نجف اشرف، ۱۳۵۱_ نامه به خانم فریده مصطفوی (خانوادگی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۴۶۱
***
نجف اشرف، ۱۳۵۶_ نامه به آقای طاهری اصفهانی و ابراز نگرانی از وضعیت حوزه های علمیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۲۳۲
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره دخالت همه جانبه امریکا در ایران
اهم بیانات:
[بنابر نظر کارتر] دموکراسی تند![در ایران] همین معنی، اسباب این شده است که مخالفتهای چپ و راست شروع شده است؛ و باز گفتند که من بنا ندارم در امور داخلی ایران دخالت بکنم و سابقاً هم گفته بودند که یک اجتماع مترقی، ایشان در ایران یک جامعۀ مترقی، در ایران درست کرده است. چند جمله دارد حرفهای کارتر: یکی اینکه «یک دموکراسی تند قاطع در ایران به دست شاه عمل شده!» این یک جمله. یک جمله اینکه «دموکراسی یک جامعۀ مترقی شاه در ایران بنیانگذاری کرده است!» و یک جملۀ دیگر اینکه، جملۀ سومش اینکه «من بنا ندارم دخالت در امور داخلی ایران بکنم». حالا باید خود ایرانی ها در این سه جمله ای که ایشان فرموده اند، خودشان بررسی کنند که آیا آن جمله ای که آقای کارتر فرموده اند، برای ایرانی ها این را فرموده اند؟ یا برای دنیای غرب گفته اند؟ یا برای امریکایی ها گفته اند؟ و یا برای کره ای از کرات دیگری که هنوز بشرش نیامده در زمین!؟
پس ایشان مجرم است، ایشان خیانتکار است، به منطق کارتر خیانتکار است؛ همین که می خواهد او را پاکیزه کند و منزهش کند! خوب، ایشان می گوید که الآن دموکراسی تند و قاطعی ایشان عمل کرده است و از این جهت با ایشان مخالف هستند. خوب، این دموکراسی تند و قاطع را تازگی اعطا کرده اند؛ چنانکه خود شاه هم می گوید که ما اعطای آزادی می خواهیم بکنیم. یکی نیست بگوید: آقا تو چه کاره ای که اعطای آزادی می خواهی بکنی؟ آزادی ای که قانون اساسی به مردم داده است؛ شما اعطا می خواهی بکنی؟ تو چه کاره هستی که می خواهی اعطا بکنی؟ تو بر فرض اینکه سلطنت تو هم یک سلطنت قانونی بوده است، و حال اینکه نیست، هیچ وقت سلطنت نباید بکنی؛ تو در این مدتی که در کرسی سلطنتِ غصبِ غاصبانه نشسته ای، همه اش را حکومت کرده ای، هیچ وقت هیچ دولتی خودش اختیار نداشته است که کاری بکند و همه را تو کردی. همۀ جرمها گردن تو است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۷۱ - ۸۰
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره مأموریت شاه از سوی امریکا
اهم بیانات:
ایران دیگر زراعتی برای خودش چیزی دارد؟ زراعت ایران را ایشان از بین برده است، آن وقت خیلی تعریف می کنند از اینکه چقدر وارد کردیم! این مضحک است واقعاً! یک مملکتی که صادر می کرده است این چیزها را، گندم را، جو را، نمی دانم چیزهای دیگر را صادر می کرده، حالا مداحی از آنها می کنند که چقدر ما وارد داریم می کنیم! این عزاداری دارد نه مداحی. کی از بین برد این زراعت عظیم ایران را که یک استانش برای خود ایران کافی بود؟ حالا باید ما همۀ چیزهایمان را از خارج بیاوریم. دامداری را اینها بکلی از بین بردند؛ مراتع ما را که جای دامداری بود، گرفتند «ملی» کردند به اصطلاح خودشان. معنی «ملی» هم این است که خود ایشان ملتند؛ اصلاً تمام ملت عبارت از شاه است و عائلۀ شاه! این چیزی را [که] می گویند ملی شد؛ یعنی خودمان داریم می خوریم! دیگر ملت که نداریم ما؛ دیگران بروند سراغ کارشان. چه [کاره] هستند اینها؟ یک مشت مردم همین طوری و بازاری و دانشگاهی؛ به چه درد می خورند؟ ملت، یعنی شاه و دارودستۀ شاه! ملی کردند مراتع را، ملی کردند جنگلها را؛ معنی ملی کردن جنگل؛ یعنی به نفع خودشان. اینها مردم را ممنوع کردند از اینکه دامهایشان در آنجا برود. از بین رفت همۀ [دامها]شان. مردم را ممنوع کردند از اینکه از جنگلها استفاده کنند. جنگلها را دادند به این طرف و آن طرف؛ فروختند به اینها و منافعش را هم خوردند و رفت سراغ کارش. ما نمی دانیم اینها دارند چه می کنند.
