جماران، ۱۳۵۹_ سخنرانی در جمع دانشجویان پاکستانی و معلمان ایرانی (تعلیم و تربیت انسان)
اهم بیانات:
مقام معلّم و مقام دانشجو، که باید مغز متفکر یک ملت را تشکیل بدهد، از اموری است که باید به آن توجه زیاد بشود و وظیفۀ معلم و دانشجو مشخص باشد تا ان شاءالله ، بر آن طریقی که اسلام می خواهد و مقام انسانیت اقتضا می کند، از همان طریق راه بروند و طیّ مقامات رابکنند و به آنجایی برسند که انسان شوند.
در اسلام همۀ امور مقدمۀ انسان سازی است. اگر رها کنند این موجود دوپا را، تمام عالَم را به تباهی می کشد. برای جلوگیری از این فسادهای بزرگ و این جنگهای ویران کن و این کارهای بسیار ناروا که در کشورها هست، انبیا آمده اند تا بشر را هدایت کنند به راهی که همه در آن راه سیر کنند و همه انسان صحیح و کامل بشوند. اگر این موجود دوپا تربیت شد، تمام حوایج دنیا و آخرت بشر تحقق پیدا می کند و اگر این موجود دوپا سرخود شد یا به خلاف مسیر طبیعی خودش حرکت کرد، تمام عالَم به تباهی کشیده می شود.
یک جامعه ای پیدا بشود که همه متوجه به خدای ـ تبارک و تعالی ـ باشند و همه در راه او. اگر همه در راه او شد، اقتصاد هم الهی می شود، فرهنگ هم الهی می شود، ارتش هم الهی می شود، ژاندارمری هم الهی می شود، دانشجو و معلّم هم الهی می شوند. خداست و طاغوت، همین دو، غیر از این نیست. یا راه خداست و یا راه طاغوت.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۱۷۱ - ۱۷۴
***
جماران، ۱۳۶۰_ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم
اهم بیانات:
منطق ملت ما، منطق مؤمنین، منطق قرآن است: اِنا لله ِ وَ انّا اِلَیْهِ راجِعُونَ. با این منطق، هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند. جمعیتی که ـ ملتی که ـ خود را از خدا می دانند و همه چیز خود را از خدا می دانند و رفتن از اینجا را به سوی محبوب خود، مطلوب خود می دانند، با این ملت نمی توانند مقابله کنند. آن که شهادت را در آغوش، همچون عزیزی می پذیرد، آن کوردلان نمی توانند مقابله کنند. اینها یک اشتباه دارند و آن اینکه شناخت از اسلام و شناخت از ایمان و شناخت از ملت اسلامی ما ندارند. آنها گمان می کنند که با ترور شخصیتها، ترور اشخاص، می توانند با این ملت مقابله کنند؛ و ندیدند و کور بودند که ببینند که در هر موقعی که ما شهید دادیم ملت ما منسجمتر شد.
جمهوری اسلامی ما وضعی دارد که خود ملت یک فردی را می آورند و خود ملت یک فردی را کنار می گذارند و خود ملت [اگر] فردی شهید شد، به جای او باز یکی را انتخاب می کنند و خود را از دولت می دانند و دولت را از خود می دانند و خود را از رئیس جمهوری مکتبی می دانند و رئیس جمهوری مکتبی را از خود می دانند. از این جهت، ولو اینکه رئیس جمهور شهید بشود، نخست وزیر شهید بشود و هر مقامی شهید بشود ملت ما هیچ خم به ابرو نمی آورند و کسان دیگر را به جای آنها انتخاب می کنند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۱۳۴ - ۱۴۰
***
جماران، ۱۳۶۱_ سخنرانی در جمع مسئولان کشور (بیان مشکلات ـ حفظ دستاوردهای انقلاب)
اهم بیانات:
حب قدرت است که امریکا را وادار می کند که این جنایتهایی که در طول تاریخ بی سابقه است، انجام بدهد. و حب سلطه و ریاست است که شوروی را برمی انگیزد که اینطور با مردم دنیا و مظلومین دنیا رفتار کند. و حب نفس است که کشورهای اسلامی، سران کشورهای اسلامی در مقابل جنایاتی که از این قدرتها واقع می شود و از وابستگان آنها واقع می شود، بی تفاوتند. اگر این حب نفس در این سران کشورهای اسلامی نبود و این حب جاه و قدرت نبود، با این فجایع که واقع شده است، با این ظلمهایی که واقع شده است بر ایران و بدتر از او بر لبنان، نمی نشستند و تماشا کنند.
این حمله ای که صدام به ایران کرد، خوب، همه می دانید که برای این بود که سردار قادسیه بشود! و آن مسائل و این حمله ای که اسرائیل بر لبنان در مقابل چشم همۀ مسلمانان منطقه و دولتهای منطقه کرد، همه می دانید که برای قدرت طلبی وجاه طلبی [بود.] و امریکا هم همین وهمۀ قدرتها هم همین و این ممکن است که در شما هم پیدا بشود، در ما هم پیدا بشود. شیطان فقط نمی رود سراغ صدام و امریکا و شوروی. او همه جا هست و مظاهر شیطان، که نفس امارۀ خود ماست، پیش همه هست. چنانچه یک وقت دیدید که حب این را دارید که به مردم زور بگویید، حب این را دارید که مردم پیش شما خاضع باشند، بدانید که از آن حظ شیطانی پیشتان هست.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۶، ص ۴۵۸ - ۴۶۹
***
جماران، ۱۳۶۲_ نامه به رئیس دیوان عالی کشور (موافقت با تأسیس محکمه در مناطق سپاه)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۸۵
***
.
انتهای پیام /*