قم، ۱۳۴۱_ نامه تشکر به آقای سید مهدی یثربی (ورود به نجف)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۵۰
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان جهاد سازندگی (تحولات روحی و درونی مردم)
اهم بیانات:
این تحولی که در جوانهای ما، در انسانها، آنهایی که متعهد هستند پیدا شده است، اهمیتش بیشتر از آن تحولی است که در مملکت پیدا شده است. تحولی که در کشور پیدا شد این بود که با همت شما جوانها، همۀ قشرها، زن و مرد، بزرگ و کوچک این سد باطل را، سد شیطانی را شکستید و شیطانها را از حریم اسلام بیرون کردید. این تحولی است که در کشور پیدا شد و رژیم طاغوتی به رژیم اسلامی آن هم به همت همه برگشت. لکن این چیزی که بسیار مهم است و آن چیزی که اجانب روی آن بیشتر کار می کردند و کردند، آن انسانهاست. در سالهای طولانی که اخیراً پیوسته قوه پیدا کرد، اینها در صدد بودند که این انسانها را از آن حالی که به حسب طبع خودشان و فطرت اسلامی خودشان هست برگردانند به یک حال دیگر، و نگذارند نیروی انسانی این کشور، بلکه نیروی انسانی شرق پیش برود.
این نهضت برای اینکه اسلامی بود و برای خدا بود، خدای تبارک و تعالی کمک کرد در همه مراحلش، کمک کرد در مراحل ابتدایی.
راجع به شکست دشمنتان، این تأیید خدا بود، و الاّ ماها که اسلحه نداشتیم و اسلحه را بلد هم نبودیم چطور باید مثلاً [استفاده ]کرد. لکن یک تفنگ هم داشتیم، نمی توانستیم که تفنگ بیندازیم. ما تعلیمات نظامی نداشتیم، آنهایی که تعلیمات نظامی داشتند، خوب، ابتدائاً با آنها بودند. ملت ما بی تعلیمات نظامی و بی ساز و برگ، با قدرت ایمان به میدان رفت و در مرحله اولی آنها را شکست داد.
آن تحولی که پیدا شده است که جوانهای ما فریاد می زنند که ما مستعدیم برای شهادت، کفن می پوشند. اینها یک تحولاتی است که بشر نمی تواند این کارها را بکند. اینها کار خداست. من دیروز یک عقدی اینجا کردم بین یک جوانی و یک دختری. آن دختر بعد که می خواست برود یک کاغذ داد به من. کاغذ را که من خواندم دیدم که خوب، بعد از اینکه، شما دعا کنید که این جوانهای ما چه، چه، چه، آخرش نوشته «من عاشق شهادتم. یک دختری که تازه، دیروز من عقدش کردم می نویسد، من عاشق شهادتم. و از این قبیل زیادند. اینها یک تحول انسانی است که خدا ایجاد کرده در شما، قدرش را بدانید چیزی که از ناحیۀ خدا اهدا شده به شما.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۱، ص ۵۳۱ - ۵۳۶
***
جماران، ۱۳۶۶_ اجازه نامه به آقای محمد حسین طیبی، در امور حسبیه و شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۴۵۰
***
.
انتهای پیام /*