قم، ۱۳۴۳_ نامه تشکر به آقای حسین علی ناطق الاسلام (وصول اشعار ارسالی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۵۵
***
قم، ۱۳۴۳_ نامه به آقای محمد حسن شریف قنوتی (وجوه شرعی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۵۶
***
نجف اشرف، ۱۳۵۰_ نامه به آقای تقدسی ترکمانی (صرف وجوه شرعیه و اداره مدارس)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۳۷۹
***
نجف اشرف، ۱۳۵۵_ نامه به خانم خدیجه ثقفی در خصوص ارتحال آقای هندی
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۱۵۶
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دانشجویان بابل (مقابله با مستکبرین ـ تجلیل از روحانیت)
اهم بیانات:
این طایفه پایین را همیشه این طور بوده که پیغمبرها این مردم مستضعف را، این طایفه ای را که مستکبرین آنها را ضعیف می شمردند و می دیدند که شما چیزی نیستید در مقابل ماها، از همینها، خداوند یکی را انتخاب می فرمود روی لیاقت ذاتی که داشت، و او را در مقابل مستکبرین قرار می داد.
یک دسته ای از اصحاب پیغمبر اصحاب صُفّه هستند؛ یعنی اشخاصی بودند که خانه نداشتند، هیچی نداشتند، می آمدند توی همین مسجد، روی همین زمینها. و صُفَّه اش هم مثل صُفَّه های مسجد حالا نبوده است که آجر فرش مثلاً باشد، یا با چیزهای دیگر درست شده باشد. یک زمینی بوده است قدری بلندتر مثلاً، جای آن گِل بوده یا چیز دیگر شاید. اصلاً حصیر هم نداشتند. آن وقت آنجا می خوابیدند و آنجا زندگی می کردند.
این قدرتهای بزرگی که می خواهند ماها را بچاپند، اینها آنی را که معارض خودشان می دانند اسلام است از این جهت، اول حمله می کنند به اصل ادیان، مقصودشان هم حالا آن دینی که گذشته و رفته نیست، مقصودشان این است که کلام را بکِشند به اسلام و بیایند بگویند که اسلام هم یک دینی است که مُخدِّر است. و حال آنکه ما وقتی تاریخ اسلام را می بینیم، و بعد هم از زمان پیغمبر تا حالا درست اسلام را و کسانی که اسلام را تبعیت کرده اند مطالعه کنیم، می بینیم که در صدر اسلام پیغمبر از همین طبقۀ پایین بوده است: و لَقَدْ مَنَّ الله ُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنفُسِهِم.
یکی از فحشهایی که گاه [به] یک آخوندی، اگر می خواست یک حرفی بزند که به درد مملکتش بخورد، می گفتند «سیاسی» است. اوایل که ما آمده بودیم به قم، یکی از علمای محترم ـ که محترم و رئیس بود در قم ـ این را بعض مقدس مآبها اشکال به او داشتند می گفتند منزلش روزنامه پیدا می شود! این طور، مغزها را تهی کرده بودند که اگر یک ملاّیی منزلش روزنامه بود، این اسباب طَعْنَش می شد. چه کار دارد ملا به روزنامه؛ ملا چه کار دارد به سیاست.
پر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۶۸ - ۱۸۰
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دانشجویان اروپا وامریکا (نقشه های امریکا و ناکامی آن)
اهم بیانات:
یکی از جنود ابلیس «یأس» است. در اموری که انسان باید با امید و طُمَأنینه[1] و تصمیم عمل بکند شیاطین ایجاد یأس می کنند و با این ایجاد یأس جوانهای ما را در آن مسائلی که باید با تصمیم جدّی پیش ببرند گاهی سست می کنند.
شعاع عمل انسان تا یک حدودی است. یک کسی می تواند یک محله را تحت تأثیر قرار بدهد، یک کسی می تواند یک شهر را، یک کسی می تواند یک استان را، اما کسی نمی تواند به این ترتیب همه قشرهای موجود در هر جا را، از یک ملتی، از بچه های کوچک و تا پیرمردهایشان و دانشجویشان، با افکار متعدده ای که اینها دارند و با ایده های مختلفی که دارند، همه را تحت یک مطلب بیاورد؛ این نمی شود الاّ اینکه دست غیبی در کار است. من مطمئن شدم به اینکه یک عنایتی از طرف خداوند تعالی هست؛ که آن عنایت ان شاءالله تا محفوظ است، شما پیروزید.
