کتاب «آداب الصلوة» را که به دختر عزیزم فاطی ـ که خدایش از مُصلِّین قرار دهد ـ اعطا می نمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال می گذرد. و قبل از آن ـ به چند سال ـ کتاب «سرّ الصلوة» را تمام نمودم. و از آن سال ها تاکنون بیش از چهل سال می گذرد و من نه اسرار صلاة را دریافتم، و نه به آداب آن پرداختم، که یافتن غیر از بافتن است و ساختن جدا از پرداختن. و این کتاب ها حجّتی است از مولا بر این عبد بی مایه. و به خدای تعالی پناه می برم از آن که مشمول آیۀ شریفۀ کمرشکن لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ. کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَالله ِ اَنْ تَقْولُوا ما لا تَفْعَلُونَ باشم، و پناهی جز رحمت واسعه اش ندارم.
و تو ای دخترم! امید است که توفیق به کار بستن آداب این معراج بزرگ الهی را داشته باشی و به راهنمایی این بُراق الهی از بیت مظلم نفس هجرت کنی الی الله . و به خدای بزرگ پناه می دهم تو را از آنکه مطالعۀ این اوراق بر تعلّقات نفسانیه ات نیفزاید و تو را چون نویسنده ملعبۀ شیطان نکند.
دخترم! هر چند در تو به حمدالله لطافت روحی یافتم که امید آن است که هدایت الله شامل حالت شود وبا عنایت او ـ جلّ و علا ـ از چاه عمیق طبیعت خلاص شوی و به صراط مستقیم انسانیت راه یابی، لکن از کید شیطان و نفس خطرناکتر از آن غافل مباش و به خدای بزرگ پناهنده شو اِنَّهُ رَحیمٌ بِعِبادِه
دخترم! اگر از مطالعۀ این اوراق خدای نخواسته نتیجه حاصل نشود مگر خودنمایی و مجلس آرایی و سر توی سرها آوردن، بهتر است از مطالعۀ آن صرف نظر بلکه احتراز کنی که مبادا چون من گرفتار تأسف شوی. و اگر ـ ان شاءالله ـ خود را مهیّا کنی که از مطالبی که از کتاب و سنّت و اخبار اهل بیت عصمت و افادات اهل معرفت اخذ شده است به جان استفاده کنی و استعداد و لطافت قریحه ای را که خداوند عطا فرموده به کار اندازی، بسم الله ! این گوی و این میدان.
امید است در این معراج انسانی و معجون رحمانی دل از غیر خالی کنی و با آب حیات، قلب را شستشو دهی و چهار تکبیر زده، خود را از خودی برهانی تا به دوست برسی وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی الله ِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی الله .
بارالها! ما را مهاجر الی الله و رسوله قرار ده و به فنا برسان، و فاطی و احمد را توفیق خدمت عنایت کن و به سعادت برسان. والسلام.
صحیفه امام جلد ۱۹ ص ۹۰ - ۹۱
.
انتهای پیام /*