از دیدگاه حضرت امام خمینی دولت و مردم حقوق متقابلی دارند که در پرتو التزام، پای بندی و اجرایِ آن، پایه های دولت استحکام یافته و جامعه سامان می یابد. دراین زمینه، گفته های ایشان را می توان در چند محور کلی خلاصه کرد:
الف ـ وظایف دولت در برابر مردم
الف ـ ۱ ـ احترام به آرای ملت
از حقوق مهم مردم که دولت و دولت مردانِ نظام دینی موظف به رعایت آن هستند، توجه و احترام به آرا و افکار آنان است. این مسئله به مناسبت های مختلف در بیانیّه ها و اظهارات امام آمده و بدان تأکید شده است:
«حکومتِ جمهوری اسلامی مورد نظر ما، از رَویّۀ پیامبر اکرم(ص)و علی(ع) الهام خواهد گرفت و متّکی به آرای عمومی ملت می باشد و نیز شکلِ حکومت با مراجعه، به آرای ملت تعیین خواهد گردید.»
و در جای دیگر، با عنایت به جایگاهِ مردم و احترام به آرایِ آن ها، تبعیّت از رأیِ ملت را وظیفۀ دولت دانسته، می فرمایند:
«ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داد ما هم از آن ها تبعیت می کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملت مان یک چیزی را تحمیل کنیم.»
الف ـ ۲ ـ تأمین استقلال و آزادی
استقلال در برابر نیروهایِ بیگانه، حاکمیّتِ داخلیِ مستقل براساسِ ارزش ها و معتقداتِ مکتبیِ مردم و تأمینِ آزادی های سیاسی، اجتماعی و... از حقوق اساسی تمامی جوامع و انسان ها است که تمامی ملل جهان برای نیل به آن، تلاشِ مستمر و مبارزاتِ جدی می کنند. در اندیشۀ سیاسی حضرت امام، تأمینِ استقلال جامعه و آزادی های سیاسی و اجتماعی مردم، از حقوق مهم ملت بر دولت است که باید زمام داران و دولت مردانِ حکومت اسلامی در تمامی برنامه های خویش، آن را به کار گیرند. امام (ره) در این زمینه می فرمایند:
«این مردم هستند که حق می گویند، حقِ خودشان را طلب می کنند، آزادی، حقِ مردم است، استقلال یک مملکت، حقِ اهلِ این مملکت است.»
آزادی در انتخاب زمام داران و کارگزاران دولت اسلامی از ابعاد دیگرِ حقِ استقلال و آزای مردم است که باید دولت اسلامی بدان توجه و آن را تضمین کند:
«ملت را دعوت کنید به رأی، منتها ملت و شما هر کس آزاد است همیشه و به هر کسی که می خواهد رأی بدهد... نمی شود که کسی الزام کند کسی را که تو باید فلان رأی بدهی.»
در دیدگاه حضرت امام حق آزادی عقیده و بیان، نه تنها از حقوق مسلّم گروه های ملتزم به مکتب است، بلکه با شرایط خاصی شاملِ گروه های غیرمکتبی نیز می شود. حضرت امام می فرمایند:
«ما هیچ گاه آزادیِ آنان را سلب نکرده و بدان لطمه وارد نیاورده ایم و هر کس آزاد است اظهارِ عقیده کند، ولی برای توطئه کردن آزاد نیست.»
الف ـ ۳ ـ احقاقِ حقوق و برقراری عدالت اجتماعی
همان گونه که در بخش های قبلی اشاره شد، سیاست و حکومت از دیدگاه اسلام و اندیشۀ سیاسی حضرت امام هدف نبوده، بلکه ابزاری برای انجام وظایف دینی، احقاقِ حقوقِ مظلومان و برقراری عدالت اجتماعی است. اگر امام علی(ع) حکومتی را که در پرتو آن، حقوق بیچارگان از گردن کشان اعاده نشود، در پست ترین جایگاه توصیف می کنند، در اندیشۀ حکومتی حضرت امام نیز، دولتِ اسلامی و مطلوب آن است که حقوق مستمندان و مستضعفان را تأمین کرده و عدالت اجتماعی را در جامعه برقرار کند:
«عهده دار شدنِ حکومت، فی حد ذاته، شأن و مقامی نیست، بلکه وسیلۀ انجام وظیفه، اجرایِ احکام و برقراری نظامِ عادلانۀ اسلام است.»
