بسم اللَّه الرحمن الرحیم
پدر عزیز و مراد بزرگوارم، پس از سلام:
1- یکی از مسائل بسیار مهم که بعد از جنابعالی - خدا آن روز را نیاورد - موجب موضعگیریهای فرزندان انقلاب و افراد گوناگون و محققین و احیاناً اختلاف آنها می گردد، برداشتهای گوناگون سیاسی و غیرسیاسی آنان از یک متن است و از این بسیار گسترده تر، از اختلاف بین متون منتشر شده حضرتعالی با آنچه به عنوان اسناد سیاسی و غیره از صدا و فیلم و متنهای دستنویس جنابعالی که منتشر نشده و در اختیار ماست، سرچشمه می گیرد. شما بهتر از هر کس می دانید که به علل گوناگون گاهی خود شخصاً و گاهی اینجانب و یا مسؤولین و حتی بعض افراد معمولی پیشنهاد حذف یک قسمت و یا قسمتهایی از سخنرانیها یا حذف و تغییر و اضافه جمله و یا جملاتی بسیار در اعلامیه ها خدمتتان عرضه شده است که حضرتعالی گاهی قبول نمی فرمایید و گاهی پس از دقت، دستور حذف و یا تغییر و اضافه را بدان صورت که مایل باشید، صادر می فرمایید که انجام گیرد، حال اگر روزی تصمیم بر این گردد - که حتماً می گردد - متن سخنرانیها و یا اعلامیه ها و چیزهایی از این قبیل که با صدا و خط حضرتعالی منتشر گردد، مسلماً متن دستخط و یا متن اصلی صدا و فیلم به عنوان سند خدشه ناپذیر اصل قرار می گیرد و آنچه از زیاد و کم بدان صورتی که گذشت ولو بسیار هم مهم باشد یا کنار گذاشته می شود و یا تحت الشعاع خط و یا متن اصلی سخنرانی قرار می گیرد و این از مسائلی است که باید جدی برای آن فکری کرد.
2- یکی دیگر از مسائلی که خوب است حضرتعالی برای آن فکری کنید، این است که آنچه از حضرتعالی منتشر شده است در جراید و صدا و سیما و حتی بولتنها، به یک صورت نیست، گاهی دیده شده در روزنامه ای و یا مجله ای به علل ، چه سیاسی و چه غیرسیاسی و یا سهواً، جمله یا جملاتی از لابه لای اعلامیه ها و یا سخنرانیها در روزنامه ای آورده شده و در روزنامه دیگر نیامده است، کدام را باید اصل قرار داد، آن متنی که این جمله را دارد و یا متنی که فاقد آن جمله است؟ بدیهی است این تردید، در جایی است که دسترسی به صدا و خط حضرتعالی نیست و این هم بسیار است، چرا که خیلی وقتها است که صحبتهای جنابعالی را من و یا دوستان می نویسیم و بعد از تصویب شما به مطبوعات و غیره می دهیم، چه کسی باید تشخیص دهد آن جمله از حضرتعالی است یا نه؟ روشن است که گاهی تغییر و یا حذف و یا اضافه کلمه ای بطور کلی معنای جمله را تغییر می دهد.
3- مسأله دیگر این است که تکلیف نامه ها و نوشته ها و پیام ها و فیلم و نوارها و اشعارتان که بطور کلی منتشر نشده است و در بایگانی دفتر موجود است را هم روشن بفرمایید.
4- پرونده های حضرتعالی در ساواک است (که الان در اختیار وزارت اطلاعات می باشد) و یک نسخه از آن را اینجانب در اختیار دارد، لازم است به اطلاع حضرتعالی برسانم که تنها پرونده های جنابعالی در سازمان امنیت شاه در تهران 48 جلد است که تقریباً هر جلد حدود پانصد صفحه می باشد که انتشار آن بدون شک پرده از مسائل بسیاری برمی دارد و طبیعی است که گرانقدرترین اسناد انقلاب اسلامی است.
5- کتابها و نوشته هایی که صرفاً علمی و یا اخلاقی است، از ارزشمندترین کتبی است که می تواند زیربنای انقلاب فقهی، اخلاقی، فلسفی، عرفانی و اصولی باشد.
6- بهره برداری و تحقیق و تحلیل و نیز انتشار اسناد و نامه ها و بولتنهایی که قبل و بعد از انقلاب به عنوان حضرتعالی و یا دفتر ارسال گردیده و هم اکنون نیز در اختیار دفتر می باشد، دو - سه نمونه از مواردی که باعث نوشتن این نامه شد، به عنوان ضمیمه و استشهاد تقدیم می گردد.
خدا یار و نگهدارتان باد
فرزند شما: احمد خمینی(نیمه اول شهریور 1367)
امام خمینی (س) در پاسخ به این نامه حکم تاسیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) را به فرزند گرامیشان ابلاغ نمودند و از این تاریخ موسسه فعالیتهای خود را طبق اساسنامه آن که به امضای تولیت محترم -حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی- رسید، آغاز نمود.
.
انتهای پیام /*