پرتال امام خمینی _  صادق صدقگو: حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن آقای خمینی یادگار گرانقدر امام(س) در شصت و هفتمین اجلاس مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی طی سخنانی اظهار داشتند: «امام(س) می‌فرمود اینکه حرف مرد یکی است، درست نیست. حرف مرد دو تا است.» 1

فرض کنید حادثه جانسوز ارتحال امام (ره) یک سال زودتر، یعنی در 14 خرداد 1367 به وقوع می پیوست. فکر می کنید اگر آخرین پیام امام امت : «...سرنوشت جنگ در جبهه ها رقم می خورد، نه در میدان مذاکره ها...» بود، چه اتفاقی می افتاد؟ آیا پس از ایشان کسی جرأت می کرد از صلح، خاتمه جنگ و پذیرش قطعنامه سخن بگوید؟ و اگر چنین جسارتی به خرج می داد آیا به اتهام وابستگی به بیگانه، جاسوسی، مخالفت با ولایت فقیه و انقلاب، تشویش افکار عمومی، اقدام علیه امنیت ملی، همنوایی با بیگانگان و ... تحت تعقیب و یا بازداشت قرار نمی گرفت؟ و آیا عناصر ظاهربین و دگم اندیش با استناد به آخرین پیام او با کوبیدن بر طبل ادامه جنگ، موجب فروپاشی نظام نمی شدند؟ بر اساس این منطق، شجاعت برای مردان بزرگ نه اصرار بر نظرات و تحلیل‌های شخصی، بلکه انصراف از تصمیم و اعتقاد خویش و پای نهادن بر خواسته‌های نفسانی فردی، قبیله‌ای، جناحی و باندی برای رسیدن به اهداف و مصالح بزرگ‌تر جمعی، معنی می‌شود که امیر مومنان علی (ع) می فرماید: «أشْجَعۥ النّاس مَنْ غَلَبَ هَواه» 2

کمتر کسی است که شجاعت و قاطعیت در عرصه مدیریت را پافشاری بر روی تصمیم و نظر شخصی و زمینه‌سازی جهت پیاده کردن، تلاش برای اجرایی نمودن و حاکمیت بخشیدن به آن، تعبیر و تفسیر نکند و گاه ضرب‌المثل معروف: «‌حرف مرد یکی است» ، نماد چنین تفکری در جامعه امروز است. اما امام خمینی(س) با تکیه بر دور اندیشی، زمان شناسی و درایت خویش در هر زمان با توجه به مقتضیات موجود، علاوه  پافشاری بر نظرات گذشته همواره میزان را شرایط جاری و حال فعلی می دانستند و در چارچوب چنین منطقی به بهترین صورت ممکن مسائل را به نفع اسلام و انقلاب حل می نمودند.

قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامه های شورای امنیت  است که در 29 تیر 1366 ، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ تحمیلی بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یک‌سال و هفت روز در 27 تیر 1367 از سوی ایران  پذیرفته شد. امام خمینی (س) در 29 نیر  ۱۳۶۷ در سالروز کشتار حجاج بیت الله الحرام طی پیامی خطاب به ملت ایران که به «پیام استقامت» معروف شد ضمن اعلام قبول قطعنامه 598، به تحلیل شرایط و تشریح دلایل آتش بس پرداختند.

واقعیت این است که در این تصمیم امام خمینی (س) ویژگی ها و خصوصیاتی نهفته است که با شناخت و تحلیل آنها می توان اصول حاکم بر سیره عملی امام(س) در اداره امور کشور را به خوبی شناسایی و به مردم معرفی نمود.

برای این امر لازم است نگاهی گذرا بر آرا و اندیشه های ایشان در خصوص جنگ تحمیلی داشته باشیم. دیدگاههای امام خمینی(س) در مورد جنگ تحمیلی از ابتدا بر تدافعی بودن موضع ایران تاکید داشته و ضمن نفی هرگونه جنگ طلبی و تهاجم، ضرورت دفاع و صیانت از کشور را تنها راه توجیه برای این امر بیان میکند.