ائمه و فقهایِ عادل موظفند که حکومت را در اجرای احکام الهی، برقراری نظام عادلانۀ اسلام و خدمت به مردم به کار ببرند. حکومت برای آنان چیزی جز رنج و زحمت ندارد... حضرت علی(ع) دربارۀ این که چرا حکومت، حاکم و عهده دارِ کار شده
تصریح می کنند که برای هدف های عالی، برای این که حق را برقرار کند و باطل را از میان ببرد.»
ب ـ حقوقِ دولت بر مردم
ب ـ ۱ ـ حمایت و پشتیبانی
همان گونه که در کلامِ علی(ع) نیز آمده قوامِ دولت به حمایتِ همه جانبۀ مردم وابسته است و حقوق زمام دار اسلامی بر مردم این است که او را در انجام برنامه های اصلاحی، تربیتی و خدماتی مساعدت کند. در نظریات حکومتی امام حمایت مردم از دولت از حقوق مهم دولت بوده که آثار و برکات گران بار و مهمی، برای نظام اسلامی دارد. از سوی دیگر، به جا نیاوردنِ این حق، پی آمدهای تلخ و ناگواری را برای جامعه و مردم به وجود می آورد. امام خمینی (ره) ضمن تشریح این حق، به برکاتِ التزام به آن و آثار زیان بارِ عدمِ اهتمام به آن، اشاره کرده اند:
«فرقِ مابین انقلاب اسلامی و غیرِاسلامی همین است که انقلاب، وقتی اسلامی شد، توده های مردم همراهِ با آن هستند و وقتی که توده های مردم با یک مشی، همراه شوند زود، پیش می رود و کم، فساد است، فسادش کم است.»
«ارتشِ ما و قوایِ مسلّحِ ما و پاسدارهایِ ما و همه این ها، پشتوانه شان، همۀ ملت است. الان شما می بینید [که ]سرتاسر مملکت ما در حال جنگند... یک همچو مملکتی که ارتش اش با ملت اش یک است، رؤسایش با دیگران برادرند، این ها همه خدمت گزار هستند نسبت به ملت شان، ملت شان از آن ها پشتیبانی می کند، یک همچو ملتی از چه می ترسد و شما مطمئن باشید.»
اگر حضرت امام در بیانات خویش، بر اتکا به مردم، امید دادن به آن ها و جلب حمایت آنان تأکید می کنند، از این رو است که حمایت مردم را موجبِ استحکام نظام و وظیفۀ آنان در برابرِ دولت می دانند.
ب ـ ۲ ـ نظارت و مشورت
از دیگر حقوقِ مهمِ دولت بر مردم در اندیشۀ سیاسی اسلام و حضرت امام (ره)،
مسئولیتِ نظارتی و مشورتی است. مردم نباید در جامعۀ اسلامی به رفتارهای سیاسی و جهت گیری های اجتماعی زمام دارانِ خود بی تفاوت باشند. آنان موظف اند بر سیاست گذاری ها و اَعمالِ دولت و کارگزارانِ نظام اسلامی از طریق امر به معروف، استشاره و نصیحت حاکم و حسبه. نظارت کرده و با نظرهای مشورتی و خیرخواهانۀ خود، موجب استحکامِ دولت اسلامی و اصلاحِ زمام دارانِ خویش شوند. مردم باید در تمامیِ شؤونِ اجتماعی، سیاست و حکومت، این حق را اجرا کنند.
در اندیشۀ سیاسی و حکومتیِ حضرت امام نیز این حق طرح و مورد توجه قرار می گیرد:
«با کمالِ دقت ملاحظه کنید که کسانی به عنوان اسلام، به عنوان مسلمین، به عنوان معمّمین، یک قدمِ برخلاف برندارند که، خدای نخواسته، چهره اسلام را برخلاف آن طوری که هست قبیح نشان دهند.»
«... و آقایان توجه کنند و همه و همۀ ملت موظف اند که نظارت کنند بر این امور... همۀ ملت موظف اند به این که نظارت داشته باشند در همۀ کارهایی که الان مربوط به اسلام است.»
حضرت امام در جای دیگر عنصرِ نظارت را فراتر از حق به عنوانِ تکلیف و مسئولیت دینی می دانند:
«باید همه قشرها برای خودشان تکلیف فرض کنند. بگویند ما موظّفیم، همان طوری که هر آدمی خودش را موظف می داند که بچۀ خودش را، اطفال خودش را اداره کند. این احساس باید در ما پیدا بشود که این مملکت، عائله ما هستند و خانۀ ما است... همۀ ملت است و همه کشور. همه کشور مالِ همۀ ملت است.»
