قم، ۱۳۴۳_ نامه به آقای سید حسین خادمی (تقدیر از تأسیس مؤسسه دینی چهارده معصوم)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۵۸
***
نجف اشرف، ۱۳۵۰_ نامه به آقای سید احمد خمینی در مورد وجوهات شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۳۸۲
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع پاسداران امیرآباد و جوادیه تهران (مسئولیت بزرگ پاسداری)
اهم بیانات:
شما امروز با سمت پاسداری در جمهوری اسلامی یک شرافت زیاد و بزرگ دارید و یک مسئولیت بزرگ. اما شرافت برای اینکه خدمتگزار به اسلام، و خدمتگزار به دین اسلام شریف است. و اما مسئولیت برای اینکه شمایی که برای اسلام هستید و سرباز اسلام هستید باید همه چیزتان را اسلامی کنید. خدای نخواسته، چنانچه از سربازهای اسلام به مردم یک تعدّی بشود، یک چیزی واقع بشود، یک مکروهی واقع بشود، این پای اسلام حساب می شود.
پر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۲۲۰ - ۲۲۱
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع پاسداران مهدیۀ تهران (عنایت الهی در پیروزی نهضت)
اهم بیانات:
تمام مقصد این است که نگذارند جمهوری اسلام به معنای واقعیش تحقق پیدا بکند، برای اینکه اینها از اسلام می ترسند. اینها می دانند که اگر عدل اسلامی پیدا بشود، برای توطئه گرها، برای ظالمها، برای چپاولگرها، دیگر راهی باقی نمی ماند. و لهذا دست و پا می زنند که نگذارند جمهوری اسلام آن طور که میل ماست تحقق پیدا بکند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۲۲۲ - ۲۲۳
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دانشجویان ایرانی مقیم امریکا و کانادا (اتحاد دانشگاه و روحانیت)
اهم بیانات:
آن دو قدرتی که مغز متفکر جامعه است دانشگاه است و روحانیین . آن دو قدرت را از هم جدا کردند، تا با نقشه های شیطانی آنها را مقابل هم قرار دادند و استفاده ها کردند. چنانچه بین همۀ اقشار، احزاب مختلفه و جبهه های مختلف رقابتهای مختلف ایجاد کردند که نگذارند یک جامعۀ واحد و توحیدی ایجاد بشود. مبادا جامعۀ توحیدی بتواند از مقاصد آنها جلو بگیرد.
من در نجف هم که بودم در یک منبر مفصل هم گِله کردم از روحانیون و هم گله کردم از شما. از آنها گله کردم به اینکه شما این قشر جوان را که مقدرات مملکت ما بعداً دست اینهاست از دست ندهید. گله کردم از این طایفه، این قشری که قدرت دستشان هست. همۀ این جمعیتها که می بینید الآن راه می افتند، دنبال روحانیون راه می افتند. شما اینها را اگر از دست بدهید این جوانها را از دست داده اید.
من امیدوارم که جوانهای ما یک قدری در امور تأمل کنند، یک قدری آن حرارت جوانی که برای آنها هست، یک قدری بشکنند. توجه بکنند عمق مسائل را. در این سالها چه گذشت بر ما، بر شما. علت اینکه اینطور شدیم چی بوده؟ علت این بوده است که ما را از هم جدا کردند. شما یک دسته ای بودید ما یک دسته ای بودیم، کارگر یک دسته ای بود، کاسب یک دسته ای بوده. هر کسی جدا و علی_' حده فکر می کرد. این مثل قطره های باران که علی_' حده باشند، از هیچ کدام هیچ کار نمی آید، اما این قطره ها وقتی با هم شدند سیل راه می افتد، وقتی سیل راه افتاد می شکند همۀ بنیانها را، مثل همین قطراتی که ماها بودیم؛ وقتی مجتمع شدیم یک سیل شد و این دیوار بزرگی که هیچ کس احتمال شکستش را نمی داد ـ بحمدالله ـ شکستید. حفظ کنید این وحدت را، کوشش کنید در حفظ آن، توجه کنید
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۲۲۴ - ۲۲۸
***
قم، ۱۳۵۸_ بیانات در جمع اعضای هیأت مدیره بازنشستگان (تلاش برای سازندگی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۲۲۹
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع نمایندگان کارکنان دانشگاه تهران (همفکری جناح ها)
اهم بیانات:
مخالفت با فساد را و مخالفت با تمدن را ـ البته آن تمدنی که ایشان طرحش را ریخته بود، آن «تمدن بزرگی» که ایشان طرحش را ریخته بود، همۀ ملت با آن مخالف بودند نه روحانیت تنها ـ آن تمدن این بود که ما همۀ کشاورزی مان را به هم بزنیم. و از آن ور هم آن جهت دیگرش را نتوانیم درست بکنیم. بگوییم می خواهیم مملکت ما صنعتی بشود، کشاورزی اش را به هم بزنیم. صنعتی اش نتوانیم بکنیم یا نکنیم، عمداً نکردند. آنقدری که کردند اینکه کشاورزی را به هم زدند برای اینکه امریکایی ها گندمهایشان را توی دریا می ریختند، زیادشان بود، یا می سوزاندند. خوب بازار درست کردند. بهتر از این چه که یک بازاری درست کنند و سالی چقدرها به اینجا بدهند و ارز بگیرند.
من امیدوارم که ان شاءالله دیگر همۀ ما بیدار شده باشیم. و ان شاءالله شرق بیدار بشود و شرّ غرب را از خودش بِکند. این بازی خوردنهای ما از غرب، و غربزده شدن ما بسیاری از مسائل مشکل برای ما پیش آورده، ان شاءالله استقلال فکری پیدا کنید. دانشگاه مستقل بشود، هم فکراً هم عملاً، و مبدأ خیرات بشود.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۲۳۰ - ۲۳۶
***
جماران، ۱۳۶۰_ حکم عفو جمعی از محکومین دادگاه ها به رئیس دیوان عالی کشور
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۴۹
***
.
انتهای پیام /*