ایشان همچنین در طی سالهای دفاع و مبارزه همواره با بهره گیری از نظرات کارشناسان خبره سیاسی و نظامی علی الخصوص مسئولین کشوری و لشگری مبنا را بر تعهد، دلسوزی و صداقت ایشان گذارده و ضمن حرکت بر مبنای مشاوره ها و نظرات تحلیلی ایشان؛ مصلحت نظام اسلامی، نفع مردم، رفاه عمومی و سعادت همگانی را بر هر موضوع دیگری ترجیح دادند.

متاسفانه مدتی است جریان سیاسی خاصی در راستای بهره برداری های جناحی در پی شبهه افکنی و القای اشتباه امام خمینی(س) در پذیرش قطعنامه است. از این رو بررسی سخنان امام خمینی (س) و رهبر معظم انقلاب در خصوص پذیرش قطعنامه 598 و تحلیل آن اهمیتی دوچندان پیدا می کند. در ابتدا لازم است که نگاهی به سخنان آن پیر فرزانه از ابتدای سال 1367 تا پذیرش قطعنامه در تیر ماه 1367 داشته باشیم.

حضرت امام در تاریخ 11 فروردین 1367 طی پیامی ضمن هشدار نسبت به خطر دور شدن مردم از صحنه های انقلاب، اتمام حجتی راجع به جنگ کرده و می فرمایند: «این روزها روز امتحان الهی است.....امروز روز عاشورای حسینی است و امروز ایران کربلاست، حسینیان آماده باشید.» 3 ایشان در ادامه این پیام تاکید می کنند:«درنگ امروز، فردای اسارتباری را به دنبال دارد.» 4

حدود دو ماه بعد و در تاریخ هفتم خرداد ماه 1367 نیز طی پیامی به مناسبت آغاز به کار مجلس سوم تصریح می کنند:

«رزمندگان عزیز و دلاور ما اعم از ارتش و سپاه و بسیج با تکیه بر ایمان و سلاح و امید به حضرت حق و با حمایت بی‌شائبه مردم به نبرد و دفاع مقدس خود ادامه دهند و عزم‌ها را جزم کنند و بر دشمن زبون بتازند و با همت خود افتخار و نصرت و پیروزی را به ارمغان آورند که سرنوشت جنگ در جبهه‌ها رقم می‌خورد نه در میدان مذاکره‌ها.» 5

امام خمینی همچنین در تاریخ سیزدهم تیر ماه 1367 در پیامی که به مناسبت سقوط هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا صادر می فرمایند، اعلام می کنند که: «... باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسایل جنگ خیانت به رسول‌الله است...» 6

واقعیت این است که جهت اصلی دیدگاهها و نظرات امام(س) تا اواسط تیرماه 1367 بر مبنای آنکه جنگ تحمیلی را مبارزه ای اعتقادی و تمام عیار علیه ظلم و جور و نامردمیها و همچنین جهاد علیه دنیای سرمایه داری، کمونیسم و حاکمان بی درد کشورهای اسلامی می داند، آن را محصور به مرز و بوم و یا همراه با شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمی داند.

اما آنچنان که از متن پیام اسقامت که در تاریخ بیست و نهم تیر ماه 1367 (در سالروز کشتار خونین مکه و در قبول قطعنامه 598) صادر شد بر می آید، امام خمینی(س) علی رغم اینکه تا مدتی قبل معتقد به مواضع اعلام شده قبلی و همان شیوه دفاع بودند اما مصلحت عمومی، رضایت حق تعالی و تکلیف الهی را به گونه ای دیگر تشخیص دادند و با اعلام اینکه «ما مامور به انجام وظیفه ایم و نه حصول نتیجه» تصریح کردند:

«... من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور را در اجرای آن می‌دیدم، ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد، و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتقاد دارم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم...» 7

آنگونه که مشهود است، نظر جدید امام(س) کاملاً مغایر با سخنانی است که تا چند روز قبل از پذیرش قطعنامه داشته اند. این رویه بار دیگر نمایانگر ویژگیهای شگفت مختصات سیره عملی امام خمینی (س) در اداره جامعه است  و زمان شناسی، دور اندیشی و التزام عملی به دیدگاهها، نقطه نظرات کارشناسان در زمینه های مختلف برای پیشبرد امور کشور را به تصویر می کشد.

