به مناسبت سالروز اجرای سیاست کشف حجاب در ایران (۱۷ ‏‏توطئه کشف حجاب ۱۳۱۴)‏

‏‏چرا جشن «هفده دی»‏ را آزاد ‎‏می گذارند؟ اینها وسیله منفوریت است؛ منفور نکنید سلطان مملکت ‎‏را. ما نصیحت می کنیم این هفده دی را به وجود نیاورید. ما مفاسد را ‎‏می دانیم؛ حفظ کنید این مملکت را. ترقیات مملکت به هفده دی ‎‏نیست. (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۱۷)

‏‏۱۱ / ۹ / ۴۱‏

‏‏* * *‏

‏‏‏‏‏‏‏امروز روز ۱۷ دی است. من یادم است، شاید این آقا هم یادشان باشد؛ ‎‏هرکس سنش به سن ماهاست یادشان است که ۱۷ دی چه شرارتی کرد ‎‏این آدم؛ چقدر به این ملت فشار آورد، چه اختناقی ایجاد کرد، ‎‏چه محترماتی را هَتْک کرد، چقدر سقط جنین شد در ۱۷ دی و این ‎‏اطراف ۱۷ دی، چقدر مأموران این و دژخیمان این به مردم تعدی کردند ‎‏و به زنها تعدی کردند و زنها را از توی خانه ها بیرون کشیدند. این مال ‎‏پدر شما که من نمی توانم شرحش را بدهم. آن کارهایی که او کرده است ‎‏نمی شود شرحش را داد. این در آن عالم معلوم می شود، ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ این عالم ‎‏نمی توانیم ما بفهمیم؛ نمی توانیم بفهمیم چه جانوری بود. (همان؛ ج ۵، ص ۳۶۹ - ۳۷۰)

‏‏۱۷ / ۱۰ / ۵۷‏

‏‏* * *‏

‏‏شما نمی دانید که با بانوان قم چه کردند اینها. یک رئیس نظمیه بود ـ که ‎‏نمی دانم حالا هست یا از بین رفته است ـ که آنطور با بانوان عمل ‎‏می کرد که ـ از قراری که گفتند ـ یک روز دماغش خون آمده بود و ‎‏نشسته بود، خون دماغش داشت می چکید؛ چشمش افتاد به یک زنی ‎‏که چادر دارد یا روسری دارد؛ اعتنا به خون نکرد و پرید به او. (همان؛ ج ۶، ص ۴۲۲)

‏‏۸ / ۱ / ۵۸‏

‏‏* * *‏

‏‎‏از جمله چیزهایی که در زمان رضا خان به تبع آتاترک انجام گرفت، ‎‏یکی اتحاد شکل بود؛ و یکی کشف حجاب. آن وقت این اتحاد شکل ‎‏و این کشف حجاب را در بوق و سرنا، بلندگوهای آنها چه تعریفهایی ‎‏کردند، چه مداحیهایی کردند؛ از آخوند، که مخالف با این مسائل بود، ‎‏چه تکذیبهایی کردند؛ چه شعرهایی گفتند. شاید شعرهایش را ‎‏بعضی اش را شنیده باشید. چه شعرهای هجوی می گفتند، که گفتنی ‎‏نیست. (همان؛ ج ۷، ص ۳۳۱)‏‏ ‏

‏‏۲۶ / ۲ / ۵۸‏

‏‏* * *‏

‏‏آن کشف حجابی که رضا خان به تبع ترکیه و به تبع غرب و به ‏‏[‏‏واسطه‏‏] ‎‏مأموریتی که داشت، ‏‏[‏‏انجام داد‏‏]‏‏ برخلاف مصلحت مملکت ما ‎‏بود.‏ (همان؛ ص ۳۳۳)

