قم، ۱۳۴۱_ تلگراف به محمد رضا پهلوی درباره انجمن های ایالتی و ولایتی
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۷۸
***
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دانشجویان و منشأ مفاسد دانستن رژیم
اهم بیانات:
ازبچه های تازه به زبان آمده تابزرگهاوجوانهاو پیرها و اینها، از دختر بچه ها و پسر بچه ها تا زنها و خانمهای بزرگ و مردهای بزرگ و آدمهای دیگر؛ اینها همه الآن کاَنَّهُ یک برنامۀ الهی درکاربوده است.دست بشرهمچوقدرتی ندارد که اینطور مردم را بیدار کند که همۀ طبقات و همۀ بچه ها و بزرگها، اینها با هم به یک راه بروند. این یک مطلب غیرعادی است؛ کاَنَّهُ لطفی از جانب خدای تبارک و تعالی است به ملت ایران که با این نهضتی که کردند و با این وحدت کلمه ان شاءالله مقاومت کنند.
انگلیسها آن وقت رضا خان را آوردند و کودتا درست کردند و مسلط کردند رضا خان را بر ملت. مأمور اجرای مقاصد اجانب بود او. از آن طرف، اجرای مقاصد آنها را می دید موقوف است به اینکه طبقۀ روشنفکر، طبقۀ علما، طبقۀ متدینین، اینها را بکوبد و از بین ببرد؛ از آن طرف هم چون آن منافع موقوف به این بود، عمل کرد به این کار [تا] منافع را به جیب آنها بریزد و خدا می داند که ما چه مصیبتها در زمان آن پدر کشیدیم؛ و همه مان هم که الآن مشترکیم در اینکه در زمان این پسری که خلف آن پدر است. این حقاً پسر رضا خان است، یعنی همۀ خاصیتهای فسادی که در پدر بود در این هم هست به اضافۀ یک چیزهای دیگر، به اضافۀ سالوسی. رضاخان یک آدم قلدری بود و همه اش قلدری می کرد؛ ملت هم آن وقت در مقابلش هیچ ایستادگی نداشت؛ یعنی کم بود، البته بود اما کم بود. به این ترتیبی که الآن هست نبود آن وقت، لکن رضا خان دیگر خودش را نمی چسباند به اسلام و به قرآن و به احکام مبین اسلام؛ دیگر ریاکاری نمی کرد. سرنیزه بود و می زد و می رفت. ایشان آن جهات را دارد؛ یعنی با سرنیزه مردم را می کوبد. آنقدری که او قتل کرد، این زیادتر از او کرد؛ برای اینکه او یک قتل عام در مسجد گوهرشاد کرد و بعد هم با یک اشراری، توسط اشراری. اما این آقا قتل عامها کرده است و اگر خدای تبارک و تعالی، خدای نخواسته، مهلتش بدهد خواهد کرد.
ما هم اهل این ملت هستیم؛ می بینیم که تمام مخازن ما دارد می رود تو جیب امریکا و برادرهای او. نفت ما اگر اینطور که حاتم بخشی می کند محمدرضا ... اگر این نشود، نفت ما به این زودیها تمام نمی شود، مخازن ما به این زودیها تمام نمی شود، لکن درِ نفت را باز کرده اند و حراج کرده اند. دارند می برند همه را، می خورند همه را. از آن طرف انگلیسها می برند، از آن طرف کسان دیگر. امریکایی ها که از همه بدترند. از آن طرف هم شوروی ها. همه ریخته اند به جان این ملت، و همه هم، دست به هم داده اند که این مردکه را نگهش دارند که این چیزها را ببرند.
نترسید از این ابرقدرتها. اگر یک ملتی قیام کرد برای مصالح خودش ... یکوقت می خواهیم جنگ خارجی بکنیم، [در] جنگ خارجی ما هیچ هستیم و آنها همه چیز دارند؛ یکوقت یک ملتی یک حرفی دارد که همۀ عالم می پذیرند این حرف را که ما ملتی هستیم، نمی خواهیم اجانب توی ملت ما باشد، توی خانۀ ما باشد، از خانۀ ما بیرون بروید. این را کسی نمی تواند با آن معارضه کند. اگر هم معارضه کند، یک اَمَد خیلی کمی می تواند معارضه کند و الاّ با افکار عمومی دنیا مواجه خواهد شد؛ و هیچ قدرتی با افکار عمومی دنیا نمی تواند مقابله بکند. ما الآن متوجه کردیم تمام افکار عمومی دنیا را به ایران.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۴۸۹ - ۴۹۹
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع بانوان مکتب توحید (اهمیت نقش زنان ـ اخلاص در عمل)
اهم بیانات:
خداوند تعالی می فرماید که به مردم ابلاغ کن که من شما را به یک چیز دعوت می کنم، موعظه به یک چیز. واعظ خدا؛ واسطه رسول اکرم؛ و ملت ـ همۀ ملتها، همۀ مخلوق ـ طرف موعظه که قهراً ماها هم هستیم. و آن یک موعظه که خدای تبارک و تعالی می فرماید بگو من یک موعظه دارم، این یک موعظه باید سرآمد تمام موعظه هایی باشد که خدای تبارک و تعالی فرموده است و انبیاء و اولیاء و همین طور هم هست، این یک موعظه این است که أَنْ تَقُومُوا لله ِ قیام کنید و نهضت کنید برای خدا.
