قم، ۱۳۴۰_ اجازه نامه به آقای علی اصغر معصومی، در امور حسبیه و شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۶۴
***
نجف اشرف، ۱۳۴۵_ نامه به آقای رضا حجتی جهت لزوم ارسال وجوه به نجف
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۸۹
***
نجف اشرف، ۱۳۴۵_ رسید وصول وجه به آقای حاج علی اکبرزاده
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۹۰
***
قم، ۱۳۵۸_ حکم انتصاب آقای سید حسین موسوی تبریزی به سمت قاضی شرع در تبریز و ارومیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۶۵
***
قم، ۱۳۵۸_ حکم لزوم بازگشت آقای محمد باقر غروی به قصر شیرین
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۶۶
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع هیأت بحرینی و روحانیون کردستان (توطئه علیه نهضت اسلامی)
اهم بیانات:
آنچه که الآن به نظر من اهمیت دارد و اهمیت حیاتی دارد، یعنی حیات اسلام به آن بستگی دارد، این است که از حالا به بعد ما چه بکنیم، تکلیف حالا را معیّن کنیم. آنچه که گذشت، گذشت؛ و ـ بحمدالله به خیر گذشت. ما چه بکنیم. که از این به بعد هم به خیر بگذرد؛ به نفع اسلام بگذرد. آن که الآن ما را تهدید می کند و موجب نگرانی است، و نگرانی اش بیشتر از نگرانی ای است که سابق داشتیم راجع به مبارزه با طاغوت، این است که الآن یک قشرهایی هستند، یک اشخاصی در بین ملت هستند، که اینها می خواهند این نهضت اسلامی را با اینکه اسلامی است، بد نمایش بدهند. یعنی مکتب ما را یک طوری نمایش بدهند به دنیا که این مکتب اسلامی هم مثل همین مکاتب دیگر و مثل همین رژیمهای فاسد دیگر است؛ منتها آن وقت قدرت دست یک طایفه ای بود و کارهای خلاف می کردند؛ حالا دست یک طایفۀ دیگر آمده ولی همان کارها را می کنند.
گر ما الآن یک اعمالی به جا بیاوریم، ارتکاب یک کارهایی بکنیم که برخلاف موازین شرعیه باشد، برخلاف موازین عدالت باشد، مثلاً فرض کنید که جوانی از ما برخلاف موازین یک تعدی به غیر بکند، یک جوان که به عنوان پاسبان اسلام است بریزد در خانۀ یک کسی و یک کار زشتی بکند، امروز این را دیگر پای این شخص حساب نمی کنند، می گویند پاسدار اسلام هم اینطوری است؛
اگر به پای شخص حساب می شد و مکتب محفوظ می ماند و نسبت به اسلام نمی دادند، خیلی اشکال نبود. آدم فاسد در عالَم خیلی هست. آدم مخالف با موازین عمل کن زیاد است. اما اگر ما خودمان را پاسدار اسلام بدانیم، ما که در لباس روحانیت هستیم، این صف، و شما که پاسداران اسلام هستید ـ و همه مان ان شاءالله پاسداران اسلام باشیم ـ اگر امروز از ما، از این طبقه، و از شما و این طبقه و از آقایان و آن طبقه اگر امروز یک خلافی صادر بشود، اشخاصی با قلمهای زهرآلود چشمها را دوخته اند که یک چیزی پیدا بکنند برَش یک هزار تا اضافه بکنند و به اسلام نسبت بدهند؛ نه به شما، نه به من.
