قم، ۱۳۴۳_ پیام به روحانیون و ملت ایران (مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون)
اهم پیام:
علما و روحانیون که می گویند باید قدرت سرنیزه در مقدرات کشور دخالت نکند،‏‎ ‎‏باید وکلای پارلمان مبعوث از ملت باشند، باید دولتها ملی باشند، باید اختناق از‏‎ ‎‏مطبوعات برداشته شود و سازمانها نظارت در آنها نکنند و آزادی را از ملت مسلمان‏‎ ‎‏سلب ننمایند، برای آن است که این ننگها را بر ملت تحمیل نکنند و ما را مواجه با این‏‎ ‎‏مصیبتها ننمایند. چرا وکلای پارلمان، با آنکه به حسب قاعدۀ انسانیت و ملیت با همچو‏‎ ‎‏سند اسارتی صد در صد مخالف هستند، نفس نمی کشند؛ و جز دو ـ سه نفر آنها، که‏‎ ‎‏معلوم است با اضطراب صحبت کرده اند، خاموش نشسته اند؟ برای آنکه اتکا به ملت‏‎ ‎‏ندارند، دست نشانده هستند، و قدرت مخالفت ندارند، آنها را با یک اشاره بیرون‏‎ ‎‏می ریزند؛ به زندان می اندازند.‏
آیا ملت ایران می داند که افسران ارتش به جای سوگند به قرآن مجید، «سوگند به‏‎ ‎‏کتاب آسمانی که به آن اعتقاد دارم» یاد کرده اند؟ این همان خطری است که کراراً تذکر‏‎ ‎‏داده ام: خطر برای قرآن مجید؛ برای اسلام عزیز؛ خطر برای مملکت اسلام؛ خطر برای‏‎ ‎‏استقلال کشور.‏
من نمی دانم دستگاه جبار از قرآن کریم چه بدی دیده است، از پناه به اسلام و قرآن‏‎ ‎‏چه ضرری برده است که اینقدر پافشاری برای محو اسم آن می کند. اگر پناه به قرآن و‏‎ ‎‏اسلام بیاورید، اجنبی به خود اجازه نمی دهد که از شما سند بردگی بگیرد؛ اجازه‏‎ ‎‏نمی دهد که مفاخر ملی و اسلامی شما پایمال شود. جدابودن ملت از هیأت حاکمه،‏‎ ‎‏برخوردار نبودن آنها از پشتیبانی ملت، این مصیبتها را پیش می آورد.‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۴۰۹ - ۴۱۴

***

نجف اشرف، ۱۳۵۱_ سخنرانی در جمع مردم (مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی)
اهم بیانات:
قانونی در مجلس بردند؛ در آن قانونْ اولاً ما را ملحق کردند به پیمان وین؛ و ثانیاً‏‎ ‎‏الحاق کردند به پیمان وین‏‏] ‏‏تا‏‏]‏‏ مستشاران نظامی، تمام مستشاران نظامی امریکا با‏‎ ‎‏خانواده هایشان، با کارمندهای فنی شان، با کارمندان اداری شان، با خدمه شان، با هر کس‏ ‏که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند! اگر یک خادم‏‎ ‎‏امریکایی، اگر یک آشپز امریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا‏‎ ‎‏منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق ندارند‏‎ ‎‏محاکمه کنند، بازپرسی کنند، باید برود امریکا! آنجا در امریکا اربابها تکلیف را معین‏‎ ‎‏کنند!‏
سایر ممالک خیال می کنند که ملت ایران است؛ این ملت ایران است که اینقدر‏‎ ‎‏خودش را پست کرده است؛ نمی دانند این دولت ایران است؛ این مجلس ایران است. این‏‎ ‎‏مجلسی است که ارتباط به ملت ندارد؛ این مجلس، مجلس سرنیزه است! این مجلس چه‏‎ ‎‏ارتباطی به ملت ایران دارد. ملت ایران به اینها رأی ندادند. علمای طراز اول، مراجع‏‎ ‎‏ـ بسیاری شان ـ تحریم کردند انتخابات را؛ ملت تبعیت کرد از اینها، رأی نداد لکن زور‏‎ ‎‏سرنیزه اینها را آورد بر این کرسی نشاند.‏
آقا، من اعلام خطر می کنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر می کنم! ای سیاسیون‏‎ ‎‏ایران، من اعلام خطر می کنم! ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر می کنم! ای علمای‏‎ ‎‏ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر می کنم! ای فضلا، ای طلاب، ای مراجع، ای‏‎ ‎‏آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر می کنم!‏
‏خطردار است. معلوم می شود زیر پرده ها چیزهایی است و ما نمی دانیم. در مجلس گفتند‏‎ ‎‏نگذارید پرده ها بالا برود! معلوم می شود برای ما خوابها دیده اند! از این بدتر چه خواهند‏‎ ‎‏کرد؟ نمی دانم، از اسارت بدتر چه؟ از ذلت بدتر چه؟ چه می خواهند با ما بکنند؟ چه‏‎ ‎‏خیالی دارند اینها؟ این قرضۀ دلار چه به سر این ملت می آورد؟ این ملت فقیر ‏‏[‏‏پس از‏‏]‏‎ ‎‏ده سال هشتصد میلیون تومان نفع پول به امریکا بدهد؟! در عین حال ما را بفروشید برای‏‎ ‎‏یک همچو کاری؟!‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۴۱۵ - ۴۲۴