قیام از خواب برای ماها که خواب هستیم و باز بیدار نشدیم. ماها که برای سُکْرِ طبیعت بیهوش هستیم؛ در خواب غفلت هستیم؛ و چشم و گوشمان همه اش متوجه به عالم طبیعت است. موعظۀ خدا، به حسب قول این مرد سالک، این است که یک موعظه هست. و آن اینکه بیدار بشوید از این غفلت و از این خوابی که سنگین است. خوابی است که طبیعت غلبه کرده است بر ما و ما را خواب کرده است. اول قدم این است که ما بیدار بشویم و توجه کنیم به اینکه عالم طبیعت چی هست؛ و ما در عالم طبیعت به کجا می رویم؟ در سیر هستیم همه، این سیر به کجا منتهی می شود؟ این اول قدمی است که برای کسانی که سلوک «الی الله » می کنند. اول قدم این است که بیدار بشوند؛ غفلت را کنار بگذارند؛ توجه به معنویات بکنند؛ به ماوراء طبیعت بکنند. این راهِ یک راه طولانی است که ما در اوایلش واقع هستیم؛ و باید سیر بکنیم، و تا آخر سیر بکنیم. اگر در حال غفلت ما را سیر دادند و ما بیدار نشدیم تا وقتی که از عالم طبیعت بیرون رفتیم، ما سعادتمند نیستیم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۴۲ - ۲۴۶
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع ورزشکاران باستانی و قهرمانان کشور (بیان اهداف اسلام)
اهم بیانات:
من امیدوارم که شما پهلوانان برای ملتتان، برای کشورتان، مفید باشید. و با همت شما جوانان برومند و همت سایر اقشار ملت، این نهضت اسلامی به پیش برود؛ و یک مملکت مستقل، آزاد، خالی از همۀ شیاطین [داشته باشیم، یک] مملکت رحمانی که همۀ شیاطین از آن بیرون بروند، و یا مؤمن بشوند. و من امیدوارم که با همت همۀ شما پهلوانان و سایر اقشار، آن آرزوهایی که ما داریم، و آن فقط این است که اسلام تحقق پیدا بکند، که در سایۀ اسلام همه چیز هست.
آنها می ترسند که اسلام، جیب اینها را نگذارد پُر بشود. از این می ترسند که اسلام نگذارد که این چپاولگریها باقی بماند. اینها برای ملت، برای کشور، دلسوز نیستند، البته من همه را نمی گویم، من بعضی از اینها را می گویم. من آن منحرفین را می گویم و آن وابسته های به رژیم سابق را که نمی خواهند اسلام تحقق پیدا بکند. می خواهند این وابستگی ما به خارج، به غرب و شرق، باقی باشد، چون در این وابستگیها اینها استفاده ها می کردند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۴۷ - ۲۴۹
***

قم، ۱۳۵۸_سخنرانی در جمع ورزشکاران و قهرمانان کشور (وظایف و اهمیت شورای شهر)
اهم بیانات:
افرادی که برای شوراها تعیین می کنند صفات خاصی را داشته باشند. اول: اینکه مؤمن باشند؛ مؤمن به این نهضت باشند؛ جمهوری اسلامی را بخواهند؛ طرفدار مردم باشند؛ امین باشند؛ اسلامی باشند، و شرقی و غربی نباشند، انحرافات مکتبی نداشته باشند؛ تا اینکه کارهایی که می کنند برای نفع ملت، برای نفع خود شهرستان باشد. اگر خدای نخواسته در این امر کوتاهی بشود و شیاطینی که دوره می افتند و می خواهند افرادی را جا بزنند به مردم، آن افراد منحرف یک وقتی تعیین بشوند برای شوراهای شهر، این برای خود شهر خطر دارد؛ برای کشور خطر دارد؛ برای اسلام خطر دارد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۵۰ - ۲۵۳
***
قم، ۱۳۵۸_ بیانات در جمع پرسنل آموزشگاه نوجوانان ارتش (عوامل پیشبرد نهضت)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۵۴ - ۲۵۵
***
جماران، ۱۳۵۹_ مصاحبه با خبرنگاران خارجی در مورد سرنوشت جنگ
اهم بیانات:
ما به تبع اسلام با جنگ همیشه مخالفیم و میل داریم که بین همۀ کشورها آرامش و صلح باشد. لکن اگر جنگ را بر ما تحمیل کنند، ما تمام ملتمان جنگجوست و با تمام قوا مقابله می کنیم ولو اینکه همۀ ابرقدرتها هم دنبال او باشد. برای اینکه ما شهادت را یک فوز عظیم می دانیم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول می کند و از جنگ نخواهیم هراسید و مرد جنگ هستیم، لکن مایل نیستیم به اینکه جنگ واقع بشود.