مقام معظم رهبری، سه ماه پس از انتخاب به عنوان رهبری جامعه اسلامی توسط مجلس خبرگان رهبری، در پیامی به مناسبت نهمین سالگرد جنگ تحمیلی در تاریخ 30 شهریورماه 1368 در تشریح شرایط عمومی عرصه دفاع در سال پایانی جنگ تصریح می کنند:

«از صدور قطعنامه تا قبول رسمی آن از سوی جمهوری اسلامی، دنیا شاهد سنگینترین ضربات نیروهای اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهه‌های جنگ از سویی و فشارهای همه جانبه از سوی حامیان رژیم عراق علیه ایران اسلامی از سوی دیگر بود. حصر اقتصادی، حمله به تأسیسات ما در خلیج فارس و تمرکز بی‌سابقه‌ی نیروهای نظامی امریکا و ناتو در اطراف مرزهای آبی و هوایی و حتّی تجاوز به آنها، بخشی از این فشارها بود؛ به طوری که تقریباً هیچ فشار ممکن باقی نماند، مگر آن‌که بر ملت ایران وارد شد و رژیم امریکا تقریباً به‌طور مستقیم وارد صحنه شد. تهدیدها، بمبارانهای وسیع شیمیایی و جنایت حمله به شهرها و هواپیمای مسافربری و کشتی غیرنظامی و اثبات این‌که استکبار در حمایت از عراق آمادگی برای دست یازیدن به هر جنایتی دارد، بخشی از حوادث این دوران است و جا دارد در موقع مقتضی، این حقایق هشداردهنده برای ملت ایران شکافته و بر ملا گردد.» 8

اگر شجاعت و اراده امام (س)، اتکاء او به خدا و اعتماد به کارشناسان دلسوز و متعهد سطح بالای کشور و در راس همه معامله کردن آبروی خویش با پروردگار عزیز نبود، چه اکسیری می‌توانست معادله اول را در طول 16 روز به معامله دوم بدل کند؟ و اگر این تبدیل و تغییر انجام نمی‌گرفت، امروز چه وضعیتی برای کشور متصور بود؟

فرض کنید حادثه جانسوز ارتحال امام (س) یک سال زودتر، یعنی در 14 خرداد 1367 به وقوع می‌پیوست. فکر می کنید اگر آخرین پیام امام امت : «...سرنوشت جنگ در جبهه‌ها رقم می‌خورد، نه در میدان مذاکره‌ها...» بود، چه اتفاقی می افتاد؟ آیا پس از ایشان کسی جرأت می‌کرد از صلح، خاتمه جنگ و پذیرش قطعنامه سخن بگوید؟ و اگر چنین جسارتی به خرج می داد آیا به اتهام وابستگی به بیگانه، جاسوسی، مخالفت با ولایت فقیه و انقلاب، تشویش افکار عمومی، اقدام علیه امنیت ملی، همنوایی با بیگانگان و ... تحت تعقیب و یا بازداشت قرار نمی گرفت؟ و آیا عناصر ظاهربین و دگم‌اندیش با استناد به آخرین پیام او با کوبیدن بر طبل ادامه جنگ، موجب فروپاشی نظام نمی شدند؟

امام امت(س) مدتی پس از پذیرش قطعنامه در نامه ای که خطاب به خبرگان و مسئولین درجه اول نظام نوشتند، یکی از دلایل اصلی پذیرش قطعنامه و بازگشت از نظرات قبلی خویش را گزارشات فرماندهان نظامی از اوضاع جبهه ها و نیازمندیهای تسلیحاتی غیر قابل تهیه و همچنین گزارش وزرای اقتصادی دولت از وضعیت بودجه و ذخایر مالی و همچنین تحلیل شرایط سیاسی داخلی و بین المللی از سوی مسئولین کشور ذکر می کنند.

این بخش از نامه امام خمینی هرگز به معنای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت نیست که در پیام خویش بر این نکات تاکید می کند که مسئولیت اصلی جنگ، چه تداوم و چه پایان آن را پذیرفته و ضمن درخواست از ملت برای پشتیبانی و حمایت از مسئولین کشور، اعلام می کنند که اتخاذ این تصمیم با تصمیم ایشان و بر مبنای مصالح نظام صورت پذیرفته است.