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ پیام به ملت ایران (دستورالعمل برای ادامه مبارزه)
اهم پیام:
‏ خوف آن دارم که‏‎ ‎‏شدت فشار عصبی بر شاه و بستگانش حمله های جنون آمیز آنان را تشدید کرده و ملت‏‎ ‎‏ایران را بیش از پیش به خاک و خون کشد. کشتار دسته جمعی کرمان و آتش زدن مسجد و‏‎ ‎‏مقدسات مسلمین و ضرب و شتم مرد و زن بی دفاع در آن، و کشتار بی رحمانۀ همدان و‏‎ ‎‏بعضی از شهرستانهای دیگر در شرق و غرب، شمال و جنوب ایران که نام بردن یکایک‏‎ ‎‏شهرها از عهده خارج است، نمونه ای از این جنون است. این نحو جنایات از کسانی که از‏‎ ‎‏ادامۀ حکومت ظالمانۀ خود مأیوس هستند و نفسهای آخر خود را می کشند، امری است‏‎ ‎‏که قبلاً پیش بینی آن را کرده بودم.‏
باید ملت ما از روحانی و سیاسی تا دانشگاهی و بازاری و دهقان و کارگر و کارمند‏‎ ‎‏از موضع قاطعی که تا کنون داشته اند، که آن برچیده شدن رژیم منحط پهلوی و به دست‏‎ ‎‏آوردن استقلال و آزادی در سایۀ حکومت عدل اسلامی است، یک قدم عقب نشینی‏‎ ‎‏نکنند که عقب نشینی، کشتار سفاکانۀ شاه را افزایش می دهد، و سستی در این راه، خون‏‎ ‎‏پاک جوانان عزیز ما را پایمال می گرداند و مسئولیت آن به عهدۀ همۀ ماست.‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۱۵۴ - ۱۵۸

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ مصاحبه با خبرگزاری رویتر (محتوای سیاسی و اجتماعی حکومت)
اهم بیانات:
‏‏اسلام دین ترقی است. قرآن روش ترقی و شکوفایی انسان است. ببینیم مخالفت با‏‎ ‎‏رژیم شاه بر سر چیست؟ او یک رژیم وابسته و تابع امریکاست و برنامه های آن کشور را‏‎ ‎‏در ایران به اجرا می گذارد و این برنامه ها، ایران را به نابودی کشانده است. او برای حفظ‏‎ ‎‏تعادل، بخشی از منابع ثروت کشور را در اختیار روسها گذاشته است. اسلام می خواهد‏‎ ‎‏ایران مستقل باشد. کدامیک از این دو محافظه کارانه است؟ رژیم شاه همۀ آزادیها را در‏‎ ‎‏ایران از میان برده است. اگر ما محافظه کار بودیم نباید خواهان آزادی رأی و برابری‏‎ ‎‏امکانات اقتصادی و سیاسی می شدیم.اما اسلام در چنان حدی از کمال است که از ابتدای‏‎ ‎‏طلوع، پیشرفت خود را بر بحث آزاد و مبارزه با سانسورها بنا گذاشته است. رژیم شاه به‏‎ ‎‏اقرار دست نشاندگانش درمجلس ودرمطبوعات و درحکومت،غرق درفسادبوده است و‏‎ ‎‏گردانندگان این رژیم، میلیاردها ثروت کشور را دزدیده و برباد داده اند، آیا مخالفت با‏‎ ‎‏این فساد، محافظه کاری است؟ رژیم شاه، اقتصاد ملی را بکلی متلاشی کرده است.‏‎
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۱۵۹ - ۱۶۰

