«اَللَّهُمَّ یَا مَنْ لاَ یَرْغَبُ فِی الْجَزَاءِ وَ یَا مَنْ لاَ یَنْدَمُ عَلَی الْعَطَاءِ وَ یَا مَنْ لاَ یُکَافِئُ عَبْدَهُ عَلَی السَّوَاءِ مِنَّتُکَ ابْتِدَاءٌ وَ عَفْوُکَ تَفَضُّلٌ وَ عُقُوبَتُکَ عَدْلٌ وَ قَضَاؤُکَ خِیَرَةٌ إِنْ أَعْطَیْتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَکَ بِمَنٍّ وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ یَکُنْ مَنْعُکَ تَعَدِّیاً»
وقتی شخصی کاری انجام می دهد که خلاف مسیر و راه درست است وی سزاوار و مستحق مجازات می شود به ویژه که باید توجه داشته باشیم مجازات های الهی که به دنبال عمل در دنیا و در دیگر عوالم پیش می آید، از نوع قرارداد و جعل نیست-آری مجازات هایی که در قوانین چه قانون الهی(مانند بریدن دست دزد) چه قانون بشری (جریمه عبور از چراغ قرمز) به جعل است- بلکه حقیقت است، مجازات همان نتیجه تکوینی عمل در این دنیا و یا چهره ها و جلوه های عمل در عالم برزخ و قیامت است.
اکنون اگر خداوند تبارک و تعالی فرد خطاکار را مجازات کند، مجازات وی به عدل است، که همان قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش است و همان عمل خود فرد است. «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ؛ روزی که هر شخصی آنچه را که از خوبی انجام داده است، پیش رویش می بیند. و آنچه از بدی انجام داده است، دوست دارد کاش بین او و آن عمل فاصله دوری بود. و خداوند به بندگانش مهربان است» (آل عمران/ ۳۰)
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ؛ پس هر کسی ذره ای خوبی انجام دهد، آن را می بیند هر کسی ذره ای بدی انجام دهد آن را می بیند»(زلزال/ ۸ و ۷)
إِنَّمَا هِیَ أَعْمَالُکُمْ تُرَدُّ إِلَیْکُمْ فَمَنْ وَجَدَ خَیْراً فَلْیَحْمَدِ اَللَّهَ وَ مَنْ وَجَدَ غَیْرَ ذَلِکَ فَلاَ یَلُومَنَّ إِلاَّ نَفْسَهُ؛ همانا این اعمال شماست که به شما برگشت داده می شود، پس هر کسی خوبی را یافت خود را سپاس گوید و هر کس غیر آن را یافت جز خودش را سرزنش نکند» (پیغمبر(ص)، بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۴۵۴)
و همه این ها عمل خود فرد است هیچ چیزی بر آن افزون نشده و از جای دیگر نیامده است. «وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ؛ و خداوند به آنها ستم نمی کند ولی خودشان به خودشان ستم می کنند»(آل عمران/۱۱۷)
و حال اگر خدا عفو کند، یعنی فرد مشمول غفران الهی قرار گیرد، با این که عمل وی، او را مستحق مجازات یعنی نتیجه و حضور عمل خود کرده است، این تبعات گناه و این چهره های عمل زشت در عوالم دیگر نابود می شود. این از بین رفتن و نابودی برای ما از بخشش و فضل خداوند است که بنده از آن بهره مند شده است. این فضل حق است، که دگرگونی یا نابودی در چهره های این عمل به وجود می آورد. دیگر گناه که تیرگی دل می آورد، دل را تیره نمی کند، دیگر گناه، آتش نمی شود که بسوزاند، دیگر چهره های کریه که انسان از آن فرار می کند، پیدا نمی شود.
وَ قَضَاؤُکَ خِیَرَةٌ «قضا، حکم حق است. چه در تشریع باشد چه در تکوین؛ همه حکم های خداوند بر پایه خیر و خوبی است و اگر در جایی بدی ای به انسان می رسد از خود اوست. « وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ؛ و انچه به تو از بدی می رسد از خود تو است»(نساء / ۷۹)
من کاری کردم، عملی انجام دادم که حکم آن عمل سختی و ... برای من است. این سختی و دشواری برای من نیز خیر است. . این همان چیزی است که برای حفظ نظام هستی و برای سیر انسان به سوی کمال لازم است. شاید به ظاهر برخی از احکام به نظر انسان خوشایند نباشد، « وَعَسَی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ؛ و ای بسا شما چیزی را خوش نداشته باشید و آن برای شما بهتر است.» (بقره/۲۱۶). «و بسا چیزی را خوش نداشته باشید، و خداوند در آن خیر فراوان قرار داده است.»(نساء / ۱۹)
ما به دلیل جهلمان به آنچه در جهان و بر انسان می گذرد، از خیر بودن آنها آگاه نیستیم، ولی اگر به حق بنگریم که وجود وی همه خوبی است، و از ذات همه خوبی، جز خوبی سر نمی زند، در می یابیم که آنچه در عالم به حکم (قضا)ی خداوند جاری است همه خوب و خیر است.
.
انتهای پیام /*