حضرت آیت الله خامنه ای، در خطبه های نماز جمعه تهران در 11 فروردین 1368 (دو ماه قبل از ارتحال حضرت امام(س)) می فرمایند: «می‌بینید آنچه که امام می‌کند در دلها جا باز می‌کند این مردمی که هشت سال گفته بودند جنگ جنگ، امام عزیزمان آن وقتی که مصلحت دانست قطعنامه را قبول کرد گفت نه آتش‌بس، ملاحظه نکرد که حالا من هفته‌ی قبل یا ده روز قبل یا یک ماه قبل، خود من چی گفتم نه تکلیف این است مصلحت اسلام این است، کی چه خواهد گفت برای امام مطرح نیست و چون برای خدا کار می‌کند خدا هم برای او همه‌ی مقدمات را فراهم می‌آورد، «من کان لله کان الله له» دلهای مردم مجذوب سخن امام می‌شود همان مردمی که تا دیروز شعار می‌دادند به جنگ جنگ آنچنان صداقت و صراحت و خلوص امام در دلهای آنها کارگر می‌شود که آنها بر می‌گردند راهپیمایی می‌کنند شعار می‌دهند که نخیر امروز باید آتش‌بس باشد؛ این نشانه‌ی خلوص است.» 9

آنچه مسلم است در سیره عملی امام(س)، پذیرفتن آتش بس هرگز به معنای توقف، سکون و روی گرداندن از اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و اهداف والای آن نیست و مجاهدت در راستای بسط نفوذ ارزشهای اسلامی و کسب استقلال در تمامی زمینه ها و تقویت بنیانهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی هرگز پایان نیافته است.

به طور کلی می توان گفت پذیرش قطعنامه توسط امام(س) به معنای عقب نشینی و یا عدول از مواضع نبوده و نیست بلکه این حرکت نوعی تاکتیک برای عوض کردن صحنه نبرد به منظور هموار سازی راه برای اشاعه اصول انقلابی و اسلامی است و از این رو با درایت حضرت امام(س) تبلیغات مسموم ضد انقلاب داخلی و خارجی را خنثی  و موضع بر حق جمهوری اسلامی در دیدگاه جهانیان را اثبات نمود.

مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند: «قبول قطعنامه‌ی ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی و رهبر عظیم‌الشّأن فقید آن، توطئه‌ی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهی به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلح‌طلبی، به هر جنایتی دست می‌زد، خلع شعار کرد. شاید مشیت الهی بر این بود که با قبول قطعنامه، حقانیت جمهوری اسلامی بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملت ایران به هدفهای اساسی خود در سطح بین‌المللی نزدیکتر گردد.

با این ابتکار جمهوری اسلامی، دشمن در دو راهی شکست قرار گرفت: اگر اجرا شود، ایران اسلامی به خواسته‌های خود رسیده است و اگر اجرا نشود، داعیه‌ی همیشگی جمهوری اسلامی مبنی بر لزوم قطع ریشه‌ی تجاوز و رابطه‌ی میان تجاوزِ عراق و حاکمیت سلطه در جهان و این‌که رژیم عراق در ادعای صلح‌طلبی صداقت نداشته است، به اثبات می‌رسد و بی‌اعتمادی به قرارهای ساخته‌ی قدرتها که جمهوری اسلامی همواره مدعی آن بوده است، در میان ملتها رایج خواهد شد و آنها را بر تکیه‌ی فقط به نیروی خویش، تشویق خواهد کرد.» 10

