با دقت در صورت خسارات وارده در حوادث روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ روشن می شود که اماکن شخصی و مردمی مورد حمله تظاهرکنندگان قرار نگرفت و هدف مردم صرفاً انهدام مظاهر دولتی بود. دانشجویان دانشگاه تبریز که در برخی از نقاط رهبری تظاهرات و ترغیب و تشویق مردم را برای تهاجم به اماکنی چون سینماها، مشروب فروشی ها، ساختمان حزب رستاخیز و بانکها به عهده داشتند، همانا مراقب امان عمومی و اموال مردم بودند تا از خشم سرازیر شده تظاهرکنندگان در اماکن بماند و این اتفاق در روز بیست و نهم بهمن افتاد. «مردم رغبتی به پول بانکها نداشتند. یک مقدار پول روی میز بود. برداشتند ریختند وسط خیابان، یک برگ از اسکناسها را کسی برنداشت. » (ورقایی) «ما ترسیدیم در این حادثه رژیم بریزد و مغازه های مردم را به هم بزند و حرکت را بدنام نماید. یعنی بانک را مردم آتش بزنند و مغازه بزازی را رژیم. برای این که جلوی این حرکت را بگیریم آمدیم و برای مغازه ها محافظ گذاشتیم... آن روز تمام مغازه ها بسته بودند ولی بانکها و سینماها و هرجای دیگری که باز بود به منزله این بود که از رژیم حمایت کرده اند و هدف مردم نیز این بود که از مظاهر دولتی و حمایت کنندگان آن انتقام بگیرند. با این حال ما می ترسیدیم ساواک بیاید و مغازه های مردم را به هم بریزد. » (الهی) «من پیشنهاد کردم برویم داخل بازار کفاشها و بانک سپه آنجا را مراقبت کنیم، چون داخل بازار چنین کاری باعث می شد تمام بازار آتش بگیرید. رفتیم و همراه دوستان جلوی سر در ورودی بازارچه ایستادیم. وقتی تظاهرکنندگان می آمدند و می دیدند آنجا ایستاده ایم می پرسیدند چرا ایستاده اید؟ می گفتیم بروید ما هم خواهیم آمد. جماعت را به همین نحو از آن محل دور کردیم... با این که بانکها متلاشی شد و سرمایه ها در خیابانها ولو بود ولی کسی یک ریال از این پولها را برنداشت. » (جوادی) ساواک نیز دربارۀ این مو ضوع چنین اظهارنظر کرد که «در واقعه مورخ ۲۹ / ۱۱ / ۳۶ موضوع دیگری جلب توجه نمود و آن عدم کوچکترین خسارت به بازار تبریز بود و این موضوع مؤید این است که بین گردانندگان تظاهرات و بازاریان احتمالاً همفکری و ارتباطی پنهان وجود داشته. » «در این چهار ساعتی که درگیری بود و مردم حاکم بر شهر بودند، بانکهای پر از پول در اختیار مردم بود. کسی نمی تواند ادعا کند که دیناری از پولها را برداشتند. کسی از لحاظ ناموسی و جانی و مالی مورد تعرض قرار نگرفت. این نشان می دهد که نهضت هدفدار بود. » (بهروزی)
عقب نشینی نیروهای شهربانی
از همان ساعت اول شروع حرکت مردم نیروهای شهربانی از مقابل مردم گریختند و به داخل کلانتریها پناه بردند. غیر از وحشت حاکم بر این نیروها امکان محاصره شدن تعدادی از کلانتریها توسط مردم، بازگشت نیروهای شهربانی را به مقرهای خود تشدید کرد و عملاً «حدود ساعت ۰۹۳۰ از طرف رئیس شهربانی به مأمورین مستقر در شهر دستور داده می شد که به کلانتریهای مربوطه مراجعه و به محافظت از کلانتریها بپردازند. در نتیجه تعدادی از مأمورین از جمله مأمورین منطقه بازار صحنه را ترک نموده و عده ای به کلانتریهای مربوطه و معدودی نیز به نقاط نامعلومی می روند. » اما واقعیت این است که اکثر نیروهای شهربانی فرار را بر قرار ترجیح دادند، حتی ورود یک دسته از نیروهای ژاندارمری و یک گروهان از مرکز آموزشی پشتیبانی مؤثر واقع نشد و عملاً شهر از ساعت ۳۰ / ۹ صبح تا ۳۰ / ۱۲ ظهر دست مردم بود.
عقب نشینی نیروهای شهربانی و به دنبال آن حمله به ساختمانهایی چون حزب رستاخیز و به آتش کشیدن آن موجب شد که در ساعت ۳۰ / ۱۱ رئیش شهربانی تقاضای برگزاری شورای هم آهنگی را بکند. این شورا در محل استانداری تشکیل شد و در آنجا رئیس شهربانی اعتراف کرد «که نمی توانند از تظاهرات مردم جلوگیری نمایند. زیرا به علت ازدیاد تظاهرکنندگان و عدم توجه مردم به اخطار مأمورین شهربانی اقدام به آتش زدن بانکها و اماکن دولتی و سینماها و آتش زدن خودروهای شهربانی و محاصره کلانتری ۱، ۳، ۴، ۵، ۶ نموده اند و تعدادی از افسران و مأمورین شهربانی زخمی شده اند و شورش کنندگان به تیراندازی هوایی مأمورین توجهی ندارند. »
منبع: تبریز در انقلاب؛ ص ۲۳۷ - ۲۳۹
.
انتهای پیام /*