ارتش یکی از ارکان حکومت است که مسؤلیت حفظ تمامیت ارضی را به عهده دارد. توجه به ارتش و ارتشیان در طی دورانی که حضرت امام خمینی(س) به حکومت اسلامی می اندیشیدند، در ذهن و اندیشه معظمٌ له جایگاهی داشت و یکی از نگرانی های ایشان این بود که چرا چنین تشکیلاتی در برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران، در اختیار بیگانگان قرار گرفته است. لذا عنایت به این نکته در طول سالهای قبل از پیروزی انقلاب، یکی از موضوعات عمده ای بود که در فرمایشات ایشان حضور و ظهور می یافت. به طوری که از حاکمیت مستشاران امریکایی که بر ارتش سایه داشت رنج برده و به مناسبت هایی جهت کسب استقلال و خروج ارتش از سلطۀ بیگانگان، با تأکید سخنانی را بیان داشته اند.
از سوی دیگر هنگامی که رژیم شاهنشاهی تصمیم گرفت طلاب علوم دینی را با ارعاب و زور به خدمت سربازی ببرد و تحت آزار و اذیت قرار دهد، حضرت امام (س) فرمودند:
«ما از سربازی فرزندان اسلام هراسی نداریم؛ بگذار جوانان ما به سربازخانه بروند و سربازان را تربیت کنند و سطح افکار آنها را بالا ببرند؛ بگذار در بین سربازان افراد روشن ضمیر و آزاد منشی باشند تا بلکه به خواست خداوند متعال ایران به آزادی و سربلندی نایل شود».
حضرت امام با این موضع گیری دو هدف را دنبال کردند: 1. بازداشتن رژیم شاه از آزار و اذیت طلاب علوم دینی؛ 2. برقراری ارتباط و ایجاد بیداری در بدنۀ ارتش به منظور ایستادگی در برابر مستشاران امریکایی، و کسب استقلال ارتش.
البته هدف دوم حضرت امام (س) مهمتر و محوریتر بود، چرا که نجات کشور بدون خروج ارتش از سلطۀ مستشاران و فرماندهان وابسته به شاه ممکن نبود و تشکیل یک رژیم اسلامی بدون رکن نظامیان آن، که رابطۀ مستقیم با حفظ امنیت کشور دارند غیر ممکن است. لذا امام عزیز با آگاهی از وضعیت ارتش و بدنۀ آن می دانستند که شاه برای جلب رضایت افسران بویژه افسران گارد شاهنشاهی، امکاناتی از قبیل حقوق و مزایای بیشتر، خانه های سازمانی، آموزشهای رایگان جهت فرزندانشان و فروشگاههای مخصوص در اختیار آنها قرار داده تا پشتیبان رژیم وی باشند و در مواقع خطر و بحران به کمک او بشتابند، اما شاه از آنچه در درون ارتش می گذشت (همان واقعیتی که جامعۀ ایران با آن مواجه شده بود) غافل مانده بود. واقعیت آن بود که در اثر سیاستهای تحمیلی شاه جهت توسعۀ کشور، به رغم ظاهر کاملاً وفادار ارتشیان، بدنۀ ارتش به سمت سیاسی شدن به مفهوم مردمی آن سوق یافته و بالاتر از پاسداری از کیان شاهنشاهی، حفظ منافع ملی برای آنان اهمیت بیشتری پیدا کرده بود. منافعی که تمام ملت مسلمان را در برمی گرفت نه منحصراً گروهی اندک را. و این احساس مسئولیتی بود که بدنۀ ارتش داشت و حضرت امام (س) از آن مطلع بودند و گواه این امر دعوت ایشان قبل از پیروزی انقلاب است که به هر مناسبتی آنان را به گسستن زنجیر سلطۀ اجانب فرا می خواندند و پیمودن راه ملت را ضامن عزت و اعتلای ایشان می دانستند:
«شما ای طبقه جوان ارتش، بپاخیزید و کشور خود را از زبونی و ذلت نجات دهید، و دست غارتگران را کوتاه کنید... وظیفه دانشجویان است که در محیط دانشگاه هر چه بیشتر ارتش را برای یک قیام همگانی تشویق و ترغیب کنند، و آنان را برادر خود بنامند»؛
«برای افسران جوان پیام فرستادم که به صف ملت بپیوندند که ما آنان را از زیر یوغ مستشاران نظامی نجات داده و با آغوش باز پذیرایی می نماییم. افسران محترم جوان از مقابلۀ خصمانه با برادران و خواهران خود جداً احتراز کنند و با آنان در صف واحد که خواست اسلام است در آیند»
حتی نمود عینی آن در گفتار فرماندهان وقت ارتش شاه مشهود است که دو نمونه زیر از آن جمله است:
ارتشبد قره باغی: «مسأله اینجاست که اینها از راه مذهب در نیروهای مسلح وارد شدند، خوب، نیروهای مسلح شامل همه مسلمانان بودند و اکثریت آنها شیعه بودند، مسلمان بودند و اعتقاد داشتند. ارتشبد جم: «اینها از ملت دیگری که نبودند این افسرها و درجه دارها، سربازها هم همان مردم بودند دیگر، برود و آنها را بزند و بکشد مگر آخر اینطوری می شود که در یک مملکت اصلاً این کار را کرد»! و سرانجام حضرت امام خمینی (س) توانست علاوه بر اقشار مختلف مردم، این بدنۀ وسیع را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد تا جایی که آنان نیز گمشده خود را در پیروی از آرمان بلند او که همان نفی تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی بود، جستجو کنند.
