نجف اشرف، 1348_ نامه به آقای سید محمد رضا سعیدی (ترویج دین با لباس غیر روحانی)
بسمه تعالی
7 صیام 89
به عرض می رساند، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار است. راجع به چیزی که در ورقۀ جوف بود، علی المحکی خود آقا نبوده اند و آقازاده بوده اند. همان نحو که مرقوم شده است اشخاص، رنگ دیگر به خود گرفته اند لکن مهم نیست؛ شاید در این امور تخفیفی برای اوزار اینجانب باشد. وَالله مِنْ وَرائِهِمْ مُحیطٌ.
راجع به آن شخصی که با لباس غیر روحانی ترویج می کند مطالبی گفته شده است و من به هیچ وجه نظرم نیست که با ایشان ملاقات کرده باشم و چیزی گفته باشم. ولی اگر واقعاً مروّج است و مفید، چه داعی است که آقایان مخالفت کنند. فقط یک امر است و آن این است که گفته می شود می خواهند با این ترتیب بساط آخوندی را برچینند. اگر واقعاً درست باشد، این مفسدۀ عظیمه لازم الدفع است. در هر صورت جنابعالی از قول اینجانب مطلبی نفرمایید، چون نزد من هیچ طرف قضیه روشن نیست.
راجع به حریق مسجدالاقصی و اینکه نباید تعمیر شود تا سلطۀ اسرائیل در کار است، چیزی نوشته ام و در بعضی جراید اینجا منتشر شده. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم و رحمة الله .
ر.ک صحیفه امام؛ ج 2، ص 261
***
نجف اشرف، 1348_ نامه به آقای سید شاه محمد حسین مصباح (بدهی های شرعیه)
ر.ک صحیفه امام؛ ج 2، ص 309
***
نوفل لوشاتو، 1357_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره زیانهای مادی و معنوی شاه
اهم بیانات:
ما امیدواریم که شما جوانها که در خارج هستید با ایرانی ها هم صدا بشوید و مسائل ایران را به خارج ایران ـ که هستید ـ برسانید. تبلیغاتی که از طرف شاه و دارودسته اش شده است زیاد است، و ایران را بد معر فی می کنند و خواسته های ایرانی ها را بد معرفی می کنند، و شاید بسیاری از خارجیها خیال کنند که ایرانی ها ـ به قول کارتر ـ از باب اینکه آزادیِ همچو وسیعی به آنها دادند به صدا درآمده اند! و شاید بسیاریشان هم خیال کنند که مردم آشوب طلبی، و وحشی ای هستند! در صورتی که اینها آزادی می خواهند که همۀ بشر می خواهد، استقلال می خواهند که همه کس می خواهد و می خواهند که دست اجانب از مملکتشان کوتاه باشد، می خواهند که اقتصاد مملکتشان در دست خودشان اداره بشود، می خواهند فرهنگ مملکتشان را خودشان مستقلاً اداره بکنند، می خواهند ارتش را دیگران اداره نکنند، مستشارهای امریکایی نیایند و ارتش را قبضه نکنند، می خواهند پایگاههای امریکا از مملکتشان برداشته بشود؛ یک مملکت آزاد و مستقل باشد. فریاد ملت ایران این است که حکومت عدل اسلامی می خواهند که همۀ این مفسده ها را از بین ببرد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 5، ص 15 - 17
***
نوفل لوشاتو، 1357_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره زیانهای مادی و معنوی شاه
اهم بیانات:
ما البته نمی توانیم حاکمی مثل حضرت امیر پیدا کنیم که حکومت کند، که وضع زندگی اش آنطور باشد، ... ما توقع این را نداریم که برسیم به حاکمی که زندگی اش اینطور باشد که وقتی شب آخری که شبی است که ـ خوب سلطنت دارد بر (حالا من جسارت می کنم بگویم «سلطنت») خلافت دارد بر یک همچو ممالک طویل و عریضی ـ این شب آخری که می خواهد صبحش شهید شود حضرت یعنی ضربت بخورد، مهمان بود در منزل یکی از دخترها. دخترهای خودشان. وقتی که برایش ـ به حَسَب تاریخ ـ نمک آوردند و شیر آوردند، رو کرد که تو چه وقت دیده بودی که من دو تا چیز داشته باشم؟ می آید نمک را بردارد، می فرمایند نه، شیر را بردار؛ با همان نمک می خورم. البته ما نمی توانیم یک همچو حکومتی پیدا بکنیم اما می توانیم که یک حکومتی که دزد نباشد پیدا کنیم. یک حکومتی که مال مردم را اینقدر نخورد، اینقدر نچاپد؛ اینقدر ندهد به مردم [بیگانه]. ما دنبال این هستیم که حالا یک حکومتی پیدا کنیم که اینطور نباشد که اموال مسلمین را خرج خودش و عائله اش بکند، یک مقداریش را هم، زیادترش را هم بدهد به امریکا؛ و بدهد به شوروی و بدهد به سایر ممالک دیگر تا آنکه تخت و تاجش محفوظ بماند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 5، ص 18 - 27
***
قم، 1358_ مصاحبه با خبرنگار تلویزیون «سی.بی.اس» امریکا (گروگان ها و استرداد شاه)
اهم بیانات:
سی و پنج میلیون ملت ما خواستشان این است. و باید ما بررسی کنیم راجع به اینکه چرا ملت ما می خواهد که شاه بیاید و تا نیاید دست از این گروگانها برداشته نخواهد شد. و چرا کارتر این قدر اصرار دارد که شاه را نگه دارد.
