متون اقتصاد اسلامی و اقتصاد کلاسیک هر یک بر مبنای آموزه های خود تلاش برای نیل به سطح قابل قبولی از استقلال اقتصادی و خودکفایی را با ابزارهای خاص خود توصیه می کنند. تا آنجا که اسلام، استقلال و عزت پایدار مسلمانان را در گرو استقلال اقتصادی بیان می کند (انفال/60) و جامعه اسلامی را به تلاش جدی برای تولید و تقویت قوای مختلف توصیه کرده است. (نساء/141) اقتصاد کلاسیک نیز با ارائه راهبردهای مختلفی چون صادرات مواد اولیه، جایگزینی واردات و تشویق صادرات، بسترهای مناسب برای حرکت به سمت توسعه پایدار توأم با استقلال اقتصادی و حضور قدرتمند در عرصه های تجاری بین الملل را توصیه می کند.
امام راحل ضمن اشراف بر دیدگاهها و جهت گیریهای اقتصاد اسلامی در مورد نقش و جایگاه استقلال و خودکفایی اقتصادی به منظور عزت و رشد پایدار مسلمین، و درک موقعیت زمانی، جایگاه دستیابی به استقلال اقتصادی و تحکیم پایه های اقتصاد ملی را در شرایط کنونی خاطرنشان می سازد و با شناخت اهمیت ساماندهی اقتصاد ملی به منظور حصول رشد و توسعه درون زا جایگاه حرکت به سمت استقلال اقتصادی ـ به عنوان استراتژی بلندمدت ـ را مورد تأکید قرار می دهد و این همان چیزی است که در تئوریهای اقتصاد کلاسیک نیز در اشکال مختلف و با ابزارهای گوناگون مورد تأکید قرار می گیرد.
در چارچوب اندیشه های اقتصادی حضرت امام، بر استقلال اقتصادی به عنوان یک ضرورت تأکید شده تا آنجا که ایشان دستیابی به استقلال اقتصادی حتی با تحمل هزینه اجتماعی محاصره اقتصادی را سودمند می دانند و می فرمایند :
«این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن می ترسند، من یک هدیه ای می دانم برای کشور خودمان؛ برای اینکه محاصره اقتصادی این است که مایحتاج ما را به ما نمی دهند، وقتی که مایحتاج را به ما ندادند خودمان می رویم دنبالش» و در ادامه می افزایند: «مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی دهند، ما خودمان باید تهیه کنیم». (صحیفه امام؛ ج 14، ص 115)
همچنین می فرمایند : «شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان بر این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید، در فرهنگ مستقل باشید در صنعت مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید. وقتی که بنابر این معنا گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید می توانید که کشور خودتان را نجات دهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه کنید استقلال کشور خودتان را برای همیشه».(صحیفه امام؛ ج 14، ص 246)
از فحوای کلام امام می توان دریافت که ضرورت استقلال اقتصادی برای ایشان تا آنجا حائز اهمیت است که استقلال کشور را نجات کشور در تمام زمینه ها به ویژه در عرصه های اقتصادی و صنعتی می دانند و به دور از هر نوع تعارف می فرمایند: «من دست و بازوی همه کسانی که بی ادعا و مخلصانه در صدد استقلال و خودکفایی کشورند می بوسم».(صحیفه امام؛ ج 21، ص 233)
امام بر این باور بودند که استقلال اقتصادی مقوله ای کلیدی است که حیات ملت بدان وابسته است و دستیابی به آن کشور را بیمه خواهد کرد. طبیعی است چنین امر خطیری نیازمند فداکاری، ایستادگی و تحمل مشقات در عرصه های تولید و صنعت است و لذا می فرمایند :
«مادامی که بخواهیم مستقل باشیم و زیر بار وابستگی نرویم، باید تحمل این مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پیدا کنیم».(صحیفه امام؛ ج 17، ص 243)
«باید زحمت بکشیم تا در همه جناحها خودکفا باشیم. امکان ندارد که استقلال به دست بیاید قبل از اینکه استقلال اقتصادی داشته باشیم». و یا می فرمایند : «چنانچه امروز وفادارید و در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که شما را جز برای بردگی خویش نمی خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگ ستم پذیری نگه میدارند نجات می دهند و زندگی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید».(صحیفه امام؛ ج 10، ص 433)
در این گفتار، امام زندگی شرافتمندانه و حصول استقلال اقتصادی را در گرو تحمل مشکلات و ایستادگی ملت در مقابل تنگناهای اقتصادی می داند و نجات ملت از وابستگی به کالاهای مصرفی اجانب و تلاش برای تولید آنها در داخل به دست تولیدکنندگان داخلی را که به نوعی همان برداشت از سیاست جایگزینی واردات کلاسیک است، مورد تأکید قرار می دهد. در کنار تأکید جدی و اصولی حضرت امام بر تحمل مشقات به عنوان بستر مناسب برای حرکت به سمت استقلال اقتصادی، اعتماد به نفس و باور به رشد تولید و صنعت نیز به عنوان مؤلفه مهم دیگر در بیانات ایشان در مقاطع مختلف مورد تأکید قرار گرفته است.