به وظایف پاسداری عمل بکنید. و آن این است که خودتان پاسدار خودتان هم باشید. این جنود ابلیسی که به باطن انسان هجوم می کنند، پاسداری کنید نگذارید؛ ردشان کنید؛ طردشان کنید؛ نگذارید که وسوسه بکنند شیاطین، و خدای نخواسته یک عملی از شما صادر بشود که اجر شما را از بین ببرد. شما خیلی اجر دارید پیش خدا؛ نگذارید این از بین برود.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۶۷ – ۳۷۳
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع جامعه ورزشکاران باستانی مشهد (تقویت قوای روحانی)
نکته مهم:
همان طوری که با ورزش قوّت جسمانی خودتان را تقویت می کنید، قوای روحانی تان را هم تهیه و تقویت کنید. همان طوری که کوشش می کنید که جسمتان قوی باشد، کوشش کنید که روحتان قوی باشد. آن قوّت روح و قوّت ایمان بود که شما را غلبه داد بر جنود شیطانی و بر طاغوت؛ و باید آن قوّت ایمان و قوّت باطنی، شما را غلبه بدهد بر جنود شیطانی که در باطن انسان، انسان را می خواهد اغوا کند. اصلاح کنید حال خودتان را، همان طوری که تقویت می کنید جسم خودتان را.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۷۴ - ۳۷۵
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع جوانان اصفهان (دشمنان و ایجاد موانع در راه انقلاب)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۷۶ - ۳۷۷
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع پرسنل کمیته انقلاب اسلامی منطقه تهران (مسئولیت مسئولان)
نکته مهم:
شما آقایان که الآن پاسدار انقلاب هستید، یعنی «انقلاب اسلامی»، همان طوری که از انقلاب پاسداری می کنید، تکلیف بالاتر این است که از اسلام پاسداری بکنید؛ و آن به این است که از خودتان پاسداری بکنید. از هواهای نفسانی خودتان، از شهوات خودتان، از میلهایی که میلهایی است که در هر انسانی هست و میل شیطانی است، از اینها پاسداری کنید؛
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۷۸ - ۳۸۲
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع بانوان سواحل جنوب (دستاوردهای انقلاب)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۸۳ - ۳۸۵
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه پاسداران (خطری که اسلام را تهدید می کند)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۸۶ - ۳۹۳
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان سازمان مبارزه با اعتیاد (مواد مخدر)
نکته مهم:
اینها می خواستند که هر قوه ای که احتمال بدهند که در مقابل اجانب بایستد و اربابها بایستد و هر فکری را که احتمال بدهند که این فکر در مقابل آنهاست، اگر بتوانند فکر را از او بگیرند. فکر را چه طور بگیرند؟ به اعتیاد به مشروبات، به اعتیاد به هروئین و امثال این مخدرات که فکر انسان را می گیرد؛ انسان را از میان تهی می کند، مراکز فحشایی که سرتاسر مملکت بود، مراکز فسادی که سرتاسر مملکت بود، خوب، این هم جوانها را مشغول می کرد به یک امور شهوانی که بکلی افکار را از دستشان می گرفت. این یک برنامه بود.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۹۴ - ۳۹۹
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دانشجویان عشایر فارس و کهکیلویه (محرومیت، میراث پهلوی)
نکته مهم:
ایرانی که همه چیزش را بردند و خوردند و مانده است یک خرابه ای که نه اقتصاد صحیح دارد و نه فرهنگ صحیح دارد و نه ژاندارمری صحیح دارد و نه ارتش صحیح دارد و نه هیچ چیز، الآن هم آنکه اداره می کند مملکت را، خود مردم هستند که حفظ نظام و نظم را می کنند، شما تصور می کنید که بشود، امکان داشته باشد که فوراً این کارها همه درست بشود؟ همۀ چیزها یکدفعه صحیح بشود؟ یا مسئله ای است که همۀ ما باید دست به هم بدهیم، دولت و ملت، و این خرابه را بسازیم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۴۰۰ - ۴۰۶
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع گروهی از پاسداران مشهد (حیثیت اسلام)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۴۰۷ - ۴۱۰
***
جماران، ۱۳۶۰_ پیام تشکر به رئیس جمهور لیبی (تسلیت فاجعه هفتم تیر)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۳
***
جماران، ۱۳۶۰_ پیام تشکر به آقای یاسر عرفات (تسلیت فاجعه هفتم تیر)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۴
***
جماران، ۱۳۶۰_ حکم انتصاب آقای سید موسی نامجو به عضویت در شورای عالی دفاع
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۵
***
جماران، ۱۳۶۱_ پیام به شورای عالی تبلیغات اسلامی (اهمیت تبلیغات در داخل و خارج از کشور)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۶، ص ۳۷۰ - ۳۷۱
***
.
انتهای پیام /*