توده های مردمی ایران در تمام دوران مبارزه قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از رهبری امام خمینی (س) حمایت کردند. بخش مهمی از اسناد پرونده امام در ساواک مربوط به کنشها و واکنشهای مردمی و رفتار و عملکرد طرفداران و علاقه مندان ایشان است.

با تبعید امام دیدارها و ملاقاتهای امام با مردم قطع شد و این وضعیت تا انتقال ایشان به عراق ادامه داشت. در این مدت مقلدان امام اقدامات و فعالیتهای زیادی به منظور آزادی و رفع تبعید ایشان انجام دادند و مجموعه این تلاشها در داخل و خارج از کشور، رژیم را تحت فشار قرار داد تا ایشان را به عراق انتقال دهد.

در این مقطع گزارشهای فراوانی حاکی از فعالیت تبلیغی یاران و اصحاب امام به پشتیبانی از ایشان وجود دارد. تبلیغ به نفع امام معمولاً با انتقاد شدید نسبت به دولت و حتی شخص شاه همراه بود. (به عنوان نمونه به سند مورخ 7/9/43 ستاد بزرگ ارتشتاران). مقلدان و پیروان امام معمولاً با روحانیون طرفدار ایشان در ارتباط بودند و نشریات منتشر شده از سوی یاران امام در حوزه علمیه قم به دست آنان می رسید و مطالعه می کردند. (سند شماره 2194 س ت /3 ـ 22/11/43) در موارد زیادی طرفداران امام از سوی ساواک احضار و مورد بازجویی قرار می گرفتند و حتی از آنان تعهد گرفته می شد که فعالیت مضره ای انجام ندهند، با این حال علی رغم این تذکرات و تعهدات، همچنان جمعی از پیروان امام فعالیتهایی خلاف نظر رژیم انجام می دادند. (سند شماره 35 س ت /3 ـ 10/1/44) برخی از طرفداران امام به زندان محکوم می شدند و پس از آزادی مورد استقبال عامه مردم قرار می گرفتند.

لحن و کلام مردم و مقلدان امام نیز بر اثر خشم و انزجار از اقدام رژیم در تبعید ایشان، صریح  و بی پرده بود. مثلاً از صاحب یک قهوه خانه نقل شده که: پنجاه هزار تومان نقد دارم و حاضرم فدای آیت اللّه  خمینی کنم و شاه و دار و دسته اش را نابود سازم. (سند شماره 815/20 الف ـ 14/1/44).

برخی بازاریان با وجود اذیت و آزار مأموران و تیغه کشیدن در مغازه هایشان از سوی ساواک، حاضر بودند جاناً و مالاً از امام دفاع کنند. (سند شماره 1648/20 الف ـ 25/1/44) ساواک به دنبال شناسایی طرفداران امام بود، لذا به مأموران دستور داده شد اعمال و رفتار مظنونین را بویژه در بازار تهران تحت مراقبت قرار دهند.

در زمستان سال 43 همچون سال گذشته یاران امام با در اختیار گذاشتن ذغال به یاری مردم نیازمند شتافتند. یک گزارش به تاریخ 9/10/43 حاکی است چندین انبار ذغال در میدان (محل قدیمی عمده فروشی میوه و تره بار در میدان شوش تهران) به این امر اختصاص داشت و روزانه هزاران نفر به آنجا مراجعه می کردند.

از آنجا که مغازه های تهیه فتوکپی در تکثیر تلگرافها و اعلامیه ها نقش داشتند، ساواک با بازجویی از آنها و اخذ تعهد، سعی داشت از تکثیر اینگونه اوراق جلوگیری کند. (سند شماره 1998 س ت /3 ـ 19/10/43) ساواک کرمانشاه اطلاع داد فروشگاه تعاون در تهران جنب مدرسه دارالفنون عکسهای آیت اللّه  خمینی را داخل کالاها به شهرستانها صادر می کند. (سند شماره 2467/5/ ه ـ 30/4/44) دستور تحقیق در این زمینه داده شد.

جلسات هیأتهای مذهبی محلی بود که ضمن آموزش مسائل عقیدتی و احکام، مسائل سیاسی نیز در آن مطرح می شد. در این جلسات برای آزادی و سلامتی امام خمینی دعا می شد. از مساجد فعال که سخنرانان مشهوری چون آقای فلسفی در آن سخنرانی می کردند، می توان از مسجد لرزاده واقع در میدان خراسان تهران نام برد. (سند شماره 23139/20 الف ـ 8/11/43)

استفاده و استماع نوارهای سخنرانی امام و دیگر روحانیون (بویژه آقای فلسفی) در مجالس و محافل خصوصی ادامه داشت که سند شماره 622/ س ری ـ 24/9/43 نمایانگر این اقدام طرفداران و علاقه مندان امام است.