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (عامل اصلی در جنایات)
اهم بیانات:
‏‏ ‏باید به داد این ملت رسید. باید هر کس در هر جا هست کمک کند به این ملت؛ والاّ این‏‎ ‎‏مرد اساس همه چیز را خواهد برد. حالا بعد از اینکه در کرمان آن فضاحتها را کردند و به‏‎ ‎‏اسم نمی دانم «کولی» و کذا ـ کولی تر از خودشان هیچ کس نیست ـ به اسم این حرفها،‏‎ ‎‏حالا تازه، بله، فرستاده اند برای اینکه تحقیق کنند ببینند که کی همچو کاری کرده و کی‏‎ ‎‏همچو ظلمی کرده! آقا، دیگر ملت باورش نمی آید این حرفهای شما را. همان اولی که‏‎ ‎‏در آبادان این کارها شد، خود مردم آبادان ریختند بیرون، فهمیدند که اینها خودشان‏‎ ‎‏کرده اند؛ برای اینکه شواهد بود که اگر کسی و اگر یک آدم شلوغکاری می خواست این‏‎ ‎‏کار را بکند با این نظم، آتش سوزی را با این نظم درست کند و مواد آتشزا را با آن نظم‏‎ ‎‏درست کند و بعد هم درِ آنجا را ببندد، اجازه ندهد که بیرون بیاید کسی؛
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۱۶۱ - ۱۷۱

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دبیران انجمن اسلامی آذربایجان شرقی (اصلاح فرهنگی)
اهم بیانات:
آن چیزی که آنها به اسم «علم» صادر می کنند، به اسم «فرهنگ» صادر می کنند، به‏‎ ‎‏اسم «ترقی و تعالی» صادر می کنند، آن غیر از آنی است که پیش خودشان است. آنها‏‎ ‎‏برای ممالک شرقی یک طور دیگری فکر می کنند. اگر ملاحظه کرده باشید، همین چند‏‎ ‎‏روز قبل، چند هفتۀ قبل، در یکی از روزنامه ها یا مجلات نوشته بود که فلان دواها، فلان‏‎ ‎‏قِسم از دواها، در امریکا ممنوع است، لکن برای جهان سوم صدورش مانع ندارد!
شرق باید بیدار بشود از این خوابی که او را کردند. از این غفلتی که آنها ایجاد کردند‏‎ ‎‏در ما باید بیدار بشویم. اگر بیدار نشویم، ثانیاً هم ما طعمۀ آنها خواهیم بود. باید‏‎ ‎‏دانشگاهها بیدار بشوند. باید از همین دبستان تا آن آخر دانشگاه، از این افکار غربزده‏‎ ‎‏تهی بشوند. و شرق روی پای خودش بایستد. اگر شرق روی پای خودش نایستد، باز‏‎ ‎‏وابسته باشد ‏‏[‏‏هیچ چیز اصلاح نمی شود و خطر‏‏]‏‏ وابسته فکری عمده است که خیال کند‏‎ ‎‏همه چیزش از اوست، تا یکی مریض می شود به اطباء اینجا رجوع نمی کند؛
‏‎ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۵۶ - ۳۶۳

***

جماران، ۱۳۶۰_ پیام تشکر به رئیس جمهور نیجریه (تبریک عید سعید قربان)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۲۵

***

جماران، ۱۳۶۰_ سخنرانی در جمع وعاظ تهران و ... (حفظ نظام اسلامی ـ وظایف روحانیت)
اهم بیانات:
‏‏علما باید کمک کنند به این جمهوری اسلامی، کنار ننشینند. کنار نشستن مثل کنار‏‎ ‎‏نشستن صدر مشروطیت است، و حالا بدتر از آن وقت است. کنار ننشینند و بگویند که‏‎ ‎‏قضاوت کذا و کذاست. خوب قضاوت به عهدۀ شماهاست. اسلام قضاوت را به عهدۀ‏‎ ‎‏فقها گذاشته است. شما کنار می نشینید و می گویید که چرا قضاوت خوب نمی شود؟!‏‎ ‎‏قضاوت خود به خود خوب بشود؟ قضاوت با کوشش شما باید خوب بشود. در هر‏‎ ‎‏حوزه ای، علمای آن حوزه قاضی درست کنند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۲۶ - ۳۳۷


***


جماران، ۱۳۶۲_ سخنرانی در جمع ائمه جمعه مراکز استان ها (اهتمام به انتخاب اصلح در انتخابات)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۱۹۵ - ۱۹۷


***


جماران، ۱۳۶۳_ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۸۹
***

. انتهای پیام /*