ارتشیان که غالب آنها را افراد تحصیلکرده و دوره دیده تشکیل می داد و به فراخور توجه خاص رژیم شاه به ارتش قاعدتاً از آنچه در جهان می گذشت با خبر و مطلع بودند، تحت تأثیر دعوت عزت بخش امام (س) قرار گرفتند و با عنایت به شخصیت جامع و واقع گرای آن بزرگوار، انقلاب اسلامی و رهبری دینی آن را به جان پذیرا شده و بدان دل بستند. بدین گونه اختلاف در ارتش رو به تزاید نهاد و بدنۀ ارتش از فرماندهی آن جدا شد و ارتشیان که استفاده و توسل به زور را در برابر خواسته های بر حق مردم نابجا و نادرست می دیدند، دست از همراهی با نظام شاهنشاهی کشیدند و به صف انقلاب و مردم پیوستند، لذا سربازان گروه گروه از پادگانها گریختند و با حضور یافتن همافران نیروی هوایی در محضر حضرت امام (س) و اعلام همبستگی آنان با مردم، پایه های رژیم به تزلزل بی سابقه ای دچار شد و شروع به ریزش کرد و ضربه نهایی در 22 بهمن ماه 1357 با اعلام بی طرفی ارتش و برگشت نظامیان به پادگانها، بر پیکر رژیم شاه وارد آمد.
از این مرحلۀ پیروزی انقلاب به بعد، رسالت حضرت امام (س) نسبت به ارتش سنگین تر و حساستر گردید. اگر در زمان رژیم شاه تلاش امام(ره) در جهت خروج ارتش از سلطۀ خارجیان و پیوستن به ملت بود، اکنون می بایست ارتش به هم ریخته را سامان دهند و از عناصر وابسته پاکسازی نمایند و به ارتش انگیزه و هویت ببخشند و از نفوذ گروههای سیاسی به درون ارتش ممانعت و در نهایت به سمت ارتش مکتبیِ متکی به ملت هدایت کنند تا ارتش هویت خود را باز یابد و برای ایفای نقش خود که همان دفاع از امنیت و تمامیت ارضی کشور است آماده گردد.
عمده راهبردهای نظارتی ـ حمایتی به کار گرفته شده توسط حضرت امام (س) برای بقا و اصلاح ارتش چنین است:
1. تحکیم پیوند ارتش با ملت؛ 2. اصرار بر پاکسازی ارتش از عناصر وابسته؛ 3. تلاش برای حفظ ارتش؛ 4. تأکید بر نظم و سلسله مراتب در ارتش؛ 5. هدایت به سمت ارتش مکتبی.
