قم، ۱۳۴۳_ نامه به آقای حسین ساعت پور (اعلام وصول نامه)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۵۲
***
نجف اشرف، ۱۳۴۶_ نامه به آقای ولی الله رهنما (اجازه صرف سهم سادات)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۱۴۵
***
نجف اشرف، ۱۳۴۹_ نامه به آقای اشرفی اصفهانی (اجازه شرعیه)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۲۸۱
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع فرمانداران درباره ویژگی های سران حکومت اسلامی
اهم بیانات:
جدایی دولتها از ملتها منشأ همۀ گرفتاریهایی است که در یک کشوری تحقق پیدا می کند. اگر آنطوری که اسلام طرح دارد راجع به حکومت و راجع به ملت، حقوق ملت بر حکومت، حقوق حکومت بر ملت، اگر آن ملاحظه بشود و مردم به آن عمل بکنند، همه در رفاه هستند؛ نه مردم از حکومت می ترسند، برای اینکه حکومت ظالم نیست که از آن بترسند، همه پشتیبانش هستند؛ و نه حکومتْ فرمانفرمایی می خواهد بکند؛
ملت یک کسی را می آید انتخاب می کند، آن هم انتخاب آزاد می کند، و یک کسی را رئیس جمهور قرار می دهد، ملت اختیار دارد که یک کسی را برای خودش رئیس جمهور قرار بدهد، بعد که چهار سال گذشت، باز همین ملت است و همین بساط، باز یکی دیگر را قرار می دهند، یا اگر این آدم خوبی بود، همین را قرار می دهند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۱۶ - ۱۲۴
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع پاسداران مهدیۀ تهران (عنایت الهی در پیروزی نهضت)
اهم بیانات:
روی حساب طبیعیِ کسی که جز طبیعت را نبیند معلوم بود که روی طبیعت، ما باید نتوانیم یک قدم برداریم؛ شکست بخوریم. آنها حساب معنویات را نمی کردند. آنها غافل بودند از آن قدرتی که با ارادۀ خودش یک ملت را متبدل می کند. یک ملتی که از یک پاسبان می ترسید متبدل می کند به یک ملتی که از تانک و توپ نترسد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۲۵ - ۱۲۸
***
قم، ۱۳۵۸_ بیاناتی خطاب به سفیر یمن شمالی (مشکلات عمده مسلمانان)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۲۹ - ۱۳۰
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع بانوان دانشجوی اصفهان (رمز پیروزی، وحدت و اسلام خواهی)
اهم بیانات:
وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ الله ِ جَمِیعاً ولاَ تَفَرَّقُوا. در آیه فقط امر به اجتماع نیست، تمام دستورهای مردم عادی و رژیمهای غیر الهی این است که همه با هم باشید فقط دستور به اجتماع است. لکن دستور خدا دستور وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله ِ است. اینکه مهم است این است که تنها این نباشد که همه با هم در یک امری مجتمع باشید و متفرق نباشید؛ امر این است که همه با هم اعتصام به «حبل الله » بکنید. راه، راه حق باشد و توجه به حق باشد و اعتصام به راه حق باشد. انبیا نیامده اند که مردم را در امور با هم مجتمع کنند، انبیا آمده اند که همه را در راه حق مجتمع کنند؛ یعنی ـ این راهی که ـ راهی است که از طبیعت شروع می شود تا ماوراء الطبیعة، و تا آنجا که ماها نمی توانیم الآن بفهمیم. اگر همه با هم مجتمع بشوند و این راه را بروند، دسته جمعی این راه را بروند، این ادارۀ امور دنیا را می کند و ادارۀ امور آخرت را، هردو.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۳۱ - ۱۳۳
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی بهداری و بهزیستی (رسالت مادران)
نکته مهم:
این قدرت ایمان و اعتقاد به اسلام بود که پیشرفتی را که کسی احتمال نمی داد، نصیب ما کرد. ملت ما با دست خالی ـ هیچ اسلحه نداشت ـ با همان قدرت ایمان، در مقابل اسلحه های مدرن و قدرت عظیم نظامی ایستادگی کرد و تمام قدرتها را درهم شکست.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۳۴ - ۱۳۷
***
جماران، ۱۳۶۳_ نامه به آقای سید احمد خمینی (اندرزهای اخلاقی ـ عرفانی)
اهم بیانات:
نامه ای است از پدری پیر فرسوده، که عمر خود را به مشتی الفاظ و مفاهیم به پایان رسانده، و زندگی خویش را در لاک خویشتن تباه نموده، و اکنون نفس های آخرین را با تأسف از گذشتۀ خود می کشد، به فرزند جوانی که فرصت دارد تا چون عبادالله صالحین در فکر رهانیدن خود از تعلق به دنیا که دام ابلیس پلید است، باشد.
فرزندم! کرّ و فرّ دنیا و نشیب و فراز آن به سرعت می گذرد و همه زیر چرخهای زمان خرد می شویم و من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف، به این نتیجه رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنجهای درونی و روانی و روحی شان از سایر اقشار، بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند، بسیار رنج آورتر و جگر خراشتر است.
پسرم! نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است، و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت، شاهد گسستن از حق. میزان در اعمال، انگیزه های آنها است.
من و تو اگر این حقیقت را باور کنیم و حیله های شیطانی و نفسانی بگذارند واقعیات را آنطور که هستند ببینیم، آنگاه از مدح مداحان و ثنای ثناجویان آنطور پریشان می شویم که امروز از عیب جویی دشمنان و شایعه سازی بدخواهان. و عیب جویی را آن گونه استقبال می کنیم که امروز از مداحی ها و یاوه گویی های ثناخوانان.
پسرم! هیچ گاه دنبال تحصیل دنیا، اگرچه حلال او باشد، مباش که حبّ دنیا، گرچه حلالش باشد، رأس همه خطایا است؛
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۵۱۰ - ۵۲۱
***
جماران، ۱۳۶۵_ نامه به وزیر آموزش وپرورش (استفاده ازوجوه شرعی در مدرسه سازی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۷۴ - ۷۵
***
.
انتهای پیام /*