اما راجع به اینکه چرا ملت ما اصرار دارد. قضیه این نیست که شاه بیاید ایران. ملت ما شاه را که دشمن خودش می داند می خواهد چه بکند. یک تحفه ای نیست برای ملت ما که بخواهد او را در موزه نگه دارد. بلکه مطلب این است که دو جهت هست که ملت ما می خواهند شاه بیاید و ما اصرار داریم، این دو جهت یکیش اهمیتش بیشتر از دیگری است. یک جهت راجع به اینکه ما ملتی هستیم که الآن اقتصادمان خیلی قوی نیست و داراییهای ایران بسیار در دست شاه مخلوع و بستگان اوست. و این در بانکهای امریکا و سایر کشورها متمرکز است. و اینها همه مال ملت است. و اینکه ما اصرار داریم شاه را بیاوریم برای این است که معلوم بشود که این اموال فقرا که در دست اینها و عمال اینها هست در کجاها هست و باید برگردد به ملت. و مطلبی که اهمیتش بیشتر از این است، این است که ما می خواهیم او بیاید و ما ریشۀ این جنایاتی که این شخص در طول سی و هفت سال تقریباً به ایران کرده است و این خیانتهایی که به ایران کرده است و این آدمکشیهای دستجمعی که کرده است ما به دست بیاوریم که این با امر کی بوده. یک انسان، یک آدم که می خواهد در یک مملکتی حکومت کند بیجهت این قدر جنایت نمی کند. این عامل اشخاصی بوده است. خود ایشان هم می گوید من مأمور بودم برای وطنم. ما می خواهیم آن آمر را پیدا بکنیم که آن که امر کرده است که ایشان در وطنش اینهمه جنایت بکند این کیست و چه اشخاصی هستند؟ از این جهت ملت ما اصرار دارد به اینکه این آدم بیاید، و این دو مطلب ثابت بشود و در محاکمه، محکمه هر جور حکم کرد عمل بشود.
ما آزادی زنها را و آزادی سیاهها را برای این قائل شدیم که زنها در اسلام یک احترام ویژه دارند و سیاهپوستان هم تحت فشار امریکا بودند و ظلم بر آنها شده است. و آنها را ما آن طور مقصر نمی دانیم. بلکه آنها شاید تحت فشار بودند که اینجا آمدند. ولهذا ما برای امتثال امر اسلام و خدا این عمل را کردیم. و انتظاری از آقای کارتر نداریم و پاداشی نمی خواهیم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 11، ص 73 - 84
***
جماران، 1361_ حکم انتصاب آقای محمد علی موحدی کرمانی به سمت امامت جمعه کرمانشاه
ر.ک صحیفه امام؛ ج 17، ص 97
***
جماران، 1361_ سخنرانی در جمع نمایندگانی از اقلیت های مذهبی (همگامی مکاتب توحیدی)
اهم بیانات:
من خوشوقتم که جمهوری اسلامی بعضی فرصتها را به ما و ملت ما نصیب می کند و از آن فرصتها، ملاقات با قشرهای مختلف و مذاهب مختلف و دینهای مختلف است. ما همه در تحت لوای توحید مجتمع هستیم. ایران مال همه است و توحید مذهب همه است و مبدأ و معاد ایدۀ همه است و ما این مشترکات را داریم و ملت واحده هستیم. و لازم است که در مسائل ایران، همه در صحنه باشیم و همه با هم ید واحده باشیم که دیگرانی که می خواهند به همه ماها تعدی کنند، چه با اسم اسلام، چه با اسم سایر مذاهب، به مسلمین جهان و به ملتهای مظلوم جهان ظلم و ستم روا می دارند، با هم تشریک مساعی کنیم در اینکه یک راه پیدا کنیم برای جلوگیری از ستم در تمام قشرهای انسانهای دنیا.
دولت اسلامی اگر به وظایف اسلامی عمل کند، برای همۀ قشرها، برای همۀ دینهایی که رسمی هستند در ایران، برای همۀ اینها احترام قائل است، برای همۀ اینها؛ همانطوری که برای سایر قشرهای ملت مسلمان احترام قائل است، برای آنها هم قائل است و این نیست جز اینکه اسلام اینطور است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 17، ص 98 – 102
***
جماران، 1366_ نامه اخلاقی ـ عرفانی به آقای سید احمد خمینی
اهم نامه:
وصیتی است از پدری پیر که عمری را با بطالت و جهالت گذرانده، و اکنون به سوی سرای جاوید می رود با دست خالی از حسنات و نامه ای سیاه از سیّئات، با امید به مغفرت الله ـ و رجاء به عفوالله است ـ به فرزندی جوان که در کشاکش با مشکلات دهر، و مختار در انتخاب صراط مستقیم الهی ـ که خداوند به لطف بی کران خود هدایتش فرماید ـ یا خدای ناخواسته انتخاب راه دیگر ـ که خداوند به رحمت خود از لغزشها محفوظش فرماید.
فرزندم! از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان است، که به واسطۀ خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولیّ و صفیّ او ـ جلّ و علا ـ سر باز زد.
پسرم! سعی کن که به این پیروزی دست یابی، یا دست به بعض مراحل آن. همّت کن و از هواهای نفسانیه که حدّ و حصر ندارد، بکاه، و از خدای متعال ـ جلّ و علا ـ استمداد کن که بی مدد او کس به جایی نرسد.
عزیزم! از جوانی به اندازه ای که باقی است استفاده کن که در پیری همه چیز از دست می رود، حتی توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکاید بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعدۀ صلاح و اصلاح در زمان پیری می دهد تا جوانی با غفلت از دست برود، و به پیران وعدۀ طول عمر می دهد. و تا لحظۀ آخر با وعده های پوچ انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او باز می دارد تا مرگ برسد، و در آن حال ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، می گیرد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 20، ص 154 – 158
***
.
انتهای پیام /*