با انتقال امام به عراق، جمعی از شاگردان، یاران و مقلدان ایشان در صدد برآمدند با سفر به عراق با یک تیر دو نشان بزنند، هم زیارت عتبات عالیات و هم دیدار و ملاقات با امام خمینی. رژیم به منظور جلوگیری ازهرگونه ارتباط امام با ایرانیان از مسافرت افراد به عراق جلوگیری و یا کارشکنی می کرد. بویژه در مواردی که احتمال می رفت پول و وجوهات شرعی برای امام برده می شود. (سند شماره 35382/316 ـ 8/8/44)

در داخل ایران فعالیت تبلیغی یاران امام همچون سابق ادامه یافت و اموری چون حمایت مادی و معنوی از زندانیان مسلمان دنبال شد. ذکر نام امام و دعا برای سلامتی و بازگشت ایشان در اماکن مختلف، نشان از عشق بی پیرایه مردم نسبت به ایشان داشت که مرتکبین از سوی ساواک احضار و توبیخ و مؤاخذه می شدند. (سند شماره 27248/20 الف ـ 2/11/44)

در محافل و مجالس مذهبی، در قالب روضه، سخنرانی و مرثیه سرایی، مطالب و مضامین ظلم ستیزانه ای مطرح و با کنایه یا با صراحت نام امام خمینی برده می شد. در تعدادی از جلسات هیأتهای مذهبی احکام شرعی از روی رساله ایشان بیان می گردید. (اسناد بهمن و اسفند 44)

کسانی که قصد مکاتبه با امام داشتند برای رهایی از سانسور ساواک، پاکت نامه را داخل پاکت دیگری گذاشته و به آدرس دوستان و آشنایان مورد اعتماد در خارج از کشور می فرستادند و آنان نامه مورد نظر را به امام تحویل می دادند یا پست می کردند. (سند شماره 11240/20 ه 6 ـ 29/3/46)

نمایندگی ساواک در عراق رفت و آمدهای منزل امام را تحت کنترل قرار داده و مشخصات اتومبیلها را به ایران منعکس می کرد. این نمایندگی همچنین مأموریت داشت زائران ایرانی را که با امام ملاقات می کردند، شناسایی و گزارش کند. (گزارشهای دی و بهمن 46)

در مورد ارسال وجوهات نیز نمایندگی ساواک در عراق به طور مرتب گزارشهایی به مرکز ارسال می کرد.

گزارشهای مربوط به چاپ و فروش رساله و دیگر تألیفات امام متعدد و متنوع است. نمایندگی ساواک در عراق با ارسال جلد اول و دوم کتاب تحریرالوسیله اعلام کرد این کتاب در اغلب کتابفروشیهای نجف به فروش می رسد. (سند شماره 366 ـ 26/1/47) مطابق سند شماره 21947/20 ه 3 ـ 18/6/47 کتابی به نام امر به معروف به قلم خمینی به تازگی به ایران آمده و به زبان فارسی و عربی چاپ شده است. براساس سند شماره 2706/21 ـ 7/7/47 کتاب فوق بخشی از کتاب تحریرالوسیله بود.

متعاقب خبری مبنی بر خرید و فروش کتاب کشف اسرار، دستور داده شد محل چاپ و عاملان تهیه و فروشندگان این کتاب شناسایی شوند. (سند شماره 20894/20 ه 3 ـ 11/6/47)

یکی از برنامه های تبلیغی از طریق جذب جوانان به کوهنوردی بود. مأموران نفوذی ساواک در این برنامه ها حضور یافته و مطالب رد و بدل شده را گزارش می کردند. (سند شماره 15081/20 ه 3 ـ 2/5/47).

برخی طرفداران امام در مراکز آموزشی بویژه رده نونهالان به فعالیت فرهنگی اشتغال داشتند. (سند شماره 5261/20 ه 3 ـ 18/2/47)

در مهر و آبان 47 گزارشهایی از صدور اعلامیه و پخش آن در برخی شهرها موجود است. گزارشها همچنین از گسترش ارتباطات امام در خارج از کشور حکایت دارد.