منطق ما این است که این وضع باید از بین برود. منطق هر آدمی این است. [منطق] هر بشری این باید باشد که این وضع که مملکت ما این نحو گرفتار شده است به دست این آدم و زندگی مردم ما این نحو شده است در زمان سلطنت از پدر تا این پسر، ما می گوییم که این وضع باید از بین برود. ما حرف دیگری نداریم. حرف ما این است که اینها خیانت به این مملکت ما کردند. اینها الآن هم مشغول به خیانت هستند در مملکت ما و باید ما دست خائنها را ببریم از این [کشور] ما باید دست خائنها را از این مملکت قطع بکنیم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۸۱ - ۹۵
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان صدا و سیما (مقابله با توطئه ها)
اهم بیانات:
من کراراً به آقایانی که از رادیو ـ تلویزیون اینجا آمده اند تذکر دادم که این دستگاهی که شماها اداره می کنید؛ حساسترین دستگاهی است که در این کشور است. سایر رسانه ها از قبیل مطبوعات و اینها مؤثرند، لکن در یک قشر خاصی. اولاً، تیراژشان آن قدر زیاد نیست که به همۀ کشور و به همۀ افراد برسد. و ثانیاً، بسیاری از افراد کشور ما هستند که سواد ندارند تا بتوانند استفاده کنند. لکن و از آن طرف، تا آمده است که روزنامه ها به دست اشخاصی که دور هستند برسد، باز دو سه روزی، یک دو روزی، طول می کشد. اما رادیو یک دستگاهی است که همۀ قشرهای ملت و همۀ افراد ـ چه باسواد و چه بیسواد ـ از آن استفاده می کنند.
ما کراراً عرض کردیم به همۀ برادرهای کُردِمان که آمدند اینجا، برادرهای بلوچمان که آمدند اینجا، که اسلام اینطور مرزهایی که در سایر مسلکها هست ندارد. اسلام با صراحت می گوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم مُتقی است. آدمی است که روشش صحیح باشد؛ تقوا داشته باشد، فاسد نباشد؛ مُفسِد نباشد. و نسبت به همۀ عرب و عجم و کرد و ترک و اینها به طور علی السواء بهمه نظر دارد. همان طور که خدای تبارک و تعالی در ایجاد یک طایفه با طایفه دیگری فرق نگذاشته، همه را نعمتِ ایجاد داده است و همه را نعمتهایی در دسترسشان گذاشته است که خودشان باید با فعالیت [کسب کنند] البته موادش را گذاشته است. فرق نگذاشته است بین این ناحیه که کُرد می نشیند؛ آن ناحیه که تُرک می نشیند؛ آن ناحیه که عرب هست؛ آن ناحیه که عجم است، این حرفها نیست در کار.
از همۀ شما تقاضا دارم به اینکه برنامه هایتان را اصلاح کنید. برنامه هایی باشد که مفید باشد برای جامعه. برنامه هایی باشد که مسائل [و] مشکلات جامعه را بگوید.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۸۹ - ۲۹۹
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع خانواده های شهدای سَردشت (عدم اعتنا به تبلیغات دشمن)
اهم بیانات:
مصیبت برای بازماندگان زیاد است؛ لکن چون در راه خداست؛ شما خودتان را با صاحب شرع، با وَلیّ اعظم، با رسول اکرم، در بین آنها خودتان را وارد کردید. آنها هم عزیزان خودشان را در راه اسلام داده اند؛ و شما هم عزیزانتان را داده اید. و خواهرها هم همین طور. و آن چیزی که آسان می کند مصیبتها را این است که همۀ انسانها رفتنی هستند و همه ماها رفتنی هستیم، و چه بهتر که در راه خدا فدا بشویم. و فدا شدند آنهایی که رفتند به جوار رحمت خدا.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۰۰ - ۳۰۱
***
جماران، ۱۳۶۰_ بیانات خطاب به شورای مرکزی سپاه پاسداران (تذکراتی پیرامون وظایف سپاه)
اهم بیانات:
باید سعی شود اعضای شورا در کمال تفاهم باشند و از اختلاف بپرهیزند، والاّ شکست می خورند. امروز مردم متوجه اند و اگر ـ خدای نکرده ـ شما با هم اختلاف داشته باشید، خوب می فهمند و از شما زده می شوند.
بین ائمۀ جمعه و سپاه پاسداران تفاهم باشد. اختلاف بین امام جمعه و سپاه امری عادی نیست، بلکه دستی در کار است و عده ای این کار را می کنند تا هم سپاه و هم روحانیت را تضعیف نمایند.
سوم، که شاید مهمترین مسئله است، مسئلۀ تعلیماتی است که در سپاه داده می شود. و باید توجه داشته باشید تا کسانی [را] که برای این کار انتخاب می کنید، کاملاً شناسایی شوند تا اینکه ـ خدای نکرده ـ مواجه نشویم با التقاط. باید توجه کنید که اسلام همان است که از صدر اسلام تا کنون فقها آن را حس کرده اند. در بعضی موارد، قدرت داشته اند و پیاده کرده اند و در بیشتر موارد، دست نخورده در قرآن و اخبار و کتابهای فقه موجود است. باید توجه کنید تا کسانی ظاهر الصلاح، اسلام شناس نشوند و یکمرتبه متوجه شوید از راه راست منحرف شده اید؛ یعنی، سعی کنید اسلامتان از روحانیت جدا نشود و با آنان که اسلامشان با روحانیت مخالف است، مخالفت کنید.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۲۰ - ۳۲۲
***
.
انتهای پیام /*