نجف اشرف، ۱۳۵۳_ نامه به آقای سید احمد خمینی (خانوادگی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۳۲
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع وزیر کشور و استانداران (لزوم تقویت روحیه مردم)
اهم بیانات:
آقا! کار هیچ کدامتان پیش نمی رود الاّ به اسلام. این مسئله را، این نهضت را اسلام پیش برد؛ یعنی همۀ مردم می گفتند ما اسلام را می خواهیم. اگر این نبود، این جبهه های مختلف و این حزبهای مختلف هیچ کدام نمی توانستند این کار را بکنند. این ملت از باب اینکه مسلمان بود، و از آن طرف رنجها دیده بود، همه با هم جمع شدند و گفتند ما اسلام را می خواهیم؛ ما جمهوری اسلامی می خواهیم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۳۷۳ – ۳۸۶
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع نمایندگان مردم بحرین و پاکستان (نقش روحانیت)
اهم بیانات:
کوشش کردند با تبلیغات مختلف کارشناسهای مختلف، که مطلق ادیان را از چشم مردم بیندازند. بخصوص اسلام را از چشم مردم بیندازند. تبلیغات کردند که اسلام اصلش افیون جامعه است؛ ادیان برای این آمده است که مردم را خواب بکند تا اشخاص مقتدر و سلاطین بیایند و مردم را بچاپند، این قشرهای دینی مردم را خواب کنند. و همین طور دنبال این افتادند که قشر روحانی را در بین مردم منحط کنند: روحانیین مردم کهنه پرستی هستند
یکی از کارهای بزرگی که شده است ـ و گمانم این است که آنها، آن شیاطین، کرده اند ـ این است که قرآن و اسلام را آنطوری که هست نگذاشتند ما بفهمیم؛ نگذاشتند مسلمانها بفهمند. نفوذ کرده است این تبلیغات حتی در عمق حوزه های دینی نجف و قم! این معنا که یک مقدار از اسلام و یک قدری از اسلام مطرح است بین علمای اسلام؛ یک قدری از اسلام است؛ باقی آن مانده است آن زیر و مخفی است. نگذاشتند به اینکه ما اسلام را آنطوری که هست بفهمیم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۳۸۷ - ۳۹۶
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان اداره ثبت احوال کشور (الطاف الهی در پیروزی انقلاب)
اهم بیانات:
این شعرها که خواندید شعرش خوب بود، اما برای من اینها صحیح نیست. شما همان ثنای خدا را بکنید که یک همچو توفیقی نصیب ما شد. ما هیچ هستیم. همه عالَم هیچ است. سر تا ته عالَم یک جلوه ای است از خدای تبارک و تعالی. هر چه هست اوست. الحمدلله تا حالا به واسطۀ همین توجهی که همه پیدا کردند به خدا، بچه کوچولو می گفت جمهوری اسلامی؛ پیر مرد توی بستر هم این معنا را می گفت. آنها هم که وقتی که می خواستند رأی به جمهوری اسلامی بدهند و رفراندم کردند، پیرمردی که نمی توانست حرکت بکند با چرخ می آوردندش رأی می داد. بعضیها هم همان جا که رأی داده بودند مردند! همانجا. به من اطلاع دادند در شهر سابق ما یک نفر آمده ـ خوب، آوردندش ـ پیرمرد می خواسته برود. رأی داده، بعد هم مرده است. بچه هایی که رأی ندادند ناراحت شده بودند! بچه هایی که مربوط به ما بودند ناراحت بودند از اینکه چرا ما رأی نباید بدهیم. این یک مطلبی بود که خدا درست کرد مردم را. اینطور اشتیاق در آنها ایجاد کرد
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۳۹۷ - ۴۰۱
***
جماران، ۱۳۵۹_ حکم انتصاب آقای ابوالقاسم دانش آشتیانی به سمت امامت جمعۀ آشتیان
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۳۱۶
***
جماران، ۱۳۵۹_ حکم انتصاب آقای هاشم تقدیری به سمت امامت جمعه سنقر
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۳۱۷
***
جماران، ۱۳۶۱_ سخنرانی در جمع اعضای کادر مرکزی جنبش امل لبنان (لزوم بیداری مسلمین)
اهم بیانات:
اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز. قرآن در آن همه چیز است، لکن مع الأسف ما استفاده از آن نکرده ایم؛ و مسلمین مهجورش کردند؛ یعنی استفاده ای که باید از آن بکنند نکردند. باید مردم را توجه داد، گرایش داد به اسلام.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۳۱۸ - ۳۲۳
***
جماران، ۱۳۶۳_ سخنرانی در جمع مسئولان سپاه، ارتش و بسیج مستضعفان (پایداری و استقامت)
اهم بیانات:
عدد کم بودن اشکال ندارد، ایمان قوی بودن مهم است. و شما بحمدالله و همه ارتش و سپاه ما و سایر ارگانهایی که هستند در جبهه، همۀ آنها برومندند و چون پشتوانه ایمان در آنها هست نباید ازهیچ چیز بترسند و نمی ترسند.
مادامی که حفظ کنید شما وحدت خودتان را خدا با شماست. یَدُ الله ِ مَعَ الْجَمَاعَةِ
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۴۳۹ - ۴۴۱
***
جماران، ۱۳۶۴_ یاد نامه به خانم فاطمه طباطبایی (پاسخ به درخواست اشعار و تذکرات اخلاقی)
اهم بیانات:
اکنون که به سن کهولت رسیده و اگر فی المثل چیزی داشته ام ته کشیده، و با دفتری سیاه و کوله باری از گناه به درگاه او ـ جلّ و علا ـ به امید بخشش و رحمت روآوردم، اعتراف دارم که نقطۀ سفیدی در نامۀ عمل ندارم؛ چون حسنات تخیلی و طاعات صوری ام سیئاتی است که از حد خودپرستی و خودخواهی فراتر نرفته و حجابهای ظلمانی و وساوس شیطانی بوده؛ ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۲۶۴
***
جماران، ۱۳۶۴_ حکم به نخست وزیر (تأمین هزینه جامعة الزهرا توسط بنیاد مستضعفان)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۲۶۵
***
.
انتهای پیام /*