علی ایّ حالٍ مأیوس نباشید. این از جنود ابلیس است که به انسان تزریق می کند. قدرتمند باشید، که این از طرف خداست، خدا شما را قدرتمند کرده، ملت قدرتمند است: یَدُاللهِ ِ مَعَ الجَمَاعَةِ .خداوند می فرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِِ الله جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا. خوب، ما اگر اطاعت این امر را کردیم، خداوند ما را واگذار می کند که ما را بچاپند؟! ما اطاعت بکنیم امر را، که ما اعتصام کنیم به اسلام ـ حبل الله همین اسلام است ـ ما اعتصام کنیم به حبل خدا، به اسلام، به قرآن و توجه کنیم به او همه مان، تفرقه هم نداشته باشیم، بعد خدا ما را وادار می کند، واگذار می کند، به اینکه ما را بچاپند؟ نه، دیگر نمی شود. اگر ما وفا کردیم به این امر خدا و عمل کردیم به امر خدا و با هم شدیم، همۀ قشرهایمان با هم شد، خارج و داخل، دانشجو و طلبه، همه با هم این نهضت را تا اینجا که رساندیم تا آخر ببریم، شک نکنید که پیروز هستید، هیچ شک نکنید.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۸۱ - ۱۹۲
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع اهالی اسفراین (بازسازی کشور به دست ملت)
اهم بیانات:
هر معمّمی روحانی نیست و هر قائل به اسلامی، مُسْلِم نیست. و در دستگاه جور که از همۀ قشرها استفاده می کردند، از این قشر هم استفاده شده است و شما توقع نداشته باشید که در ظرف پنج ماه بشود همه را اصلاح کرد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۹۳ - ۱۹۵
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع گروه تحقیقات و تبلیغات (تحولات ملت در نهضت اسلامی)
اهم بیانات:
از آن طرف، تحول دیگری پیدا شد: امروز یک دسته از جوانها، زن و مرد، از اروپا آمدند پیش من و گفتند ما آمدیم برای اینکه در روستاها برویم و به مردم خدمت بکنیم. جوانهایی که سابق در مسائل دیگر فکر می کردند امروز در این جور مسائل فکر می کنند. می آیند، از اروپا می آیند، از خارج می آیند، زن و مردشان می آید برای اینکه در روستاها بروند و کمک کنند به روستاییها. چنانچه از داخل، از دانشگاه، طبیب، مهندس، خانمها، همه می روند در این روستاها و کمک می کنند. این حس تعاون یک حسی است که ـ یک تحولی است ـ که اعجاز آمیز است و آنچه که هست خدای تبارک و تعالی انجام داده است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۹۶ - ۱۹۸
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان رادیو دریا (ویژگی های رژیم غیر الهی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۹۹ - ۲۰۶
***
جماران، ۱۳۵۹_ بیانات در جمع اعضای شورای نگهبان (نظارت بر قوانین و مصوبات مجلس)
نکته مهم:
شما باید ناظر بر قوانین مجلس باشید، و باید بدانید که به هیچ وجه ملاحظه نکنید. باید قوانین را بررسی نمایید که صددرصد اسلامی باشد. به هیچ وجه گوش به حرف عده ای که می خواهند یک دسته کوچک مردم ما خوششان بیاید و به اصطلاح مترقی هستند، [ندهید] قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کنید. خدا را در نظر بگیرید. اصولاً آنچه که باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم. اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همۀ آنها حرفی می زنند که بر خلاف حکم قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید، ولو اینکه تمام بر شما بشورند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۵۳
***
جماران، ۱۳۵۹_ سخنرانی در جمع فرهنگیان نوسود و فرماندهان سپاه پاوه (اتحاد شیعه و سنی)
نکته مهم:
یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته ای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و یک دسته ای حنبلی و دسته ای اخباری هستند؛ اصلاً طرح این معنا، از اول درست نبود. در یک جامعه ای که همه می خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم؛ منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید حنفی؛ یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دستۀ دیگر فتوای حضرت صادق را عمل کردند، اینها شدند شیعه، اینها دلیل اختلاف نیست. ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادی داشته باشیم، ما همه با هم برادریم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۵۴ - ۵۵
***
.
انتهای پیام /*