‏‏۲۶ / ۲ / ۵۸‏

‏‏* * *‏

‏‏قضیه کشف حجاب، قضیه ای نبود که اینها بخواهند برای خانمها ‎‏خدمت بکنند، اینها می خواستند که این طبقه ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ هم با زور و با فشار ‎‏نابود کنند. آن مآثری که اینها دارند، آن خدمتهایی که این قشر ‎‏می توانند به ملت بکنند، آن خدمتهای ارزنده ای که بانوان ما عهده دار ‎‏آن هستند، از دستشان گرفته بشود؛ و نگذارند اینها آن خدمت اصیلی ‎‏که باید بکنند و آن تربیت بچه ها، که بعدها مقدرات مملکت به دست ‎‏آنهاست، اینها نگذارند که این خدمت انجام بگیرد؛ مبادا بچه ها در ‎‏دامن اینها تقوا پیدا بکنند؛ در دامن اینها تربیت اسلامی بشوند؛ تربیت ‎‏ملی بشوند؛ و بعد در دبستانها که آمدند و بعد در دبیرستانها که رفتند، ‎‏نتوانند آنها با تبلیغاتی که آنجا می کنند و استادهایی که از خودشان ‎‏آنجا می گذارند و مبلغینی که در آنجا دارند نتوانند اینها را برگردانند. از این جهت، نقشه این بود که این بانوان را از آن مقام اصیل بزرگی ‎‏که دارند کنار بزنند، و به خیال خودشان نیمی از این جمعیت ایران را ‎‏آزاد کنند! دیدید که چه جور «آزاد» کردند. من دیدم که ـ شماها شاید اکثراً یادتان نباشد ـ من دیدم که چه کردند با این بانوان محترم ایران؛ ‎‏ چه فشارها آوردند؛ با سرنیزه ها این کار بیجا را انجام دادند. و بعد هم ‎‏خواستند نتیجه بگیرند که کار اصیل را از دست اینها بگیرند ‏‏[‏‏تا‏‏] ‎‏تربیت اولاد را اینها نتوانند بکنند.‏‏ ‏

‏‏ اینها اگر وارد بشوند در شغلهای مثلاً دیگر، شغلهای غیر اساسی، ‎‏نمی توانند به طور اصالت رفتار کنند. (همان؛ ص ۳۳۱ – ۳۳۲)

‏‏ ‏‏‏۲۶ / ۲ / ۵۸‏‏ ‏

‏‏* * *‏

‏‏آن وقت که به اسم «کشف حجاب» و برای کشاندن ملت به تباهی آن ‎‏سابقی اقدام کرد، در همین قم شاید از جاهای دیگر بیشتر فشار آورد. ‎‏در تهران همین طور. در همه جا. (همان؛ ص ۸، ص ۱۳۰ - ۱۳۱)‏

‏‏۲۳ / ۳ / ۵۸‏

‏‏* * *‏

‏‏من می توانم بگویم که در زمان این پدر و پسر به بانوان ما بیشتر ظلم ‎‏شد تا به سایر اقشار. شما شاید اکثراً یادتان نباشد که در زمان رضاشاه ‎‏با بانوان چه کردند اینها. چه مصیبتهایی به بار آوردند با اسم ‎‏اینکه می خواهیم ایران را به نظیر اروپا مثلاً بکنیم، ایران را متجدد ‎‏بکنیم، نصف از جمعیت ایران را می خواهیم در جامعه بیاوریم. با ‎‎‏بانوان نمی دانید چه کردند اینها. دو طایفه را در آن وقت از همه ‎‏بیشتر بهشان ظلم کردند: یکی بانوان بود، که با این اسم آنقدر ظلم ‎‏کردند، و یکی هم روحانیون بود. این دو طایفه را شاید در زمان ‎‏رضاشاه بیشتر از سایر مردم بهشان تعدی کردند. بانوان را الزام کردند ‎‏به اینکه در مجالس کذایی که داشتند حاضر بشوند. مردها با ‏زنهایشان، با دخترهایشان، در آن مجلسهای فاسد، الزام داشتند که ‏حاضر بشوند. (همان؛ ج ۸، ص ۳۵۴)

‏‏۱۰ / ۴ / ۵۸‏

‏‏* * *‏

‏‏‏‏شاید بسیاریش را یادتان نباشد که من یادم است که اینها در زمان ‎‏رضاخان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردند، ‎‏چه پرده ها دریدند از این مملکت. چه زورگوییها کردند و چه بچه ها ‎‏سقط شد در اثر حمله هایی که اینها می کردند به زنها که چادر را از ‎‏سرشان بکشند. (همان؛ ج ۱۰، ص ۴۸۹ – ۴۹۰)

‏‏۱۴ / ۸ / ۵۸‏

‏‏* * *‏

‏‏‏‏زمان رضاشاه این مسائل مطرح شد. قضیه کشف حجاب یک مطلبی ‎‏نبود که اینها می خواستند زنها را، مثلاً ده میلیون زن را بیاورند در ‎‏جامعه وارد کنند. اینها یک دستوراتی بود که اینها می گرفتند از خارج ‎‏و برای اسارت ما اجرا می کردند.‏