در این مشارکتِ ارشادی، مردم می توانند سهم اساسی در نظارت بر اَعمالِ دولت و سالم سازی جامعه داشته باشند. بنابراین، در حقوق متقابل دولت و مردم از دیدگاه امام چند عنصر مهم تر از همه و در خور توجّه است که عبارتند از: پشتیبانی مردم از دولت، اِعمال نظارت و دادن نظریاتِ مشورتیِ خیرخواهانه از طریق امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت زمام دار و کارگزار اسلامی.
ب ـ ۳ ـ حضور مداوم و لزوم مقاومت
از دیگر حقوقِ مهم دولت بر مردم که در منابعِ دینی و اندیشۀ سیاسی حضرت امام نیز آمده، لزوم مقاومتِ مردم در برابر مشکلاتی است که از درون و بیرونِ مرزهایِ کشورِ اسلامی متوجهِ نظام می شود. حضورِ مداوم مردم در صحنه، علاوه بر استحکامِ پایه های حکومت، دولت مردان را در اجرای برنامه هایِ عالی یاری رسانیده، و دولت اسلامی را در برابر هَجمه هایِ بیگانگان استوار می کند. امام (ره) در این زمینه می فرماید:
«مهم این است که انقلاب اسلامی، اسلامی است و به دستِ مردم صورت گرفته، مردم انقلاب کرده اند، مردم باید آن را به آخر برسانند. مردم قیام کرده اند، شاه را بیرون کرده اند و رژیم او را سرنگون نموده، و نظام اسلامی را، که به نفع مستضعفین است، جای گزین آن کرده اند، پس مردم باید پایِ کاری که کرده اند بایستند. هرچه عمل بزرگ باشد، دشمنش بیشتر و بزرگ تر است.» با توجه به این بیان، حضورِ مداومِ مردم در حراستِ از انقلاب و دستاوردهایِ آن در برابرِ دشمنان اهمیت خاصی دارد که حضرت امام آن را تنها راهِ مقابله با دشمنان و مبنایِ استواریِ نظام اسلامی عنوان کرده اند. در جای دیگر حضرت امام ضمن سفارش به دولت مردان و مجلسیان، احترام و اعتنا به آرایِ مردم را وظیفۀ دولت، و جمهوری اسلامی را ره آوردِ حضور و فداکاریِ ملت می دانند:
«به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می کنم که قدر این ملت را بدانید و در خدمت گزاری به آنان، خصوصاً مستضعفین و محرومان و ستمدیدگان که نورِ چشمان ما و اولیایِ نعمِ ما هستند و جمهوری اسلامی ره آوردِ آنان و با فداکاری هایِ آنان تحقق پیدا کرد و بقایِ آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید.»
خلاصه
این مقاله را در چند نکته می توان خلاصه کرد. گفته شد که نظریۀ دولتِ حضرت امام (ره) از اندیشه سیاسی اسلام و تعالیم دینی، به ویژه تعالیم شیعی، تأثیر گرفته و در قالب الگوی آرمانیِ دولتِ مدینه و حکومتِ کوتاه مدت پیشوای نخستین شیعیان است.
در این تلقی دولت و مردم نه به عنوان حاکم و محکوم، بلکه دو نهادِ مسئول سرنوشتِ جامعه اسلامی، وظایفِ مشترکی دارند. دولت اسلامی به عنوان خدمت گزار، امانت دار و سرپرستِ امت اسلامی موظف است تا علاوه بر کار در مقوله های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، زمینه های رشد معنوی و سعادت اخروی او را نیز فراهم کند.
اصل مسئولیت پذیری کلیۀ شهروندان مسلمان، روابط و حقوق متقابلی را میان دولت و ملت به وجود آورده و هر دو نهاد را متعهد و ملتزم به رعایت و اجرای آن می کند. انجام این حقوق و پای بندی بدان زمینه های همیاری، همبستگی، تفاهم و همدلی میان دولت و ملت را فراهم کرده و موجبِ شکوفایی و اعتلایِ جامعه اسلامی، شکل گیری و تحققِ توسعه سیاسی، بروزِ نهادهای قانونمند و استحکام نظام سیاسی می شود.
(منبع: امام خمینی و حکومت اسلامی؛ ص 188 - 195)
.
انتهای پیام /*