ما برندۀ جنگ هستیم و هیچ تردیدی در این نیست. و به فرض اینکه ما هم کشته بشویم، ملت ما در حال جنگ هستند و شهادت را با دل و جان می پذیرند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۲۶۱ – ۲۶۲
***
جماران، ۱۳۶۰_ پیام به ملت ایران و مسلمانان جهان در روز عید سعید قربان (اِعلای کلمه اسلام)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۲۷۷
***
جماران، ۱۳۶۰_ حکم تنفیذ ریاست جمهوری آقای خامنه ای
اهم حکم:
گرچه دست جنایتکاران و منافقان، رئیس جمهور متعهد و مؤمنی را از ملت مجاهد ایران گرفت و یکی از خدمتگزاران صدیق را به شهادت رساند و ملت عزیز را از خدمت او، و او را از خدمت به ملت محروم کرد و گمان کرد که با ترور اشخاص، ملت بپاخاسته از تصمیم خود عقب می نشیند و در خدمت به اسلام بزرگ سستی می ورزد و در نتیجه راه برای قدرتهای چپاولگر باز می شود، ولی شرکت بی سابقۀ مردم کشور، امید بدخواهان را مبدل به یأس و طمع آزمندان را برای همیشه برید.
اینجانب به پیروی از ملت عظیم الشأن و با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجت الاسلام آقای سید علی خامنه ای ـ ایّده الله تعالی ـ رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم. و رأی ملت مسلمان متعهد و تنفیذ آن محدود است به اینکه ایشان به همان نحو که تا کنون خدمتگزار اسلام و ملت و طرفدار قشر مستضعف، و به حکم قرآن کریم اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ بوده اند از این پس نیز به همان تعهد باقی باشند و از طریق مستقیم انسانیت و اسلام انحراف ننمایند، که ان شاءالله نمی نمایند. و در این موقع خطیر که بدخواهان خارج و داخل و بلندگوهای ابرقدرتها خصوصاً امریکای جنایتکار با هر وسیله می خواهند ملت و دولت و مجلس و دادگاههای ایران را متهم کنند و به گمان فاسد خود تزلزلی در ارکان جمهوری اسلامی ایجاد نمایند، لازم است رئیس جمهور با کمک همۀ ارگانهای جمهوری اسلامی و با تشریک مساعی یکدیگر جریانات امور را به طوری هماهنگ و موافق اسلام کنند که بهانه را از دست بدخواهان بگیرند؛ گرچه بسیاری از آنان با احکام اسلام و حدود و تعزیرات آن موافقت ندارند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۲۷۸- ۲۸۱
***
جماران، ۱۳۶۰_ سخنرانی در جمع مسئولان کشور (تنفیذ حکم ریاست جمهوری آقای خامنه ای)
اهم بیانات:
ما مرهون این زحمات و این خدمات هستیم. همۀ ما و همۀ آقایانی که حاضر هستند، چه کشوری و چه لشکری، همۀ ما مرهون زحمات این ملت هستیم. این ملت، ما را از انزوا بیرون آورد و این ملت دست همۀ شما را گرفت و از حبسها بیرون کشید و دست جور ستمکاران را از سر این کشور قطع کرد. خداوند ان شاءالله ، این ملت را پایدار و این اشخاصی [را] که برای اسلام در جبهه ها و پشت جبهه ها زحمت می کشند سعادتمند و پیروز فرماید. تمام این مسائل برای این است، که اولاً، اسلام ایدۀ ما و شما و ملت است و ثانیاً، ملت همراه است با دولت، با ارتش، با مجلس، با قوۀ قضائیه و سایر ارگانهایی که هست؛ ملت در صحنه است. همان طوری که پیروزی برای حضور ملت در صحنه بود، ادامۀ پیروزی هم همین معنا را دارد.
دولتها کاری بکنند که جلب نظر ملت را بکنند. دولتها بناشان بر این نباشد که در سایۀ سرنیزه حکومت کنند. شما دولتهای اسلامی به اندازۀ محمدرضا، نه قدرت داشتید و نه پشتیبان. پشتیبان او همۀ قدرتهای عالَم بود. من آن وقتی که در پاریس بودم، فهمیدم که همه پشتیبان این آدم هستند. مع ذلک، این ملت که قیام کرده بود آن سرنیزه را شکست و آن مسلسلها را درهم کوبید و آن قدرتهای بزرگ را از ایران بیرون کرد و هر چه خواستند او را نگه دارند و دنبال او کارهای خودشان را انجام بدهند، نتوانستند؛ برای اینکه ایران متکل به خدا و متکل به قدرت خود بود
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲ - ۲۸۸
***
جماران، ۱۳۶۵_ نامه به آقای بهزاد نبوی در مورد استعفای آقای راستی کاشانی
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۱۴۲
***
.
انتهای پیام /*