«این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی مطلقاً وارد شده است که گوششان به این است که غربیها چه می کنند و چه می گویند و چه عمل می کنند و خودشان را از دست بکلی داده اند، استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را از دست داده اند این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت و امثال اینهاست. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوری باشد که بعد از ان شاءالله چند سال افرادی که از فرهنگ بیرون می آیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را ببیند و نه تبع ببیند و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم».(صحیفه امام؛ ج 9، ص 75)
در جایی دیگر، به طور شفاف اعتماد به نفس را از زاویه توانمندیهای انسان ایرانی در مقایسه با سایر ملل مورد تأکید قرار می دهند و می فرمایند : «آنهایی که این صنعتهای بزرگ را درست کردند، آنها هم انسانهایی یک سر و دوگوشی هستند که مثل سایر انسانها؛ منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند. قبل از اینکه ما بیدار بشویم آنها بیدار شدند و همّ خودشان را صرف این کردند که با ایادی خودشان مستقیماً یا به طور غیرمستقیم ما را غافل کنند ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی توانید».(صحیفه امام؛ ج13، ص 534)
بنابراین مرعوب شدن ملتها در مقابل سایر جوامع مانعی برای استقلال اقتصادی است.
«ما تا بنای بر این نگذاریم که خودمان هم یک آدمی هستیم برای خودمان می توانیم کار کنیم، ما به آن نان جوی که خودمان درست کنیم تا بنای بر این نگذاریم که همان نان جو را می خوریم و از خارج نمی خواهیم، نمی توانیم درست کار کنیم کار را ما تا بنای بر این نگذاریم که همان منسوجاتی که خودمان درست می کنیم کافی مان هست منسوجات ما ترقی نمی کند و ما باز تابع غیر باید بشویم و دستمان پیش غیر دراز بشود». (صحیفه امام؛ 11، ص 222)
ایشان به طور گسترده به توانایی ایران و ایرانی در راه استقلال در تمام عرصه ها اعتقاد داشتند و رشد پایدار و بلندمدت را در سایه اتکا به نیروها و استعدادهای داخلی می دانستند و قطع وابستگی فکری را به عنوان زمینه ساز استقلال در تمام زمینه ها گوشزد می کردند و می فرمودند:
«اگر ما از وابستگی فکری بیرون بیاییم، همه وابستگیها تمام میشود. اینکه ما وابسته شدیم، در اقتصاد وابسته هستیم، در- عرض می کنم که- فرهنگ وابسته هستیم، در همه چیز وابسته هستیم، مبدأ این همین است که در فکر وابسته هستیم. فکرمان نمی تواند بِکشد این را که ما خودمان هم فرهنگ داریم؛ خودمان هم فرهنگمان غنی است؛ خودمان هم همه چیز داریم، یک مملکت غنی ای ما داریم.». (صحیفه امام؛ ج 10، ص 53)
