بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پیش از ظهر روز ۱۸ خردادماه ۱۳۶۰ در جمع اعضای ستاد انجمنهای اسلامی وزارت بهداری و بهزیستی سخنرانی کرد. در این دیدار که همزمان با بالاگرفتن اختلافات میان ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری وقت و سایر ارگانهای کشور از جمله مجلس و دادستانی، در حسینیه جماران انجام شد، امام خمینی هرگونه مقاومت در برابر قانون مصوب مجلس که مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته است را دیکتاتوری خواند و تصریح کرد: «دیکتاتوری همان است که نه به مجلس سر فرود می آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شورای نگهبان و نه به تایید شورای نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانی و نه به شوراهای دادستانی و همین طور به همه ارگان ها.» نظر به اهمیت سخنان امام درباره «قانون گرایی» در این دیدار، متن کامل سخنان امام در این باره منتشر می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما امروز مواجه هستیم با مشکلاتی که از خارج برای ما تهیه می کنند و صادر می کنند و در داخل هم بعضی عناصر وابسته به خارج، تهیه می کنند و ما را در مشکلات می گذارند. من در اول این سال اعلام کردم که این سال را باید ما سال اجرای قانون بدانیم و با قانون طوری عمل کنیم که هم اسلام و هم دنیا، کارهای ما را یک رفتار صحیح بداند. در کشوری که قانون حکومت نکند، خصوصا، قانونی که قانون اسلام است، این کشور را نمی توانیم اسلامی حساب کنیم. کسانی که با قانون مخالفت می کنند این ها با اسلام مخالفت می کنند. کسانی که با مصوبات مجلس بعد از اینکه شورای نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت می کنند، این ها دانسته یا ندانسته با اسلام مخالفت می کنند. اگر همه اشخاصی که در کشورمان هستند و همه گروه هایی که در کشور هستند و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشمریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانون شکنیها پیش می آید. اگر قانون حکومت کند در یک کشوری [اختلافی دیگر نخواهد بود]. چنانچه از صدر عالم تاکنون تمام انبیا برای برقرار کردن قانون آمده اند و اسلام برای برقراری قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفای اسلام تمام برای قانون خاضع بوده اند و تسلیم قانون بوده اند. ما هم باید تبعیت از پیغمبر اسلام بکنیم و از ائمه هدی بکنیم و به قانون هم عمل کنیم و هم خاضع باشیم در مقابل قانون. قانون برای همه است. البته چنانچه به قانون بخواهند عمل کنند و یک دزدی را به جای خودش بنشانند، آن دزد صدایش در می آید، لکن باید به آن دزدی که مقابل قانون می خواهد عرض اندام کند، توجه داد که این قانون است.
اگر پسر رسول اکرم، دختر رسول اکرم، هم - خدای نکرده - دزدی کند، رسول اکرم دست او را می برد، قانون است. قانون برای نفع ملت است، برای نفع جامعه است، برای نفع بعضی اشخاص و بعضی گروه ها نیست. قانون توجه به تمام جامعه کرده است. قانون برای تهذیب تمام جامعه است. البته دزد ها از قانون بدشان می آید و دیکتاتور ها هم از قانون بدشان می آید و کسانی که مخالفت ها می خواهند بکنند از قانون بدشان می آید، لکن قانونی که مال همه ملت است و برای تهذیب همه ملت است و برای آرامش خاطر همه ملت است و برای مصالح همه ملت است، باید محترم شمرده بشود. نباید چنانچه یک قانونی بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونی نیست. قانون خوب است، شما ها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست. قانون در راس واقع شده است و همه افراد هر کشوری باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمی کرد، باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند، آن وقت است که کشور، کشور قانون می شود.