تحکیم پیوند ارتش با ملت
پیوند ارتش با ملت از محوریترین تأکیدات حضرت امام (س) در قبل و بعد از پیروزی انقلاب است و ارتش مکتبی متکی به ملت خواسته ای اسلامی است که حضرت امام (س) همواره دنبال کرده و آن را تحفۀ الهی می دانستند. چرا که ضرورت وجود ارتش در کشور برای تأمین امنیت ملت در برابر هجوم بیگانگان و یا بازدارندگی آنان کاملاً آشکار است و اگر قرار باشد ارتش بتواند با اتکا بر خود در برابر تجاوزات دشمنان از تمامیت ارضی کشور دفاع کند، می بایست متکی به دریای خروشان ملت باشد. پشتیبانی محکمتر و حقیقی تر از ملت کیست؟ ارتشی که متکی به ملتش نباشد هرگز نخواهد توانست در مأموریتهایش موفق شود. چنانکه ارتش متکی به رژیم شاه نتوانست در برابر ملت مقاومت کند و رژیم شاه سرنگون گردید.
«شما ان شاءالله ، پشتوانه ملت را دارید. شما عددتان فرض کنید چند هزار باشد، لکن پشتوانه تان سی و چند میلیون است، همۀ مردم است ... این پشتوانه را حفظ کنید که این پشتوانه آنچنان قدرتی به شما خواهد داد که یکی تان در مقابل صد تا، در مقابل چند صد تا خواهید بود».
اهمیت پیوند ارتش با ملت در بیاناتشان به آشکار دیده می شود:
«روز ارتش، روز مردم است»؛«ارتش ایران و سایر قوای مسلح از پشتیبانی بی دریغ ملت در سراسر کشور آنچنان برخوردارند که در طول تاریخ، بی نظیر یا بسیار کم نظیر است»؛«جاهای دیگر نیست این مسائل که همه مردمی هست و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتیبان دولت اند، هم مردم پشتیبان ارتش اند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و این هم یکی از رمزهای بزرگ پیروزی این چیز است»؛ «امروز ارتش، ارتش طاغوتی نیست، ارتش محمدی است». در این راستا همواره از ارتش می خواستند وفادار و پشتیبان ملت باشد تا عزت ارتش و ملت پایدار بماند. البته توجه ایشان در این پیوند فقط به ارتش نبوده است، بلکه ملت را هم مخاطب قرار داده و اهمیت حمایت مردم از ارتش را همواره گوشزد می فرمودند، تا پیوند واقعی تحقق پذیرد:
«از ملت محترم تقاضا می کنم از سربازان و افسرانی که به آنان پیوستند یا می پیوندند، به بهترین وجه ـ با حفظ جهات امنیتی ـ نگهداری و کمک نمایند»؛ «مردم آنچنان با ارتش منسجم و پیوند ناگسستنی دارند که هر دو یک واحد را تشکیل می دهند».
اصرار بر پاکسازی ارتش از عناصر وابسته
از آنجا که ارتش، تازه به صفوف انقلاب و مردم پیوسته بود، عناصر باقی ماندۀ خودفروخته در سطوح بالای ارتش تلاش می کردند با ایجاد انواع موانع در داخل و خارج ارتش، پیوند مقدس مردم و ارتش کُنْد صورت گیرد یا اصلاً صورت نگیرد. بنابراین انواع توطئه ها و ترفندها را به کار گرفتند و با صدور فرامین شیطانی برای تیره کردن رابطه مردم با ارتش، تلاش کردند و دستور شودن آتش بر روی مردم را صادر نمودند. ترفند دیگر آن بود که اگر انقلابیون پیروز شوند دیگر ارتشی و صاحب منصب نمی خواهند و ارتش را منحل می کنند، یا این انقلاب از شوروی هاست و می خواهند کشور را کمونیستی کنند. همچنین اشغال مراکز نفتی و احتکار آن برای فشار بر مردم و دهها ترفند دیگر که با هوشیاری حضرت امام (س) و پیامهای به موقع ایشان همۀ آنها خنثی گردید، لذا دستور قاطع امام مبنی بر پاکسازی ارتش از عناصر وابسته، بیشتر توطئه ها را نقش بر آب کرد.
«تصفیه ارتش از مسائل بسیار مهم است. با تصفیه ارتش، حفظ استقلال کشور می شود. و شما موظفید به اینکه استقلال کشورتان را حفظ کنید. و موظفید به اینکه ان شاءالله تصفیه بکنید». توجه و نظارت ایشان در انتقال ارتش از رژیم گذشته به رژیم انقلابی بسیار حائز اهمیت است، زیرا در این انتقال به خاطر توجه حضرت امام (س) ارتش کمترین آسیب را دید، و اگر این نظارتها نبود حتماً آسیبهای سنگینی بر سازمان ارتش وارد می آمد.
.
انتهای پیام /*