همچنین به نیروهای جوان و خلاق توجه خاصی داشتند و رهایی کشور از وابستگیها را در گرو بهره گیری از نیروی عظیم جوانان می دانستند و در یکی از بیانات خود فرمودند: من قدم شما جوانانی که برای اسلام، برای کشور خودتان کوشش می کنید گرامی می دارم. جوانهای ما اثبات کردند که می توانند خودشان عمل بکنند و مطمئن باشید که در درازمدت شما همه کار می توانید بکنید. امیدوارم که مغزها را به کار بیندازید و آن خوفهایی که ایجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذارید و با شجاعت وارد کار شوید و کار خودمان را انجام بدهید». (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 16، ص 83)
در بسط و گسترش این طرز تفکر و اتکای بیشتر به توانمندیهای داخلی حضرت امام به توطئه دشمنان و کم رنگ کردن توانمندیها و تخصص نیروهای داخلی اشاره می کنند و می فرمایند: «آنها سعی می کنند محتوای اشخاص را بگیرند که اطمینان به خودشان نداشته باشند مثلاً ما طبیب داریم. چه شده است که یک مریض وقتی پیدا می کنیم فوراً صحبت این است که «برو اروپا» این برای این است که ما را به طبیبهای خودمان بدبین کردند طبیب داریم و بدبین شدیم. ما مهندس داریم، نمی توانیم بگوییم مهندس ما نداریم اما این محتوا را از ما گرفته اند که اگر بخواهیم جاده ای اسفالت کنیم مهندسش را باید از خارج بیاورند». (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 8، ص 79)
بنابراین رشد پایدار اقتصادی در گرو استقلال اقتصادی است و با استقلال اقتصادی یک کشور بیمه خواهد شد. این استقلال با تحول نهادی در فرهنگ، صنعت، جامعه و سایر بخشهای اقتصادی و اجتماعی پیوند خورده و استقلال ضرورت انکارناپذیر جامعه می شود.
برای حصول استقلال اقتصادی پایداری و تحمل مشکلات و وجود اعتماد به نفس در عرصه های تولیدی و اقتصاد زمینه ساز خودکفایی و اقتصادی مستقل است.
بسیاری از نظریه پردازان معاصر توسعه، رشد درونزا و رویکردهای درون نگر برای توسعه و تجارت را توصیه می کنند. تجربه تاریخی بسیاری از ملل حکایت از موفقیت جوامعی دارد که فرایند رشد و توسعه اقتصادی را با اتکا به تواناییها و استعدادهای داخلی به پیش برده اند. این مهم به طور شفاف در افکار و اندیشه های اقتصادی حضرت امام به چشم می خورد به ویژه اینکه ایشان اتکا به نیروهای داخلی، بهره گیری از توان متخصصان بومی و ایجاد فضای لازم برای رشد استعدادهای ملی را به عنوان اصلی ترین عنصر رشد و توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرار می دهند.
با این تفاسیر می توان دریافت که در بُعد اهمیت و جایگاه استقلال اقتصادی، حضرت امام نه فقط با استناد به آموزه های قرآن و رویکردهای اقتصادی آن در صدد تبیین و ترویج اندیشۀ عدم وابستگی و استقلال است، بلکه آنچه در بیانات و رهنمودهای ایشان در این زمینه به جای مانده، تضاد یا تقابلی با اندیشه های رایج و متعارف اقتصاد کلاسیک ندارد و در بسیاری موارد به ویژه در مورد تأکید ایشان بر رشد درونزا، جایگزین کردن واردات، و توسعه بخشهای کلیدی اقتصادی همان مضامین پیچیدۀ اقتصاد متعارف است. ایشان لزوم حرکت به سمت استقلال اقتصادی و دستیابی به خودکفایی را به عنوان ضرورتی حیاتی برای جامعه اسلامی مورد تأکید قرار داده است.
برگرفته از "رهایی از اقتصاد وابسته (خودکفایی) راهبرد امام خمینی (س) در عرصه اقتصاد"
.
انتهای پیام /*