مطابق سند شماره 4165/21 ـ 16/10/47 تجار تهرانی وجوهات شرعی را به آلمان حواله و تجار مقیم آلمان به طور غیر مستقیم آن را برای امام ارسال می کردند. دستور شناسایی این تجار به نمایندگی ساواک داده شد. مدیرکل اداره سوم ساواک طی نامه ای به ساواک تهران و قم با اشاره به افزایش شهریه امام و اینکه وضع ایشان به مراتب بهتر از زمانی است که در ایران به سر می برد، دستور داد با استفاده از کلیه امکانات نسبت به شناسایی عاملین جمع آوری و ارسال پول به عراق اقدام و نتیجه را سریعاً اعلام دارند. (سند شماره 100345/316 ـ 23/10/47)

اعلامیه امام خطاب به زائران بیت اللّه  الحرام که در آن علیه جشنهای شاهنشاهی بشدت موضعگیری کرده بودند، در فروردین 1350 و ماههای بعد در اختیار دیگران قرار گرفت. شناسایی دست اندرکاران چاپ و تکثیر اعلامیه های امام از مهمترین وظایف ساواک بود. در مرداد و شهریور 50 گزارشهایی در این خصوص وجود دارد. در توزیع اعلامیه ها، هیأتهای
مذهبی تهران فعال بودند. اعلامیه ها از طریق پست به شهرستانها ارسال می شد.

دیدار و ملاقاتهای امام با زائران ایرانی و دریافت وجوهات شرعی، علی رغم میل رژیم ادامه یافت که سند شماره 2282/312 ـ 7/4/56 نمونه ای از این ارتباطات است.

از نیمه دوم سال 56 بویژه پس از حادثه شهادت حاج آقا مصطفی خمینی فعالیت یاران امام به اشکال مختلف از قبیل چاپ و تکثیر اعلامیه و نوارهای سخنرانی گسترش یافت.

گزارشها حاکی از افزایش و همه گیر شدن محبوبیت امام است. مطابق سند شماره 1346/211 ـ 30/11/56 جمعی از کارگران کارخانه ایران ناسیونال که برای زیارت به عراق رفته بودند، با مشاهده امام در حرم امیرالمؤمنین(ع) به طور دسته جمعی برای سلامتی ایشان دعا کردند. این گزارشها حاکی است در برخی کوچه های نجف «شعار خمینی
پیروز است» نوشته شده بود. موضوع گزارش فوق به اطلاع مدیرعامل کارخانه ایران ناسیونال رسید. وی اعلام کرد چنانچه موضوع صحت داشته باشد، مرتکبین را تنبیه یا اخراج می کند. (اسناد اسفند 56)

در تیر 57 اعلامیه امام در تحریم جشنهای ماه شعبان به عنوان اعتراض به جنایات رژیم در ایران پخش شد. پخش اعلامیه در ماههای مرداد، شهریور و مهر در مراکز مختلف و بویژه بازار تهران و خیابانهای پررفت وآمد گزارش شده است. با توجه به ارسال نوارهای سخنرانی و اعلامیه امام از کشورهای عربی، به نمایندگیهای ساواک دستور شناسایی پیروان امام داده شد. (سند شماره 2154/334 ـ 11/7/57)

ساواک و شهربانی با شناسایی برخی عاملان و فروشندگان نوارهای سخنرانی، آنان را احضار و بازخواست می کردند.

در سال 57 بویژه از تیرماه به بعد همان گونه که در تظاهرات مردمی ضد رژیم شعارهایی به پشتیبانی از امام داده می شد، نوشتن شعار بر روی دیوار و اماکن به صورت امری عادی درآمد، از این رو گزارشهای متعددی در این راستا وجود دارد. تنها تمهید نیروهای انتظامی آن بود که در اسرع وقت این شعارها را محو کنند. محتوای این شعارها عبارت بود از: «درود بر خمینی ـ زنده باد خمینی ـ مرگ بر شاه ـ خمینی تو وارث حسینی ـ درود
بر خمینی بت شکن ـ خدا، قرآن، خمینی» و شعارهای ضد سلطنتی.

و بدین ترتیب در آن روزهای سرد زمستانی که پنجه های آغشته به خون دیو صفتان بر روی برف سپید چکّه می کرد، مبارزات مردم غیور و هوشمند ایران به رهبری امام، تاج سلطنتی 2500 ساله را واژگون کرد.

منبع: سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک (ج. 13)

 

. انتهای پیام /*