در ابتدای تحصیل فقه، آقا روح الله می توانست در نوع برداشت از آیات شریفه قرآن کریم و باور بعضی فقیهان از موقعیت حقوقی زن، تامل کند. اما حدود چهل سال طول کشید تا در این موضوع به خوبی تفقه نماید و احکام فقهی حقوق زنان در اسلام را از عمق دریای روایات و آیات استخراج کند. زمانی که دوباره بحث انتخابات زنان در سال ۱۳۴۱ مطرح شد، او در پرشورترین اعلامیه ای که تیتر آن این بود "روحانیت اسلام امسال عید ندارد" گفت: دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند. یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن را زیر پا گذارد یعنی دخترهای هجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد. یعنی با زور دخترهای عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد. (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۵۳)
یک چیز به واقع روشن بود و آن اینکه خاستگاه مطرح شدن انتخابات زنان ایران از یک دین ستیزی آشکار نشأت می گرفت و تجدد تحمیلی آمده بود تا تمدن را به نحوی که فقط دلچسب غرب زده هاست معنی کند و نه آنکه تمدن خود در خود تجدید نظر کرده و تجدد خواهی از آن سر برآورد و با احکام شرعی تطابق یابد. لذا بعضی شاگردانش به کمک بعضی از افرادی که به مسائل اجتماعی روزگار حساس بودند با الهام از او در شرایط خفقان کتابی "تحت عنوان "زن و انتخابات" نوشتند و حسابی چوب نوشتن آن را از رژیم خوردند. اکنون تمام نویسندگان آن کتاب از این بابت تا حدودی وظیفه خود را در قبال غرب زدگی مفرط عمال حکومت به انجام رسانده اند، احساس مسرت می کنند اما اگر ناشری پیشنهاد تجدید چاپ آن را بکند یقین خواهند کرد که ناشر دشمن حیثیت علمی آنهاست.
اگر چه حدود چهل سال طول کشید تا آرای فقهی آقا روح الله در مسئله مشارکت همه جانبه زنان در سرنوشت سیاسی خود دقیقا در مقابل آرا و نظریات شهید مدرس و بسیاری از استادان گرانقدر خود قرار گیرد تا آنجا که بگوید: در نظام اسلامی زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رای دادن و حق رای گرفتن (همان؛ ج ۵، ص ۱۸۹) اما در طول دوران تحصیل در امور غیر سیاسی به شخصه حقوق شناخته شده زنان را تمام و کمال می پرداخت. جملات فوق اگر چه حکم فقهی او در این باب است، از این فراتر نیز رفته است. در جایی دیگر کلام از منبعی دیگر الهام می گیرد و آهنگی دگر می نوازد: "بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنها هستیم، من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم" خداوند شما را برای اسلام حفظ کند."(همان؛ ج ۷، ص ۱۳۲)
شاید زن در دل و دماغ و اندیشه آقا روح الله در ابتدای ورود به قم تا این حد بالا نبود، چرا که بعضی علما زن را ضعیفه می نامیدند و او هنوز نوجوان بود و جز چند پله ای از پلکان معرفت بالا نرفته بود و تصویر او از زن آن بود که شگفت موجود مهربانی است. گویا گِلش را به مهربانی و عشق سرشته اند البته عطوفت و کاردانی مادر، شهامت و پشتکار عمه، لیاقت ننه خاور همه فن حریف و دانش و نحوه تدریس مادر افتخار العلما که در کودکی هیئت و نجوم و حساب به او درس داده بود همچنین نام بعضی زنان بزرگ تاریخ، دست در دست هم می داد تا ضعیفه بودن زن را باور نکند. در این باره دگر باره کنار رود اندیشه اش خواهیم نشست و خواهیم نگریست که سرچشمه آن حکم فقهی و این ستایش بی ریا از کجاست و چگونه مردان ایران پیروزی انقلاب را مدیون زنان زمان خود هستند.
منبع: خمینی، روح الله، ص ۳۸۲ - ۳۸۳
.
انتهای پیام /*