*****

جهان امروز، عرصه تحولات و تغییرات گسترده و در عین حال گسسته و مستمر است. در دنیای امروز کشورهایی می‌توانند با عزت زندگی کنند و از منافع خود دفاع نمایند که همواره با زمان شناسی و تحلیلی درست شرایط، ارزیابی واقع‌بینانه از نقاط ضعف و قوت خویش داشته باشند و با شناخت منطقی و صحیح از فرصت‌ها و تهدیدهای پیرامونی، پیوسته در حال تصمیم‌گیری و حرکت رو به جلو باشند.
برای بقا در جهان امروز بیش و پیش از شجاعت خطرپذیری غیرمعقول (که بر فرض وجود این شجاعت هزینه آن را باید مردم پرداخت کنند و چه بسا اثربخش هم نباشد) «عقل و تدبیر» در حکمرانی بر محور زمان لازم است که تردید و تأخیر در تصمیم‌گیری، یا تصمیم‌گیری نادرست سمی مهلک محسوب می شود. هر فرصتی که از دست می‌رود، خیلی زود به صورت تهدید تشدید شده باز خواهد گشت. بحران عدم استفاده از عقل و تدبیر، اطلاعات و مشورت در تصمیم‌گیری‌ها، انباشت مسایل تصمیم‌گیری نشده یا تصمیم‌گیری شده و اجرا نشده یا بد اجرا شده، و نداشتن درک درست از ارزش زمان در دوران پرشتاب امروز، ممکن است بقای هر کشوری را مورد تهدید جدی قرار دهد.
جمهوری اسلامی ایران که در طول عمر خود تجربه راهبری کشور در بحران‌های پیچیده را در کارنامه خود دارد، با پیروی از سیره بنیان‌گذار خود- دوراندیشی، زمان‌شناسی و محور قرار دادن منافع ملی- می‌تواند بر چالش‌های فراوان پیش‌رو غلبه کند.
امام(س) فرزند زمان خویشتن بود. زمان شناس و انتخابگر بود، «ساکن و منزوی» نبود و همواره با «حرکت» همراه بود. او با پای نهادن بر سر نفس خویش یک سروگردن بالاتر از همه، جهان را از افقی گسترده‌تر و سطحی رفیع‌تر از منافع کوتاه‌مدت گروه‌های خاص مورد ارزیابی قرار می‌داد و همواره جلوتر از زمان خویش حرکت می‌کرد.
«فرزند زمان خویشتن بودن» سخنی رایج در دنیای امروز ماست. کلامی که تصریح می کند که شرایط زمانی باید شیوه زیستن، سبک زندگی و ابزار زیست انسان را تغییر دهد. این سخن رایج را می توان برداشتی آزاد از کلام امام علی (ع) دانست. آنجا که می فرمایند: «شباهت مردم به  مقتضیات زمان خود، بیشتر از شباهت آنان به پدران شان است». 11
منظور آن حضرت، آگاه بودن مسلمان بیدار از اوضاع و احوال و شرایط زمانی است که در آن زندگی می کند. پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز در روایتی در این باره می فرماید: «آن کس که آگاه از زمان و شرایط دوران خویش است مورد هجوم اموری که او را به اشتباه و شبهه می اندازد واقع نمی شود.» 12 پس فرد آگاه از اوضاع و احوال حاکم بر روزگار خود، فرزند زمان خویشتن است و با مسایل و موضوعات و امور جاری در زمان خود مانوس و آشنا است.

اندیشه ورزی انسان و انتخابگری او نیز به مقاومت یا انعطاف پذیری او در حرکت جاری زمان سنجیده می شود. چرا و در چه مواردی باید با تغییر همراه بود و در چه مواردی باید در برابر تغییر مقاومت کرد. گاهی تشخیص نادرست این دو مقوله سرنوشتهای اسف باری را برای اقوام و ملتها رقم زده است. شناخت مقتضیات زمان، چه در حوزه شخصی و چه از جنبه اجتماعی راز ماندگاری است.

پس پر بیراه نیست اگر ادعا کنیم: فرزند زمان خویش بودن، امری خردمندانه و لازمه ماندگاری حیات شخصی و اجتماعی است و این به معنی لجاجت بی ثمر یا سر تسلیم فرود آوردن در برابر شرایط یا هر نوع نوگرایی کورکورانه نیست.

 

پی نوشت ها:
1-    سایت جماران- کد خبر: 29851  - تاریخ خبر: 30/5/92
2-    سفینه البحار- جلد 2
3-    صحیفه امام(س)-جلد 21-صفحه: 11
4-    همان-صفحه 12
5-    همان-صفحه 52 و 53
6-    همان-صفحه 69
7-    همان-صفحه 92
8-    پیام به مناسبت نهمین سالگرد جنگ تحمیلی ۳۰/6/1368 –سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7407

9-    همان
10-همان
11-تحریر المواعظ العددیة، صفحه: 136
12-الکافی،ثقه السلام کلینی ج۱ص۲۶ ؛ تحف العقول ،حسن بن شعبه حرانی،ص ۳۵۶ ؛ بحارالانوار ، مجلسی ،ج۶۸ص۳۰۷ ؛

. انتهای پیام /*