عقل می گوید بمان و عشق می گوید برو. عقل و عشق را، خدا آفریده تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود.
در روز هشتم ذی الحجّه، یوم التّرویه، امام حسین(ع) آگاه شد که عمرو بن سعیدبن عاص با سپاهی انبوه به مکّه وارد شده است تا او را مخفیانه دستگیر کنند و به شام برند (عقد الفرید، ج 5، ص 125) و اگر نه حرمت حرم امن را با خون او بشکند.
آنان که رو به سوی قبلۀ خویش نماز می گزارند، معنای حرمت حرم امن را چه می دانند؟ کعبۀ آنان که در مکّه نیست تا حرمت حرم مکّه را پاس دارند؛ کعبۀ آنان قصر سبزی است در دمشق که چشم را خیره می کند. آنجا بهشتی است که در زمین ساخته اند تا آنان را از بهشت آسمانی کفایت کند.
از آنجا شیطان بر قلمرو گناه حکم می راند، بر گمگشتگان برهوت وهم، بر خیال پرستانی که در جوار بهشت لایتناهای رضوان حق، سر به آخور غرایز حیوانی و دل به مرغزارهای سبزنمای حیات دنیا خوش داشته اند، حال آنکه این همه سرابی است که از انعکاس نور در کویر مردۀ دلهای قاسیه پیدا آمده است. کعبه قبلۀ احرار است، رستگان از بندگی غیر؛ امّا اینان بت خویشتن را می پرستند.
امام برای اعمال حج احرام بسته است و لکن اینان احرام بسته اند تا شمشیرهای آختۀ خویش را از چشمها پنهان دارند. شکستن حرمت حرم خدا برای آنان که کعبه را نمی شناسند چندان عظیم نمی نماید و اگر با آنان بگویی که امام حسین(ع) برای پرهیز از این فاجعه، مکّه را ترک گفته است (طبری (ترجمه فارسی)، ج 7، ص 2968) در شگفت خواهند آمد. امّا آنکه می داند حرم خدا نقطۀ پیوند زمین و آسمان است، در می یابد که شکستن حرمت حرم آنقدر عظیم است که چیزی را با آن قیاس نمی توان کرد.
بلا در کمین نزول بود و ابرهای سیاه از همه سو، شتابان، بر آسمان درۀ تنگ مکّه گرد می آمدند و فرشتگان همۀ آسمانها در انتظار کلام «کُن» بی قرار بودند- «و اذا قضی امراً فانّما یقول له کن فیکون».( بقره/117)
در میان «کُن» و «یکون» تنها همین «فا» (ف) فاصله است و آن هم در کلام، نه در حقیقت. آیا امام که خود باطن کعبه است، اذن خواهد داد که این بدعت عظیم واقع شود و حرمت حرم با خون او شکسته شود؟ (منبع: کتاب حماسه عاشورا در کلام شهداء)
«سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- تمام چیز خودشان را، همه جوانان خودش را، همه مال و مَنال، هر چه بود، هر چه داشت- مال و مَنال که نداشت- هر چه داشت، جوان داشت، اصحاب داشت، در راه خدا داد و برای تقویت اسلام و مخالفت با ظلم قیام کرد. [در] مخالف با امپراتوری آن روز، که از امپراتوریهای اینجا زیادتر بود، قیام کرد در مقابل او با یک عده قلیل. و با این عده قلیل در عین حالی که شهید شد، غلبه کرد. غلبه کرد بر این دستگاه ظلم و شکست داد آنها را. » (صحیفه امام؛ ج10، ص314 )
.
انتهای پیام /*