قم؛ ۱۳۳۳ _ نامه به آقای میرزا محمد ثقفی (خانوادگی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۷
***
قم؛ ۱۳۳۳ _ سخنرانی در جمع روحانیون و اهالی قم (توطئه های استعمار ـ مسئولیت علما)
اهم بیانات:
روحانیت اسلام تا این لحظه از تاریخ حیات درخشان خود در خدمت اسلام و مسلمانها بوده و در راه دفاع از دین خدا و حقوق ملتها مجاهده و مبارزه کرده است و در مواقع لزوم مردم را متوجه خطرهایی کرده که علیه اسلام و استقلال کشورهای اسلامی مطرح بوده است و در برابر فشارها، قلدریها و تهدیدهایی که از جانب ستمکاران و حاکمان جائر بر روحانیت وارد شده عقب نشینی نکرده و سکوت را جایز نشمرده است و با ارعاب و تهدید از وظایف خود دست نکشیده و تسلیم جباران نشده است.
آیا در چنین شرایطی که آنها قوانین مقدس اسلامی را بازیچۀ دست خود قرار داده اند ما ساکت بنشینیم و اعتراض نکنیم و نگوییم که چرا وعاظ و خطبای اسلام را تحت فشار قرار می دهند؟ چرا صدای مبلغین اسلام را خفه می کنند؟ چرا چاپخانه ها را تحت سانسور قرار می دهند و از چاپ و نشر نوشته های اسلامی جلوگیری می کنند؟ چرا آزادی مطبوعات را سلب می کنند؟
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۵۷ - ۱۶۵
***
نجف اشرف؛ ۱۳۴۷_ نامه به آقای سید محمد رضا سعیدی (کفایت عمل به وظیفه)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۲۲۴
***
قم؛ ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع هیأت دولت موقت (عوامل پیروزی ـ رهنمود به دولت و ملت)
اهم بیانات:
دولت هم باید راجع به کارگرها بیشتر عنایت داشته باشد و وضع کارگرها را درست در نظر بگیرد. یک قدری عنایت بیشتر بکند که این کارگرها آسوده خاطر بشوند. و من به کارگرها اطمینان می دهم که اینطور نیست که دولت نخواهد برای شما کاری بکند. حتی الامکان می خواهند کار بکنند، مشغول هستند. وزیر کار مشغول است به اینکه یک ترتیب صحیحی بدهد لکن تدریج لازم دارد. از کارگرها می خواهم که تدریج را حفظ بکنند و ملاحظه بکنند، و مشکلات دولت را در نظر بگیرند. و از دولت می خواهم که در کارها یک قدری بیشتر جلو بروند؛ و همین قدری که هست، یک قدری بیشتر جلو بروند و کارها را زودتر درست بکنند.
آقایان علما و روحانیون وظیفه شان از همۀ مردم زیادتر است، سنگین تر است. اینها موظفند از طرف خدای تبارک و تعالی. الآن هم ملت مُسْلم آنقدری که به حرف این طایفه گوش می دهند به حرف کسان دیگر گوش نمی دهند. بنابراین حجتی است این از خدای تبارک و تعالی بر ما که شمایی که مردم به شما گوش می دادند و مردم از شما اطاعت می کردند، چرا ـ مثلاً ـ قصور در این معنی داشتید؟ چرا کم ـ مثلاً ـ چیزی گفتید؟ ان شاءالله نداشته باشند لکن ـ خدای نخواسته ـ اگر در بین بعضیها باشد، وظیفۀ ما بسیار سنگین است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۶، ص ۳۹۲ - ۴۰۲
***
تهران، شمیران، دربند؛ ۱۳۵۸_ پیام رادیو ـ تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو (تذکراتی در مورد انتخابات مجلس)
اهم پیام:
اینها نمی توانند بفهمند و نخواهند توانست فهمید که سربازهای ایران از نظامی و پاسدار و سایر قوای مسلح با ایمان است که دارند پیش می روند. تمام قدرتها یک طرف ایستادند و یک قدرت ایمان هم در مقابل آنها یک طرف و قدرت ایمان بر آنها غلبه کرد و غلبه می کند. اینها جامعه ای که اسلام در او وجود پیدا کرده است و پیاده شده است، این جامعه را ندیدند تا بفهمند.
دولتهای اسلامی بسیاریشان به جای اینکه با اسرائیل جنگ کنند، به جای اینکه دست اتحاد به ایران بدهند که اسرائیل را دفن کنند، اسرائیلی که به همه چیز مسلمین طمع دوخته است، اسرائیلی که برنامه اش این است که از نیل تا فرات مال اوست، این اسرائیلی که مکه و مدینۀ مکرمه را از خودش می داند و می خواهد دست درازی کند، مع الأسف، این حکومتها به او کار ندارند، بلکه می خواهند [به رسمیت] بشناسند او را و همه تبلیغات خودشان را و همۀ همّ و غم خودشان را به اسلام و به حکومت اسلامی ایران متمرکز کرده اند.
مجلس تنها مَلْجأیی است که برای یک ملت است. مجلس قوۀ مجتمع یک ملت است در یک گروه. تمام قوای یک ملت در یک گروه مجتمع است. و مجلس از همۀ مقاماتی که در یک کشوری هست بالاتر است. بنابراین یک همچو مقامی را نشکنید اینطور؛ ولو نمی توانید لکن اصل گفتنش، اصل ذکرش، کار قبیحی است و برخلاف مصلحت است و برخلاف مسلک اسلام است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۱۹۷ - ۲۰۱
***
جماران؛ ۱۳۶۰_ پیام به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا (پیشرفت های انقلاب)
اهم پیام:
نکتۀ مهم پس از فضل خداوند متعال که پشت و پناه مظلومان است، خصوصاً آنان که برای رفع ظلم و کوتاه کردن دست جنایتکاران بین المللی فداکاری می کنند و جوان می دهند، مردمی بودن این انقلاب است، و بزرگترین نقش آن ایمان راسخ به خدای بزرگ و به پیروزی است. و شما عزیزان که نقش مهمی در خنثی نمودن تبلیغات دروغین و تهمتهای بی پایه را بر عهده دارید با اعتماد به فضل و یاری خداوند متعال به راه خود ادامه دهید و چون مقصد، اقامۀ عدل و قسط است، از پیشامدها نهراسید.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۱۲۵ - ۱۲۸
***
جماران؛ ۱۳۶۲_ نامه به آقای محسن رضایی (ادامه کارهای اطلاعاتی تا تشکیل وزارت اطلاعات)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۳۹۲
***
جماران؛ ۱۳۶۳_ حکم به آقای یوسف صانعی (واگذاری اداره دارالتبلیغ اسلامی به دفترتبلیغات قم)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۱۹۱
***
جماران؛ ۱۳۶۳_ پاسخ استفتاء رئیس کل بانک مرکزی (پرداخت جایزه به سپرده گذاران)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۱۹۲ - ۱۹۳
***
جماران؛ ۱۳۶۶_ نامه به سید احمد خمینی (نحوه تشکیل هیأت نظارت تهران در انتخابات مجلس)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۵۰۴
***
جماران؛ ۱۳۶۷_ پیام تشکر به رئیس جمهور مجارستان (تبریک سالگرد پیروزی انقلاب)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۳۲۳
***
.
انتهای پیام /*