قرن حاضر در جهان توسعه یافته به «عصر اطلاعات» و گسترش مناسبات عقلانی و پایان عصر ایدئولوژی در «دهکده جهانی» اعلام می شد. در چنین زمانی انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست و جهانیان را به به شگفتی واداشت زیرا این حرکت عظیم با اتکاء به قدرت دینی و معنوی شکل گرفت و معنویت و ارزشهای اسلامی را محرک و هدف خود قرار داد. اندیشه انقلاب اسلامی به عنوان نمونه ای تازه از نظام حکومتی در چشم انداز جهانی که از سرچشمه زلال اسلام ناب نشأت گرفته بود، توانست در زمانی کوتاه مرزهای محدود جغرافیایی را درنوردد و پیام اصلی خود را که همانا مبارزه با ظلم و ستم و برپایی حکومتی عادلانه بود، به دورترین نقاط جهان برساند و با شکستن انحصارگرایی در عرصه روابط بین الملل و بر هم زدن معادلات جهانی و منطقه ای اعتماد به نفس را در مسلمانان تقویت کند و بر اساس سیاست «نه شرقی نه غربی»(صحیفه امام؛ ج11، ص 398) بارقه امید را در دل میلیونها مسلمان و مستضعف جهان بیدار نگه دارد.
امام خمینی(س) توانست با ارائه ارزشهای دینی که باور قلبی مردم بود و ابتناء بر آموزه های فقهی و اسلامی، آنان را به پیروی بی چون و چرا از فرامین خود فرا خواند و با برخورداری از جذابیت، مشروعیت و اعتبار در میان افراد جامعه به خواسته های انقلاب جامه عمل پوشاند و جنگ روانی و تبلیغاتی دشمنان بخصوص در در دوران جنگ تحمیلی را خنثی نماید و با مدیریت بحرانهای داخلی و بین المللی، بر اقتدار این نظام بیفزاید.
ایشان با بهره گیری از اعتماد ملّی، تعمیق وحدت و همبستگی ملّی، تجمیع کلیه اقشار و گروهها و شرکت مؤثر همه افراد جامعه توانست از تمامی امکانات بالقوه جمعی در فرآیند انقلاب اسلامی استفاده کند و با افزایش اعتماد میان مردم و کارگزاران کشور را در برابر بیگانگان بیمه نماید.
این همبستگی موجب مواضع استوار امام خمینی و مردم ایران در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز شد. فرمان امام مبنی بر بسیج عمومی و تشکیل ارتش بیست میلیونی که با استقبال جوانان انقلابی ایران مواجه شد و اعزام آنان به خیل رزمندگان به جبهه ها، فضای ایران را دگرگون ساخت. (صحیفه امام؛ ج12، ص 242) امام خمینی با حمایت مردم جنگ را هدایت می کرد و در حالی که جمهوری اسلامی ایران رسماً از سوی امریکا و اروپا تحریم تسلیحاتی شده بود و بسیاری از کشورهای جهان یا در مقابل تجاوز سکوت کرده و در وارد آوردن فشار بر ایران مشارکت داشتند و یا رسماً در صف حامیان صدام قرار داشتند؛ سپاه اسلام توانست با نیروی ایمان به خدا و فرمانبری از رهبر خویش برنده این جنگ نابرابر شود. امام در پذیرش قظعنامه می فرماید:
"مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم. و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم؛ و شما را می شناسم؛ شما هم مرا می شناسید. در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشته ام با خدا معامله کرده ام. عزیزانم، شما می دانید که تلاش کرده ام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو می دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم.
خداوندا، تو می دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی." (صحیفه امام؛ ج21، ص 95)
بی شک تداوم آرمانها و اهداف انقلاب نیازمند استمرار این مشارکت در صحنه های مختلف و احساس مسئولیت در قبال سرنوشت کشور می باشد. مشارکت سازنده و کارآمد مردم، وجدان کاری و انضباط اجتماعی، آگاهی، انگیزه و غرور ملّی، حفظ ارزش های دینی و استقلالی در جهت سرافرازی کشور، شادابی و نشاط عمومی، پاسخگو بودن حکومت در برابر مردم، رواج و تقویت فرهنگ نشاط و امید، تقویت خودیاری و اتکاء به نفس، قانون گرایی، اعتلای فرهنگ عمومی، تقویت روحیه اعتماد به نفس جوانان و گسترش فضای محبت، مودت و همبستگی در جامعه، همگی سرمایه های اجتماعی به شمار می آیند که کیفیت وحدت عمومی را ارتقاء می بخشد. (صحیفه امام؛ ج21، ص 95)
.
انتهای پیام /*