نجف اشرف، ۱۳۴۶_ اجازه نامه به آقای عبد الرحمن فقهی، در امور حسبیه و شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۱۵۴


***


نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ پیام به علما و سفارش جوانان به حفظ احترام مراجع و روحانیون

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏حضور محترم علمای اعلام و حجج اسلام ـ دامت برکاتهم‏
‏‏پس از عرض سلام، تلگرافاتی از ایران واصل گردید و اطلاع حاصل شد که تلگرافها‏‎ ‎‏بیش از این بوده است، و بر حسب معمول ـ چون گذشته ـ نرسانده اند. لهذا اینجانب از‏‎ ‎‏تفقد حضرات آقایان محترم تشکر می نمایم و رساندن تشکر مرا به برادران عزیز از هر‏‎ ‎‏طبقه و صنفی که هستند، امید دارم.‏
و در این فرصت، لازم است از طبقۀ جوان تقاضا کنم که نسبت به ساحت محترم‏‎ ‎‏مراجع و روحانیون، احترامات لایقه را مراعات نمایند. جوانان عزیز آگاهند که در این‏‎ ‎‏وقت حساس که نهضت اسلامی به نتیجه نزدیک می شود، هیچ امری از اختلاف کلمه‏‎ ‎‏خطرناکتر نیست، و در شکوفایی نهضت، هیچ چیز مؤثرتر از حفظ وحدت کلمه و ابقای‏‎ ‎‏صفوف مبارزه نخواهد بود.‏
‏‏از خدای متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم.‏

‏‏۱۴ ذی القعده ۹۸‏
‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏


ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۴۲


***

جماران، ۱۳۶۰_ نامه به آقای گلپایگانی (وضع قوانین منطبق با احکام ثانویه درمجلس)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۱۱ - ۳۱۲


***


جماران، ۱۳۶۱_ سخنرانی در جمع روحانیون قم، تهران و آذربایجان (تأثیر نهضت سید الشهدا«ع»)
اهم بیانات:
‏‏شما آقایان روحانیون و همۀ روحانیونی که در کشور هستند، همه مکلفند به اینکه این‏ ‏نعمت خدا را، این عطیۀ الهی را حفظ کنند و شکر این نعمت را برآورند و شکر به این‏‎ ‎‏است که تبلیغ کنند. آنچه که سیدالشهدا عمل کرد و آن ایده ای که او داشت و آن راهی که‏‎ ‎‏او رفت و آن پیروزی که بعد از شهادت برای او حاصل شد و برای اسلام حاصل شد، به‏‎ ‎‏مردم روشن کنند و بفهمانند به همه که مسئله مجاهده در راه اسلام آن است که او کرد.‏‎ ‎‏می دانست که با یک عدۀ قلیل کمتر از صد نفر نمی شود مقابله با یک همچو ظالمی‏‎ ‎‏دارای همه چیز کرد، در صورتهای مادی، لکن می دانست که همین شهادت پیروز کرد‏‎ ‎‏اسلام را و اسلام را تجدید کرد. همین شهادت این پیرمردهای محراب از مدنی، رحمه الله ـ گرفته تا این شهید اخیر ما، همین شهادتها پیروزی را بیمه می کند. همین‏‎ ‎‏شهادتهاست که دشمن شما را رسوا می کند در دنیا، هر چند که همۀ دنیا با آنها موافق‏‎ ‎‏باشد. همین سازمان عفو بین المللی که آن همه دروغپردازی کرده است، سند صحیح هم‏‎ ‎‏دارد، سند صحیحش این است که منافقین اینطور می گویند، مستند این است که در‏‎ ‎‏نوشته های منافقین این امور هست؛ آنهایی که دشمن اسلامند، آنهایی که دشمن ملت‏‎ ‎‏هستند، دشمن مسلمانان هستند، آنهایی که دیوانه شدند برای اینکه نرسیدند به آن‏‎ ‎‏اهدافی که داشتند و او سلطۀ بدتر از سلطۀ محمدرضا بر این کشور بود.‏
از آن چیزهایی که خدا عنایت به‏‎ ‎‏شما می کند و از آن عنایات الهی مأیوس نباشید و نیستید و شما پیروزید و در دنیا‏‎ ‎‏سرافرازید. شما ملتی هستید که ‏‏[‏‏اصل مبارزه هستید.‏‏]‏‏ اگر یک ملتی بود که کاری از او‏‎ ‎‏نمی آمد، گوشه گیری کرده بود، انعزال کرده بود، نه امریکا با او مخالف بود، نه شوروی‏‎ ‎‏هم و نه سایر قدرتها؛ همانطوری که در زمان سابق، مثل برّه مردم را خوابانده بودند و آنها‏‎ ‎‏هم به جان این برّه افتاده بودند، سرش را او می برید و دستش را او می برید. بله، شکم‏‎ ‎‏برای یک عده ای تا اندازه ای جور بود، درست بود، اما محرومین چطور بودند؟ در‏‎ ‎‏آنوقت، محرومین را بروید حساب کنید. ملت ما که همان یک دسته نیستند که دور و بر ـ‏‎ ‎‏مثلاً ـ قدرتهای در اینجا پروبال بزنند واستفاده کنند. ملت ما اکثرش این محرومینی هست‏‎ ‎‏که سرتاسر کشور هستند و در آن زمان، اصلاً برای آنها کاری نشده بود و امروز در همین‏‎ ‎‏مدت کم، بیشتر از آن مدتی که آنها بودند در این کارها، کار انجام گرفته است، در‏‎ ‎‏صورتی که ایدۀ شما این نبوده است؛ اینها از توابع هست. آن چیزی که شما می خواستید‏‎ ‎‏اسلام بود. آن چیزی که شما می خواستید، جمهوری اسلام بود. آن چیزی که شما‏‎ ‎‏می خواستید، «نه شرقی و نه غربی» بود و این حاصل است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۷، ص ۵۲ - ۶۱

***

. انتهای پیام /*