نجف اشرف، ۱۳۵۰_ اجازه نامه به آقای محمد بلال داود، در امور حسبیه و شرعیه

ر.ک صحیفه امام؛ ج 1، ص ۶۴

***

نجف اشرف، ۱۳۵۷_ پیام به ملت ایران درباره چراغانی سوم و پانزدهم شعبان

اهم پیام:

کراراً از ایران نظر اینجانب را دربارۀ مراسمی که به عنوان «جشنهای سوم و پانزدهم‏‎ ‎‏شعبان» برپا می شده خواسته اند؛ مع الأسف رژیم منحط برای مسلمین ایران عیدی‏‎ ‎‏نگذاشته است. دست شاه تا مِرفَق‏‎ به خون ملت ایران فرو رفته و در حال حاضر ملت‏‎ ‎‏عزیز در عزای عزیزان خود نشسته. چگونه ممکن است کسی نظر دهد که جشن بگیرند و‏‎ ‎‏شادمانی کنند؟ شادمانی بر روی اجساد به خون خفتۀ فرزندان اسلام؟! شادمانی در برابر‏‎ ‎‏افراد شریفی که در سیاهچالهای زندان زیر سخت ترین شکنجه های جهنمی دژخیمان به‏‎ ‎‏سر می برند؟! شادمانی در مقابل تبعیدیانی که برخلاف تمام موازین انسانی و قانونی از‏‎ ‎‏اوطان خود بیرون رانده شده اند؟!‏

‏‏ما که هنوز مادرهای داغدار جوانانمان سیاهپوشند، ما که هنوز شاهد صدمات جانکاه‏‎ ‎‏شاه به اسلام بزرگ و کشور اسلامی هستیم، جشنی نداریم. ما که در هر فرصت مدارس و‏‎ ‎‏مساجد و دانشگاههایمان مورد هجوم مأمورین شاه است، چطور ممکن است چراغانی‏‎ ‎‏کنیم؟!‏

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۴۲۶ - ۴۲۷

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع پاسداران آباده (تفاوت حکومت اسلام با دیگر حکومت ها)

اهم بیانات:

تمام رژیمهای غیر الهی که به دست غیر انبیا تحقق پیدا کرده اند، حدود دیدشان‏‎ ‎‏همین طبیعت است. احتیاجات طبیعی را می توانند آنها برآورند؛ می توانند احتیاجات‏‎ ‎‏طبیعی را هم خیلی خوب برآورده کنند. سابق، مسافرتها با الاغ و اسب بود، حالا با طیاره‏‎ ‎‏است؛ سابق طبابت ناقص بود، حالا کامل است و از این هم کاملتر خواهد شد؛ سابق علوم‏‎ ‎‏طبیعی ناقص بود، حالا کامل است و کاملتر هم خواهد شد؛ همۀ اینها حدود طبیعت است.‏‎

تمام رژیمهای غیر وحی ای، رژیمهایی که مربوط نیستند به مبدأ‏‎ ‎‏وحی، کاری به انسان ندارند. راجع به آن چیزهایی که مربوط به باطن انسان است‏‎ ‎‏حکومتها هیچ کار ندارند که شما پیش خودتان چه فکر می کنید

تنها رژیمی که و تنها مکتبی که کار دارد به انسان، از قبل از اینکه این تخم و این دانه‏‎ ‎‏کِشته بشود، تا آن وقتی است که آخر است و آخر ندارد آن مکتبهای انبیاست.

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۴۱۱ - ۴۱۷

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع پاسداران و روحانیون تربت حیدریه (نگرانی برای اسلام)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۴۱۸ - ۴۲۳

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان بهداری و بهزیستی آذربایجان شرقی (برکات نهضت)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۴۲۴ - ۴۳۲

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع اساتید دانشگاه تهران (تفاوت دانشگاه غربی و دانشگاه اسلامی)

اهم بیانات:

