نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ نامه به آقای سید محمد حسینی بهشتی در خصوص تشکیل شورای انقلاب
بسمه تعالی
۴ ذی الحجه ۱۳۹۸
پس از اهدای سلام و تحیت، وقت دارد سپری می شود و من خوف آن دارم که با عدم معرفی اشخاص،مفسده پیش آید. بنا بود به مجرد آمدن ایشان (م.ط) با اشخاص مورد نظر یکی یکی و جمعی ملاقات کنید و نتیجه را فوراً به اینجانب اعلام کنید. و نیز مرقومی که معرف باشد با خط و امضای عدد معلوم بفرستید. من در انتظار هستم و باید عجله شود، و نیز استفسار از بعضی آنها برای مسافرت به خارج. در هر صورت همۀ موضوعات که به شما و ایشان تذکر داده شد، لازم است با عجله انجام گیرد و اگر اشخاص دیگری نیز پیدا شد ملحق شود. والسلام.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۰۷
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ پیام به ملت ایران (تذکر به سران ارتش و وعدۀ نزدیک بودن پیروزی)
اهم پیام:
ملت ایران شاه را می شناسد که اوست اساس تمام خرابیها و خیانتها؛ اوست که ابرقدرتها را بر شئون سیاسی و اقتصادی و نظامی و فرهنگی کشور مسلط نموده،
ملت غیور ایران به پا خاسته تا کشور را از پرتگاه نیستی نجات دهد و دست غارتگران را کوتاه کند، و طرحهای خائنانه را بر هم زند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۰۸ - ۳۱۰
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ پیام به مردم کردستان (تشکر از اعلام همبستگی مردم کردستان)
اهم پیام:
امروز ما مکلف هستیم که در هر لباس و هر شغلی هستیم، از اختلاف کلمه احتراز و به وحدت اسلامی که پیوسته مورد سفارش کتاب و سنت است گرایش نموده، و کلمۀ حق را عُلْیا و کلمۀ باطل را سفلا قرار دهیم.
در این موقع حساس که کشور ما و اسلام عزیز در معرض خطر عظیم است، تکلیف همۀ گروهها و افراد، خطیر و عظیم است. سستی و سردی در حال حاضر و اختلاف و افتراق کلمه، در حکم انتحار و به هدر دادن خون فرزندان اسلام است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۱۱ - ۳۱۲
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ نامه به آقای مهدی حائری یزدی درباره هجرت به فرانسه
اهم بیانات:
اینجانب به واسطۀ اتفاقاتی، از نجف اشرف به سوی کویت حرکت و آنجا از ورود حتی برای عبور از شهر به ایستگاه منع شد؛ ناچار به پاریس آمدم؛ چون احتمال همین توطئه در سایر کشورهای اسلامی بود؛ و بنا دارم هر وقت محل مناسبی که بتوانم به خدمت خود ادامه دهم ممکن شد، بروم در بلدی اسلامی.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۱۳
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ مصاحبه با رادیو و تلویزیون هلند درباره ماهیت تمدن اسلامی
اهم بیانات:
دولت عراق زیر فشار شاه، من را از فعالیت سیاسی که مسئولیت آن را بر دوش می کشم منع نمود؛ از این جهت آنجا را ترک کردم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۱۴ - ۳۱۵
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره حیات بخش بودن آیین اسلام
اهم بیانات:
افیونی که اینها می گویند، می گویند اسلامْ افیون جامعه است، اسلام آمده است مردم طبقۀ سه و فقرا را برایشان لالایی بگوید خوابشان بکند تا آن قدرتمندها بخورند آنها را! منافع آنها را بلع کنند! بلکه ادیان را می گویند اینها که اصل ادیان را آن قدرتمندها درست کرده اند برای همین معنا! یک دینی درست کرده اند که مردم را دعوت کنند به اینکه مردم مزاحمت با آنها نکنند؛ دعوت کنند به اینکه بخورید و کتک بخورید و صحبت هم نکنید، حرفی نزنید! ببینیم که این جنگهای متعددی که در اسلام واقع شده و زمان رسول اکرم بود ـ حالا بعد از زمان رسول اکرم باز حرف دیگر است ـ زمان خود پیغمبر اسلام بوده است که متن اسلام است، دیگر هیچ حاشیه نیست، از متن اسلام است، قرآن است و آنکه قرآن را آورده است برای مردم، آنی که اینها می گویند دین را قدرتمندها درست کردند که این ضعفا و فقرا را منافعشان را استثمار کنند و استعمار کنند، ببینیم که آیا این جنگها، جنگ اینطور بوده است که پیغمبر اکرم همدست شده است با قدرتمندها و حمله کرده به فقرا؟! یا با فقرا ساخته و حمله کرده به قدرتمندها؟
قرآن اینطوری است که جامعه را دعوت کرده به اینکه خواب بروند و قلدرها بخورند این جامعه را؟ سلاطین و اینها بخورند این جامعه را و هر کاری دارند، هر سلطه ای که دارند، آن سلطه را تحقق بدهند؟ یا قرآن این جور نیست؟
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۱۶ - ۳۳۰
***
قم، ۱۳۵۸_ حکم انتصاب آقای هادی روحانی به سمت امامت جمعه بابل
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۴۸۲
***
قم، ۱۳۵۸_ حکم انتصاب آقای محمد جواد رکنی حسینی به سمت امامت جمعه بندر لنگه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۴۸۴
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع سفیر و هیأتی از پاکستان (وحدت ـ مشکلات کشور)
اهم بیانات:
آنچه که ملتها را به هم نزدیک می کند و یک ملت باید از آن، تحقق پیدا بکند؛ آن اسلام است. و قبل از هر چیز که ما با پاکستان دوستی داریم، اُخوَّت اسلامی است. اسلام یک ملت واحده است. و ممالک اسلامی، مثل محله های یک شهر به هم نزدیک اند. و همه روی قواعد اسلامی موظف اند که با هم متحد باشند. و همه زیر پرچم توحید، متحدالکلمه با کسانی که برخلاف اسلام هستند، مقابله کنند و آنها را هدایت کنند به اسلام، و خودشان را حفظ کنند از شرّ آنها.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۴۸۵ - ۴۸۸
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان بیمه مرکزی ایران (توطئه های امریکا)
اهم بیانات:
از جمله حرفهایی که هی زده می شود و هی پراکنده می شود از اطراف که «یک انقلابی شده است، اما چیزی نشده است، فقط یک انقلابی شده است و از فُرم شاهنشاهی به فُرم آخوندی برگشته است، اصلاً چیزی نشد.» این یک مطلبی است که من دیروز هم باز گفته ام. حالا هم عرض می کنم که آنکه ملت می خواسته، همۀ آن شده است. چه ملت می خواست؟ ملت آن فریاد که می کرد چه می گفت؟ نمی گفت که آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی؟ کدام یکیش نشده است؟ الآن آزادی هست به طوری که من و شما می توانیم اینجا بنشینیم صحبت کنیم. پنج سال پیش از این می توانستیم؟ هیچ که استقلال هست. الآن این بساطی که امریکا درآورده است و این هیاهویی که این شیطان بزرگ فریاد می زند و شیاطین را دور خودش جمع می کند، این برای این است که دستش کوتاه شده است. دستش از ذخایر ما؛ از منافعی که در اینجا داشت کوتاه شده است. و ترس این را دارد که دیگر تا آخر این کوتاهی باشد، از این جهت توطئه می کند.
