قم، ۱۳۴۳_ تلگراف تسلیت به آقای مرتضی مقتدایی
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۹۸
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع گروهی از پرسنل ژاندارمری (پشتیبانی ملت از قوای مسلح)
اهم بیانات:
عید ملت مستضعف، روزی است که مستکبرین دفن شوند. عید ملت ما روزی است که ریشه های فسادی که امروز در بعض از نقاط ایران هستند از بین بروند، و می روند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۰۶ - ۲۰۷
***
قم، ۱۳۵۸_ بیانات خطاب به خانواده کشته شدگان سینما رکس آبادان (مجازات جنایت کاران)
اهم بیانات:
مسئله سینما یک مسئله ای بود که ما نجف بودیم، و من از اوّلی که قضیۀ سینما را شنیدم حدسم این بود که عُمّال خود شاه این کار را کردند. و اعلام هم کردم این مطلب را. و بعد هم معلوم شد همین طورها بوده است، و موجب تأثر همۀ ملت و ما، خصوصاً تأثر من راجع به این فاجعه بود، یک فاجعۀ عظیمی برای ملت ما بود. و من تسلیت می گویم به همۀ بازماندگان آنها، به مادرها، به برادرها، تسلیت می گویم. و خداوند آنها را رحمت کند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۰۸ - ۲۱۱
***
جماران، ۱۳۶۰_ سخنرانی در جمع اعضای شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی (استقلال و آزادی)
اهم بیانات:
باید اتحادتان را حفظ کنید تا کشورتان استقلال داشته باشد، تا شریف باشید. ما اگر سر سفره نان جوین داشته باشیم، بهتر است تا در [کاخهای] بزرگ زندگی کنیم، ولی از آنجا دستمان به طرف دیگران دراز باشد. شرافت این را اقتضا می کند. شما از رژیم سابق نجات پیدا کردید و هم اکنون برای عظمت و شرافت خودتان می جنگید لذا، با هم بسازید. در اسلام، بالا و پایین معنا ندارد و شما که برای عظمت خود و کشور و ملتتان جنگ می کنید، با هم خوب باشید. دیگر نباید ـ مثلاً ـ نیروی دریایی، حسابی علی حده از نیروی زمینی داشته باشد. یک ملت هست و یک کشور و یک اسلام و همۀ عالم با آن بد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۲۶۸ - ۲۶۹
***
جماران، ۱۳۶۱_ اجازه نامه به آقای سید حسن طاهری خرم آبادی، در امور حسبیه و شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۷، ص ۲۰ - ۲۱
***
جماران، ۱۳۶۳_ سخنرانی در جمع دانشجویان دانشکده افسری ارتش (ادعای صلح طلبی صدام)
اهم بیانات:
شما نور چشم همۀ ما هستید و ما به وجود امثال شما باید افتخار بکنیم و شما باید برای اسلام یک ارتش قوی و یک ارتش مستقل باشید ارتش یکی از ارکان یک کشور است و در این زمان، پاسداران اسلام هم یکی از ارکان این کشور است. و اگر در ذهنش ، ارتش یا پاسدار، حقارت ادراک بکند، این نمی تواند برای یک ملتی مفید باشد. سابق تحقیر می کردند قوای نظامی و انتظامی ما را؛ فرماندهانشان و بالاتر از او مستشاری که می آمد، مستشاران ظالمی که می آمدند، تحقیر می کردند اینها را. با روح حقارت، اینها بزرگ می شدند. امروز ملت از شما تعظیم می کند و شما یک کسی [را] که بالای سرتان باشد و شما را تحقیر بخواهد بکند، سراغ ندارید. نه آنهایی که فرماندۀ شما هستند اهل این هستند که تحقیر بکنند پرسنل خودشان را و نه شما آن هستید که تحقیر را قبول بکنید. این مجموعه را [دشمن ما] نمی توانند بفهمند چی هست ولهذا، نقشه هایی که می کشند، خودشان هم می گویند که ما این را نشناخته ایم؛ ما می توانیم جاهای دیگر را بشناسیم، لکن ایران را نشناخته ایم.
ما از روز اوّلی که به ما هجوم شده است و ما به دفاع بر خاسته ایم، یک افرادی در مملکت ما زمامدار بودند که اینها همه صلح را می خواستند، لکن نه صلح صدامی را صلح انسانی را، صلح الهی را. اینها می خواستند که وقتی که با یک کشوری صلح کنند، همان طوری که با اهالی آن کشور اینها برادر هستند با آن دولت و آن کشور هم برادر باشند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۷، ص ۲۲ - ۳۰
***
.
انتهای پیام /*