‏قم، ۱۳۴۳_ نامه به آقای سید مهدی یثربی (اعلام وصول وجوه شرعی)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۳۲

***

قم، ۱۳۵۸_ تلگراف به آقای سید عبد الله شیرازی (ضرورت حفظ وحدت کلمه)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۲۵

***

قم، ۱۳۵۸_ تلگراف به آقای سید حسن طباطبایی قمی (لزوم وحدت کلمه)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۲۶

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع زنان مسلمان ایرانی خارج (هدف از مبارزه با شاه و امریکا)

اهم بیانات:

اساس، مقصد عالی ما، مقصد اصلی ما، مقصدی بود که خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی آن را به ما امر کرده، و آن اینکه حکومت باید حکومت الهی باشد، اسلامی باشد،‏‎ ‎‏حکومتی باشد که خود مردم می خواهند آن حکومت را. وقتی حکومت حکومت‏‎ ‎‏عادلانه شد، حکومت در خدمت مردم شد، سایۀ این حکومت بر قلوب مردم است؛

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۲۷ - ۵۲۹

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع بانوان تهران و پاسداران دشت مغان (انسان سازی هدف انبیا)

اهم بیانات:

رژیم اسلامی مثل رژیمهای، مکتبهای مادی نیست، مکتبهای مادی تمام همتشان این‏‎ ‎‏است که مرتع درست بشود! تمام همت این است که منزل داشته باشند؛ رفاه داشته باشند ـ‏‎ ‎‏آنهایی که راست می گویند ـ اسلام مقصدش بالاتر از اینهاست. مکتب اسلام یک مکتب‏‎ ‎‏مادی نیست؛ یک مکتب مادی ـ معنوی است. مادیت را در پناه معنویت، اسلام قبول‏‎ ‎‏دارد. معنویات، اخلاق، تهذیب نفس. اسلام برای تهذیب انسان آمده است؛ برای انسان‏‎ ‎‏سازی آمده است.

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۳۰ - ۵۳۴

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع بانوان شاغل در مؤسسه کیهان (آزادی و حدود آن)

اهم بیانات:

اگر ما اسلام نداشتیم الآن هم همان معانی سابق بود. مردم برای جهات دیگری غیر‏‎ ‎‏اسلام نمی روند خون خودشان را بریزند. مردم شهادت را می خواهند. الآن هم باز‏‎ ‎‏اشخاصی می آیند از من استدعا می کنند که دعا کنید که ما شهید بشویم. شهادت را برای‏‎ ‎‏چه می خواهند؟ شهادت را برای این می خواهند که یک مثلاً غیر اسلام یک چیز دیگری‏‎ ‎‏تحقق پیدا کند؟

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۳۵ - ۵۳۸

***

قم، ۱۳۵۸_سخنرانی در جمع روحانیون و گروهی از مردم یزد (مسئولیت علما)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۳۹ – ۵۴۰

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع ورزشکاران ورزش باستانی (اسلام، مقصد اصلی)

اهم بیانات:

ما همه زنده ایم برای‏‎ ‎‏احیای سنت پیغمبر اسلام و احیای قرآن کریم؛ و باید دین خودمان را به اسلام ادا کنیم.‏‎ ‎‏من وقتی که شما جوانها را می بینم، ماشاءالله جوانهای برومند و پهلوان، خیلی خوشم‏‎ ‎‏می آید و افتخار می کنم به اینکه این جوانها علاوه بر برومندی بدنی، توجه به دیانت و‏‎ ‎‏اسلام دارند و همان طوری که ورزش کردند برای تقویت بدن، ان شاءالله ورزش برای‏‎ ‎‏تقویت روح هم کرده اند و می کنند. وقتی این دو تا قوه با هم شد ـ قوۀ جسمانی و قوۀ‏‎ ‎‏روحانی ـ این ارزش خیلی پیدا می کند. قوۀ جسمانی برای خدمت و قوۀ روحانی هم‏‎ ‎‏برای هدایت. با قوۀ روحانی انسان هدایت کند خودش را و با قوۀ جسمانی خدمت کند.‏‎ ‎‏این دو قوه وقتی که مجتمع شد، یک انسان ـ به تمام معنا ـ انسان می شود. همان طور که در‏‎ ‎‏یک جامعه یک قوای فعاله و یک قوای هادیه می خواهد، یک «جامعه را هدایت کن»‏‎ ‎‏لازم است، و جامعه هم باید به آن هدایت عمل بکند، وقتی هدایت هدایتِ صحیح باشد‏‎ ‎‏و عمل عمل صحیح باشد، یک جامعه را راه می اندازد و یک جامعه را معتدل می کند،‏‎ ‎‏صحیح بار می آورد، در شخص هم همین طور است

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۴۱ - ۵۴۴

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع روحانیون، پاسداران و اهالی کرج (مخدوش شدن چهره اسلام)

اهم بیانات:

حالا ـ ما ادعا می کنیم ـ یک رژیم اسلامی و انسانی هست، یکوقتی طوری نشود که‏‎ ‎‏کمیته ها در سرتاسر کشور، عرض بکنم پاسدارها در سرتاسر کشور، سایر قشرها در‏‎ ‎‏سرتاسر کشور، خودشان را آزاد بدانند که هر کاری می خواهند بکنند؛ آزاد بدانند که هر‏‎ ‎‏جور می خواهند رفتار بکنند. این است که اگر چنانچه کمیته ها روی موازین اسلامی عمل‏‎ ‎‏نکنند، اگر روحانیون، که در رأس جامعه هستند روی موازین ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ مقررات به طور دقت‏‎ ‎‏عمل نکنند، اگر دولت به طور دقت عمل نکند، اگر ارتش به طور دقت عمل نکند و‏ ‏اعمالشان را تطبیق ندهند با اسلام، یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس‏‎ ‎‏می شود

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۱ - ۷

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع هیأت قائمیۀ تهران (قیام برای خدا ـ تکلیف مسلمین)

اهم بیانات:

خدای تبارک و تعالی می فرماید: فقط یک موعظه ـ همۀ موعظه ها را حالا. یک‏‎ ‎‏موعظه ـ من دارم. پیغمبر اکرمْ واسطه، خدا واعظ، ملت مُتَّعِظ. من فقط یک موعظه ـ‏‎ ‎‏بیشتر از یک موعظه ندارم. ‏‏إنّما أعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لله ‏‏ اینکه برای خدا قیام کنید؛ وقتی که‏‎ ‎‏دیدید که دین خدا در معرض خطر است، برای خدا قیام کنید. امیرالمؤمنین می دید که‏‎ ‎‏دین خدا در خطر است، معاویه دارد وارونه می کند دین خدا را، برای خدا قیام کرد.‏‎ ‎‏سیدالشهدا هم همین طور برای خدا قیام کرد. هر وقت دیدید ـ این یک مطلبی است که‏‎ ‎‏برای یک وقت نیست؛ موعظۀ خدا همیشگی است ـ هر وقت دیدید که بر ضد اسلام، بر‏‎ ‎‏ضد رژیم انسانی ـ اسلامی ـ الهی خواستند که قیام کنند، خواستند وارونه کنند مسائل‏‎ ‎‏اسلام را، به اسم اسلامْ اسلام را بکوبند، اینجا لله باید قیام کرد. و نترسید از اینکه شاید‏‎ ‎‏نتوانیم، شاید شکست بخوریم؛ شکست تویش نیست.‏

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۸ - ۱۶

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع عشایر کهکیلویه و بویر احمد (مسئولیت عشایر ـ ساختن ایران)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۱۷ - ۲۰

***

جماران، ۱۳۶۱_ سخنرانی در جمع اعضای ستاد بسیج اقتصادی (اقتدار ایران امروز)

اهم بیانات:

در جنگ دوم جهانی ما هیچ قدرتی نداشتیم و دیگران به کشور ما وارد شدند و من به‏‎ ‎‏یاد دارم که بر ملت چه گذشت. من باب نمونه، در آن موقع وسایل اولیه زندگی پیدا‏‎ ‎‏نمی شد و اگر هم بود فاسد بود.

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۶، ص ۲۷۰ - ۲۷۱

***

جماران، ۱۳۶۳_ پیام تشکر به رئیس دولت امارات (تبریک حلول ماه مبارک رمضان)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۴۷۴

***

جماران، ۱۳۶۵_ نامه به فرمانده سپاه (موافقت با تشکیل ستادی برای اداره سه نیرو در سپاه)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۴۷

***

جماران، ۱۳۶۶_ سخنرانی در جمع مسئولان نظام (ضیافت الله در عالم ماده و عالم مثال)

اهم بیانات:

دعوت شدیم به ضیافت الله . و‏‎ ‎‏ضیافت الله در عالم ماده، عبارت از این است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوی.‏‎ ‎‏این مرتبۀ مادی ضیافت الله است که همۀ کسانی که دعوت شدند به این ضیافت، بدانند که‏‎ ‎‏ضیافت خدا در این نشئه، چشمپوشی از شهوات است و ترک آن چیزی که قلب انسان؛‏‎ ‎‏یعنی، روح طبیعی انسان بهش مایل است، آنها را باید ترک کند. این ضیافت خداست و‏‎ ‎‏این ضیافت سایۀ ضیافتهایی است که در طول عالم وجود تحقق دارد، منتها در عالم ماده‏‎ ‎‏به این صورت است که ترک شهوات طبیعی است، شهوات جسمانی است و در عالم‏‎ ‎‏مثال، ترک شهوات خیالی است و در عالم بعد از مثال، ترک شهوات عقلانی است،‏‎ ‎‏روحانی است.‏

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۲۶۶ - ۲۷۳

***

. انتهای پیام /*