نجف اشرف، ۱۳۴۵_ نامه به آقای محمد حسین بهجتی (چند تذکر اخلاقی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۱۰۰
***
نجف اشرف ، ۱۳۵۳_ نامه به آقای سید احمد خمینی درباره مشکلات افزایش شهریه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۱۱۶
***
جماران، ۱۳۶۲_ سخنرانی در جمع خطبا و وعاظ در آستانه ماه محرم (وظایف روحانیت)
اهم بیانات:
رسانه های گروهی دنیا، غایت حرفی که می زنند این است که عراقی ها می گویند آنها ما را، ایرانی ها ما را بمباران کردند، ایرانی ها هم می گویند آنها. با اینکه می آیند می بینند مصیبت ها را، لکن این سازمان های باصطلاح حقوق بشر به جای اینکه ظالم ها را محکوم کنند، مظلوم ها را محکوم می کنند. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی، به این ملت قدرتی بدهد که در مقابل همۀ رنج ها و در مقابل همۀ مصیبت ها ایستادگی کند.
تاریخ یک درس عبرت است برای ما. شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید می بینید که در مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت، دست هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته طرفدار مشروطیت، یک دسته دشمن مشروطه، علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه. اهل منبر یک دسته بر ضد مشروطه صحبت می کردند، یک دسته بر ضد استبداد. در هر خانه ای دو تا برادر اگر بودند، مثلا در بسیاری از جاها این مشروطه ای بود، آن مستبد. و این یک نقشه ای بود که نقشه هم تأثیر کرد و نگذاشت که مشروطه به آن طوری که علماء بزرگ طرحش را ریخته بودند، عملی بشود. به آنجا رساندند که آنهایی که مشروطه خواه بودند به دست یک عده کوبیده شدند.
اگر همه برای خدا هست، با هم تفاهم کنید. البته تبلیغ هیچ مانعی ندارد، لکن مثل مشروطه نشود. آن طور نشود که هر کدام دیگری را بکوبند و آنی که دشمن ما می خواهد، خطوط مختلفه را در انتخابات عملی کند. شما همه می خواهید که اسلام در این مملکت تحقق پیدا کند، همه می خواهید که این جمهوری اسلامی ادامه پیدا بکند، ادامۀ این به این است که شما در مواردی که می بینید که دارند شیاطین نقشه می کشند و توطئه می کنند تا شما را به جان هم بیندازند، بنشینید با هم و تفاهم کنید و آنها را مأیوس کنید. امروز دارند تهیه می بینند مخالفین شما، مخالفین جمهوری اسلامی، که برای انتخابات ایجاد نفاق کنند، و این یک خطری است برای کشور ما.
شما آقایان که بسیاریتان در منابر و بسیاری در پایین منابر مردم را ارشاد می کنید، باید در این دو ماه مبارک ارشادتان را قوی بکنید و مسائل اسلامی را برای آنها بگویید، مسائل سیاسی را برای آنها بگویید، در عین حالی که مسئله کربلا، که خودش در رأس مسائل سیاسی هست، باید زنده بماند به همان فرمی که بود، منتها الفاظ تغییر بکند. مصیبت ها همان است، مصیبت ها تغییری ندارد، باید آن بعد سیاسی کربلا را برای مردم بیان کرد. سیدالشهدا به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما از آنوقتی که از مدینه حرکت کرد می دانست که چی دارد می کند، می دانست شهید می شود، قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روایات ما. وقتی که آمد مکه و از مکه در آن حال بیرون رفت، یک حرکت سیاسی بزرگی بود که در یک وقتی که همۀ مردم دارند به مکه می روند، ایشان از مکه خارج بشود. این یک حرکت سیاسی بود، تمام حرکاتش، حرکات سیاسی بود؛ اسلامی ـ سیاسی، و این حرکت اسلامی ـ سیاسی بود که بنی امیّه را از بین برد، و اگر این حرکت نبود، اسلام پایمال شده بود.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۱۶۸ - ۱۷۹
***
.
انتهای پیام /*