمل درست به آن، راه هرگونه کژی و انحراف اجتماعی بسته می شد و فضای خوبی ها رخ می نمود.

خاطره باستانی پاریزی از دیدار با امام

اتفاقا فردای آن روز، مدرسی طباطبایی از قم تلفن کرد و گفت که من با دفتر امام(س) و شخص ایشان صحبت کرده ام. پیشنهاد کردم که چند تن از استادهای دانشگاه با امام(س) ملاقات کنند و در مورد به هم نخوردن وضع دانشگاه و تعطیل نشدن آن، مطالبی طرح شود.