‏‏ قضیه ها، شاید شما هیچ کدامتان یادتان نباشد که آن وقت چه ‎‏کردند، کوچک بودید. اما من تلخی این کشف حجابی که اینها کردند ‎‏و اسمشان را بعداً «آزاد زنان و آزاد مردان» پسر رضاخان گذاشت، ‎‏‎‏من تلخی اش باز در ذائقه ام هست. شما نمی دانید چه کردند با این ‎‏زنهای محترمه و چه کردند با همه قشرها. الزام می کردند هم تجار را، ‎‏هم کسبه جزء را، هم روحانیت را، هر جا زورشان می رسید به اینکه ‎‏مجلس بگیرید و زنهاتان را بیاورید در مجلس، بیاورید در مجلس ‎‏عمومی، آن وقت اگر اینها تخلف می کردند، کتک دنبالش بود، حرف ‎‏دنبالش بود، همه چیزها و حرفها بود. و اینها می خواستند زن را ‎‏وسیله قرار بدهند از برای اینکه سرگرمی حاصل شود برای جوانها و ‎‏در کارهای اساسی اصلاً وارد نشود. طریقهای مختلفی اینها داشتند ‎‏برای اینکه این جوانهای ما را، این دانشگاهیهای ما را، همه این قشرها ‎‏را نگذارند به فکر خودشان بیفتند و به فکر مملکتشان بیفتند. از آن ‎‏طرف همین مسأله کشف حجاب با آن فضاحتی که اینها کردند و با آن ‎‏رفتاری که با زنهای محترمه کردند و با آن رفتاری که با روحانیون کردند ‎‏در این مسائل که حتی به مرحوم آقای کاشانی آمدند تکلیف کردند که ‎‏شما باید وارد بشوید در این مجلس، فرمودند که شما باید مجلس ‎‏بگیرید، ایشان گفته بودند ... : من هم همان را می گویم، حتی به اینها هم ‎‏آمده بودند پیشنهاد کرده بودند. دیگر در شهرستانها، در دهات و همه ‎‏جا حتی در قم، یک فضاحتی در قم در آوردند که قابل ذکر نیست. (همان؛ ج ۱۳، ص ۱۹۱)

‏‏۱۹ / ۶ / ۵۹‏‏ ‎

‏‏* * *‏

‏‏شاید من بهتر از دیگران مشکلاتی که بر این مملکت در طول سلطنت ‎‏این پدر و پسر گذشت شاهد بوده ام، و به اندازه من کمتر کسی از باب ‎‏اینکه عمرش وفا نکرده است، شاهد این مسائل بود.‏ اکثر شما خانمها آن زمان را یاد ندارید و شاید در بین شما بسیار ‎‏کم باشد که آن زمان اسفبار را یاد داشته باشد. در آن زمان به اسم اینکه ‎‏می خواهیم نیمی از جمعیت ایران را فعال کنیم، آن شقیّ جنایتکار ‎‏دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود؛ و به جای ‎‏اینکه نیمی از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگری هم که نیمه ‎‏مردان بود به طور بسیار زیادی از فعالیت انداختند و این عروسکهایی ‎‏که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابانها راه ‎‏انداختند، آنهایی که در ادارات بودند، سایر افرادی که در ادارات ‎‏بودند را هم از کارهای خودشان بازداشتند و آنهایی که در خیابانها ‎‏رها بودند، جوانهای ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوانهای ما را از ‎‏دست آنها گرفتند. به اصطلاح خودشان می خواستند که تمدن شرق را ‎‏وارد ایران کنند، و با آن وضعی که درست کردند، تمدن بزرگ اسلامی ‎‏را هم از بین بردند. و بحمدالله در شهر مقدس قم آنچنان پایداری ‎‏کردند خانمها و بانوان که مشت به دهن آنها زدند و در تهران و سایر ‎‏شهرها هم اکثریت زنها، اکثریت بانوان با آن مخالفت کردند و تودهنی ‎‏زدند؛ و همان مقدار از عروسکهایی که خودشان را مهیا کرده بودند ‎‏برای اینکه، ایران را به فساد بکشند. (همان؛ ج ۱۷، ص ۳۵۹)‏‏

. انتهای پیام /*