اگر یک جایی عمل به قانون شد و یک گروهی در خیابان ها بر ضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معنای دیکتاتوری است که مکرر گفته ام که قدم بقدم پیش می رود، این همان دیکتاتوری است که به هیتلر مبدل می شود انسان، این همان دیکتاتوری است که به استالین انسان را مبدل می کند. اگر قانون در یک کشوری عمل نشود، کسانی که می خواهند قانون را بشکنند این ها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی پیش آمده اند یا به صورت آزادی و امثال این حرف ها. اگر همه این آقایان که ادعای این را می کنند که ما طرفدار قوانین هستیم، این ها باهم بنشینند و قانون را باز کنند و تکلیف را از روی قانون همه شان معین کنند و بعد هم ملتزم باشند که اگر قانون بر خلاف رای من هم بود من خاضعم، اگر بر وفاق هم بود من خاضعم، دیگر دعوایی پیش نمی آید؛ هیاهو پیش نمی آید.
اگر بنا باشد که یک جایی دادستان بخواهد روی قوانین عمل بکند، ما بخواهیم بگوییم که خیر، ما دادستان را قبول نداریم، این معنای دیکتاتوری است. دیکتاتوری همان است که نه به مجلس سر فرود می آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شورای نگهبان و نه به تایید شورای نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانی و نه به شوراهای دادستانی و همین طور به همه ارگان ها. قانون معنایش این است که [همه] چیز ها [را] به حسب قانون اسلامی، به حسب قانون کشوری که منطبق با قوانین اسلام است، همه را، وظیفه شان را قانون معین کرده. بعد از آنکه قانون وظیفه را معین کرد، هر کس بخواهد که برخلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتوری است که حالا به صورت مظلومانه پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهی خواهد کشید و این کشور وقتی به تباهی کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند، این همان وظیفه ای که برای ابرقدرت ها باید انجام بدهد، این آدم انجام داده، ولو خودش نمی فهمد. اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است، لکن خودشان ملتفت نیستند. اگر من این نصیحت ها را می کنم که شما همه به قانون عمل کنید، از هیاهو و جنجال دست بردارید، روزنامه ها از هیاهو و جنجال دست بردارند، قلم دار ها از هیاهو و جنجال دست بردارند، نویسنده ها دست بردارند، گوینده ها دست بردارند، اگراین طور بشود، یک کشور قانونی ما پیدا می کنیم که همان کشور اسلامی است و دیکتاتوری از این کشور بیرون می رود.
اینکه من همیشه نصیحت می کنم به آقایان و می خواهم که امور روی روش صحیح عمل بشود، روی قوانین عمل بشود و تخلف می شود و مع ذلک، من نصیحت می کنم به آقایان، این نه از باب این است که در ملت ما یک ضعفی پیدا شده، یک فتوری پیداشده و ملت ما دیگر به احکام اسلام اعتنایی ندارند، این ها دنبال این هستند یک دیکتاتور پیدا کنند و پای بیرق او همه سینه بزنند، مسئله این نیست. ۱۵خرداد و سالروز ۱۵ خرداد ثابت کرد که این مردم در صحنه هستند و برای اسلام هم در صحنه هستند. من تا آنجایی که بتوانم، تا آنجایی که اخلاق اسلامی اقتضا می کند که همه این ها را به آرامش دعوت کنم، همه گروه ها و گروهک ها را به آرامش دعوت کنم، همه افراد را به آرامش دعوت کنم، عمل خواهم کرد، نصیحت خواهم کرد، نصیحت برادرانه خواهم کرد، نصیحت خاضعانه خواهم کرد، لکن این را باید همه بدانند که آن روزی که من احساس خطر برای جمهوری اسلامی بکنم، آن روزی که من احساس خطر برای اسلام بکنم، آن روز این طور نیست که باز من بنشینم نصیحت کنم؛ دست همه را قطع خواهم کرد. (تکبیر حضار)