این شلوغیها هم که گاهی وقتها همین شیاطین ایجاد می کنند و همین طرفدارهای این فاسدها ایجاد می کنند، اینها هم حلش اشکالی ندارد. اینها خیال می کنند که قضیۀ کردستان یک قضیه ای است که قابل حل نیست. قضیۀ کردستان را، اگر اینها مخلوط با مردم کرد نبودند و با جوانها و با زنها و با بچه ها نبودند ـ که ما نمی خواهیم حتی یک نفر آدم بیگناه کشته بشود ـ اگر نبودند که کاری نداشت اینها را درو کردن و از بین بردن. لکن مع الأسف اینطوری است الآن. شما لابد شنیدید این را که زن و بچه ها را این بی انصافها سپر کردند، و با سپر کردن آنها، جوانهای ما را کشتند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۴۸۹ - ۴۹۷
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع شهردار و کارکنان شهرداری و شرکت واحد (عمران شهرها)
اهم بیانات:
من میل دارم که عمل ما یا بیشتر از قولمان باشد یا موافق با قولمان.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۴۹۸ - ۴۹۹
***
جماران، ۱۳۵۹_ سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی در آستانه ماه محرم (سیاسی بودن احکام اسلام)
اهم بیانات:
یکی از حرفها که هی رایج بود، می گفتند: «ملتِ گریه»؛ برای اینکه مجالس روضه را از دستشان بگیرند. اینکه همۀ مجالس روضه را آن وقت تعطیل کردند، آن هم به دست کسی که خودش در مجالس روضه می رفت و آن بازیها را در می آورد،
قضیۀ مجلس روضه بود یا از مجلس روضه آنها یک چیز دیگر می فهمیدند و آن را می خواستند از بین ببرند؟ قضیۀ عمامه و کلاه بود یا از عمامه یک چیز دیگری آنها می فهمیدند و روی آن میزان عمامه را با آن مخالفت می کردند؟ آنها فهمیده بودند که از این عمامه یک کاری می آید که نمی گذارد اینها این را که می خواهند، عمل کنند و از این مجالس عزاداری یک کاری می آید که نمی گذارد اینها کارشان را انجام بدهند.
مسائل اسلام، مسائل سیاسی است و سیاستش غلبه دارد بر چیزهای دیگرش. اجتماعاتی که اسلام بعضی اش را فرض کرده است، واجب کرده است و بعضی اش را به طور استحباب و مبالغه در استحبابش کرده است اینها یک مسائل سیاسی است، قضیۀ مکّه یک مسئلۀ [سیاسی است.] اجتماع در مکّه در این محافل مختلف با آن یکپارچگی مردم، که از همۀ بلاد مسلمین واجب شده است که بیایند در آنجا، بروند چه بکنند، چه بکنند [سیاسی است.] خدا که احتیاج به عبادت من و تو ندارد. خدای تبارک و تعالی می خواهد که مردم را مجتمع کند، واجب کرده است اینها را که جمع بشوند در آنجا و مسائل اسلام را طرح کنند و حل کنند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۳۱۷ - ۳۳۶
***
جماران، ۱۳۶۲_ سخنرانی در جمع اعضای کمیسیون های مجلس (رسالت و وظیفه مجلس اسلامی)
مجلس باب مباحثه است، و باید مثل مباحثۀ طلبه ها باشد که با هم دوست هستند و با یکدیگر بحث و گفتگو می کنند ولی معلوم است که مباحثه هست.مجلس اسلامی باید ملت و دیگران را ارشاد کند، چون مسائل به خارج منعکس می گردد و تأثیر روی مردم می گذارد. از این جهت مسئولیت مجلس به عنوان یک مرشد و هدایت کننده برای مردم زیاد است. و این کلی مطلب است که ان شاءالله این مجلس اول انقلاب، پایه ای و سنت حسنه ای باشد برای آینده که هر چه خوب بشود، شما در اجر آن شریک هستید.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۲۰۲ - ۲۰۴
***
جماران، ۱۳۶۳_ بیانات در جمع مسئولان کمیته امداد امام خمینی (خدمت به مستضعفان)
بسم الله الرحمن الرحیم
...کمیتۀ امداد باید به صورت مستقل عمل کند تا بتواند به دور از تشریفات اداری به مردم مستضعف خدمات بیشتری ارائه دهد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۱۰۱
***
.
انتهای پیام /*