فرق بین دانشگاههای غربی و دانشگاههای اسلامی باید در آن طرحی باشد که اسلام‏‎ ‎‏برای دانشگاهها طرح می کند. دانشگاههای غربی ـ به هر مرتبه ای هم که برسند ـ طبیعت‏‎ ‎‏را ادراک می کنند، طبیعت را مهار نمی کنند برای معنویت. اسلام به علوم طبیعی نظر‏‎ ‎‏استقلالی ندارد. تمام علوم طبیعی ـ به هر مرتبه ای که برسند ـ باز آن چیزی که اسلام‏‎ ‎‏می خواهد نیست. اسلام طبیعت را مهار می کند برای واقعیت؛ و همه را رو به وحدت و‏‎ ‎‏توحید می برد. تمام علومی که شما اسم می برید و از دانشگاههای خارجی تعریف‏‎ ‎‏می کنید ـ و تعریف هم دارد ـ اینها یک ورق از عالم است؛ آن هم یک ورق نازلتر از همۀ‏‎ ‎‏اوراق. عالَم، از مبدأ خیر مطلق تا منتها الیه، یک موجودی است که حَظِ طبیعی اش یک‏‎ ‎‏موجود بسیار نازل است؛ و جمیع علوم طبیعی در قبال علوم الهی بسیار نازل است؛‏‎ ‎‏چنانکه تمام موجودات طبیعی در مقابل موجودات الهی بسیار نازل هستند. فرق مابین‏‎ ‎‏اسلام و سایر مکتبها ـ نه مکتبهای توحیدی را عرض نمی کنم ـ بین مکتب توحیدی و‏‎ ‎‏سایر مکتبها، که بزرگترینش اسلام است، این است که اسلام در همین طبیعت یک معنای‏‎ ‎‏دیگری می خواهد، در همین طب یک معنای دیگری می خواهد، در همین هندسه یک‏‎ ‎‏معنای دیگری را می خواهد، در همین ستاره شناسی یک معنای دیگری می خواهد

اسلام در همه چیزش اصلش آن مقصد اعلی را خواسته. هیچ نظری به این موجودات‏‎ ‎‏طبیعی ندارد الاّ اینکه در همان نظرْ نظر به آن معنویت دارد و به آن مرتبۀ عالیه دارد. اگر‏‎ ‎‏نظر به طبیعت بکند، به عنوان اینکه طبیعت یک صورتی است از الهیت؛ یک موجی‏‎ ‎‏است از عالم غیب. اگر نظر به انسان بکند به عنوان این است که یک موجودی است که از‏‎ ‎‏او می شود یک موجود الهی درست کرد. تربیتهای اسلام تربیتهای الهی است؛ چنانکه‏‎ ‎‏حکومت اسلام حکومت الهی است.

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۴۳۳ - ۴۴۱

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع گروهی از عشایر بویر احمد (توطئه استعمار بر عشایر)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۴۴۲ - ۴۴۷

***

جماران، ۱۳۵۹_ پیام به ملت مسلمان ایران (عدم تعرض به بانوان بدحجاب)

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏[‏‏امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در پاسخ استعلام در مورد‏‎ ‎‏تعرض عده ای از افراد ناآگاه و احیاناً ضدانقلاب، به بانوان بی حجاب دستوری به این شرح صادر‏‎ ‎‏فرمودند:‏‏]‏

‏‎ ‎‏ممکن است تعرض به زنها در خیابان و کوچه و بازار، از ناحیۀ منحرفین و مخالفین‏‎ ‎‏انقلاب باشد. از این جهت، کسی حق تعرض ندارد و اینگونه دخالتها برای مسلمانها‏‎ ‎‏حرام است، و باید پلیس و کمیته ها از اینگونه جریانات جلوگیری کنند.‏

‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۵۰۲

***

 

جماران، ۱۳۶۷_ پیام تشکر به آقای منتظری (تسلیت سقوط هواپیمای مسافربری توسط امریکا)

نکته مهم:

جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ‏‎ ‎‏خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با‏‎ ‎‏ابرقدرتهای شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور؛‏‎ ‎‏جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم؛‏‎ ‎‏جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانیهای مرفهین و حاکمان بی درد کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی است.

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۶۸ - ۷۰

***

جماران، ۱۳۶۷_ اجازه نامه به آقای سید حسن موسوی خراسانی، در امور حسبیه و شرعیه

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۷۱

***

. انتهای پیام /*