اگر چنانچه اشخاصی در این برهه از زمان که ما ابتلا داریم به جنگ، باید آرامش محفوظ بشود، اگر کسانی در اطراف کشور سخنرانی کنند و سخنرانی آن ها اسباب تشنج بشود، آن شخص، هر کس می خواهد باشد، هر مقامی می خواهد باشد، من او را به جای خودش می نشانم، قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش می نشانم. و امروز اعلام می کنم به این هایی که در اطراف می روند و صحبت می کنند - و از قراری که به من اطلاع دادند، این گروهک های فاسد هم فرصت را به دست آوردند و می خواهند راهپیمایی کنند - قوای نظامی و انتظامی و پاسدار ها باید به طور جد از سخنرانی هایی که این طور هستند، جلوگیری کنند و سخنران هایی که این طور هستند، دستگیر کنند. اگر من هم سخنرانی کردم که مخالف با دستور اسلام بود و برای ایجاد تشنج و برای گرفتار کردن ملت مسلمان ما، که خونها داده است در راه اسلام، اگر من هم این کار را بکنم، موظف شرعی هستند این ارگان های انتظامی و نظامی که من را بگیرند و به دادگاه بسپرند، این استثناء ندارد. گوش های خودتان را باز کنید، من همان طوری که با شاه عمل کردم و هم ملت ما همان طوری که با محمد رضا عمل کرد، با اشخاصی که بخواهند فساد ایجاد کنند، با اشخاصی که زاید بر صحبت، بخواهند تشنج ایجاد کنند، با اشخاصی که می خواهند صف آرایی بکنند در مقابل دادستانی، در مقابل مجلس، در مقابل ارگان های دیگر، من همان خواهم کرد که با محمدرضا [کردم]، امروز وسایل در دست است، و شما ها منزوی خواهید شد. باز من نصیحت می کنم شما ها را که تا دیر نشده است به جای خودتان بنشینید و از تحریکات عناصر فاسد که در گوش های شما مطالبی می خوانند، پرهیز کنید و آن ها را از خودتان برانید. من اگر کسی با آرامش مخالفت کند با او سخت عمل خواهم کرد و این یک وظیفه شرعی است که بر عهده همه ما هست و بر عهده من هم هست.
من به سرتاسر کشور، به بازارهای کشور، به همه جایی که مسلمین در کشور هستند، اخطار می کنم و می گویم که گروه هایی درصددند که بازار را ببندند. این ها همان سرمایه دارانی هستند که امروز می خواهند مفسده کنند. اینها همان گروهکهای فاسد هستند که اشخاصی را آلت دست قرار داده اند و می خواهند مفسده بکنند و چنانچه یک همچو امری بشود، بستن بازار امروز و راهپیمایی امروز، بستن بازار و راهپیمایی در مقابل رسول اکرم است، در مقابل اسلام است و شما هوشیار باشید که مبادا این گروهک های فرصت طلب به بهانه اینکه چه شده و چه شده بخواهند راهپیمایی کنند و بخواهند آشوب کنند. محرکین آشوب را، هرکس می خواهد باشد، با قلم، با زبان، با هرچه بخواهد باشد، معرفی کنند، من او را منزوی خواهم کرد. بنابراین، من تا سر حد امکان، تا آنجایی که اسلام را در خطر نبینم و بازی های سیاسی نخواهد اسلام را و مسلمین را در خطر بیندازد، به آن ها نصیحت می کنم و خاضعانه از آن ها می خواهم که دست بردارند از این شیطنت ها و اگر احساس خطر بکنم، همان طوری که با محمدرضا عمل شد با همه آن طور عمل خواهد شد. امروز بازار بستن، راهپیمایی کردن، سخنرانی های انحرافی کردن، تمام این ها بر خلاف مصالح اسلام و بر خلاف مصالح خدای تبارک و تعالی که اسلام را برای ما الگو قرار داده است می باشد و حرام است. بستن بازار در هر جا و راه افتادن در کوچه و محله ها بدون اینکه از طرف وزارت کشور اجازه داده شده باشد، این انحراف است و محرم است و قوای انتظامی و نظامی و پاسداران و بسیج و تمام ملت موظف اند، شرعا مکلف اند به تکلیف الهی که جلوگیری از این مفسده ها بکنند.
من باز به همه این آقایانی که می خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی دانم نامه سرگشاده بفرستند و از این مزخرفات، به همه این ها اعلام می کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جای خود باشند و چنانچه اینطور نباشد، مسئله طور دیگر خواهد شد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
صحیفه امام؛ ج 14، صص ۴۱۳ - ۴۱۸
.
انتهای پیام /*