متن سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد نوروزی، برگرفته از کتاب "همبستگی ملی و مشارکت عمومی از دیدگاه امام خمینی (س)" تقدیم خوانندگان گرامی می شود:
بسم اللّه الرحمن الرحیم و الصلاة و السلام علی سیدنا ونبینا أبیالقاسم محمد (صلیاللهعلیهوآله) و علی أهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة اللّه علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدّین.
با تشکر از مسئولان مؤسّسۀ تنظیم و نشر آثار امام (س)، جهت برپایی این محفل، و نیز با گرامی داشت یاد و خاطرۀ شهدای پانزده خرداد و امام شهیدان که در این هفته در سالگرد آن عزیزان هستیم.
با نگاهی اجمالی به حیات حضرت امام درمی یابیم که سراسر زندگی سیاسی ایشان، دعوت به همبستگی در دین و مشارکت مردم در صحنه های سیاسی و اجتماعی بود. کلام خود را با این آیۀ شریفه آغاز می کنم که: «قُل ْإنَّمَا أعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا ِلله مَثْنَی وَ فُرَادَی. (سبأ (34): 46)دربارۀ مشارکت عمومی و همبستگی ملّی، پرسش های گوناگونی قابل طرح است؛ از جمله این که: مفهوم مشارکت عمومی و همبستگی ملّی چیست؟ چه ضرورتی ایجاب می کند که به آن بپردازیم؟ چه آفاتی مشارکت عمومی و همبستگی ملّی را تهدید می کند؟ چه مکانیزمی برای آن وجود دارد؟
انقلاب اسلامی، ظهور یک فلسفۀ سیاسی و سقوط فلسفۀ سیاسی دیگری بود. فلسفۀ سیاسی ای که امام پایه گذار آن بود، تلاشی برای احیای هویتی جدید در ملّت ما بود. حضرت امام تمدّن اسلامی را در این مملکت پیریزی و به تعبیری، احیا کرد. در هر نظام فلسفی و فلسفۀ سیاسی، یکی ازمسائل بسیار عمده، هویت ملّی است. در اندیشۀ امام، مبنای هویت، ارزش های دینی و اسلامی است. اسلام، معیار هویتی است که امام درسرتاسر زندگی خود تلاش کرد تا ابعاد و زوایای آنرا برای ما روشن کند. در رژیم گذشته، تلاش فراوانی صورت گرفت تا در جامعۀ ما هویتی مورد بحث و گفت وگو قرار گیرد و از بالا به پایین القا و نهادینه شود که ریشه درفرهنگ غرب، تجدّد و مدرنیته داشت. انقلاب اسلامی، واکنشی بود در مقابل شکلگیری این هویت ساختگی. در واقع، تلاش در جهت احیای هویتی بود که ریشه در اندیشه ها و آرمان ها و آرزوهای این ملّت داشت. ما وقتی با اتّکای به ارزش ها و فرهنگ خود، به سراغ هویت می رویم، به نوعی بحران هویتی برمی خوریم. از جمله شواهد این مسأله، این است که طی ده سال اخیر، آثار متعدّدی پیرامون هویت - که پاسخی به این سؤالات است که: «ما کیستیم؛ دارای چه پیشینه ای هستیم و شناسنامۀ ملّیمان چیست؟» ـ منتشر شده است که هر کدام به نوعی تلاش می کنند، هویتی رابرای ما تحلیل و تفسیر کنند.
با توجّه به وضع موجود و بیانات حضرت امام، ما می توانیم هویت را برمبنا و معیار اسلام و تجدّد مورد بحث و بررسی قرار دهیم. در وضعیت کنونی، از طرفی قدرت های بزرگ سیاسی حاکم بر جهان، برآنند که هویتی را برای ما باز تعریف کنند که ریشه در فرهنگ غرب دارد. از طرف دیگر،تأکید مقام معظّم رهبری بر همبستگی ملّی و هویت و مشارکت عمومی،تلاشی است در جهت وحدت، همبستگی و همدلی که نکته ای بسیار برجسته و روشن در طول حیات امام خمینی (س) به شمار می رود. در اسلام، محوری ترین نکته در هویت و همبستگی ملّی، توحید و کلمة اللّه است که در بیانات حضرت امام، تأکید فراوانی به آن شده است.
به طور بسیار خلاصه، اگر بخواهیم با توجّه به بیانات امام، هویت را برمبنای توحید تحلیل و تفسیر کنیم، می توانیم آنرا از زوایای مختلف موردبحث قرار دهیم. از جهتی می توانیم توحید و خداباوری را در گسترۀ جهان، مورد بحث و گفت و گو قرار دهیم. انگیزۀ حضرت امام این بود که پرچم «لااله الاّ اللّه» در سراسر جهان به اهتزاز درآید. البته این در سطح کلان و بین المللی است. در سطح نازل تر، مهم ترین محور دعوت امام، دعوت دو قشر بود. یکی دعوت امّت اسلام به وحدت و تأکید بر این نکته که اگر امّت اسلامی هویت خود را بازیابد، بزرگ ترین قدرت دنیا خواهد شد؛ و محور دیگر، هویت بخشی ایشان به مستضعفان در مقابل مستکبران و دعوت آنان به رویارویی با مستکبران بود.
سطح نازل تر این هویت، هویت ملّی است. البته هویت ملّی ای که نقطۀ عزیمت آن، اسلام است و معنای آن، نفی ایرانیت و نفی آن چه در گذار تاریخی جامعۀ اسلامی ایران شکل گرفته نیست، بلکه مراد حضرت امام، این است که همۀ این مقوله ها را در چهارچوب اسلام مورد شناسایی و بازتعریف قرار دهیم. بدین جهت، در نظامی که به همّت امام شکل می گیرد، برای اقلیت ها و قومیت های مختلف، جایگاه و حقوقی در نظرگرفته شده است.
امام در سطح نازل تر، تلاش می کند با دعوت گروه های مختلف به همبستگی و جلوگیری از تفرقه و فروپاشی داخلی، ایشان را به وحدت فراخواند؛ همانند وحدت حوزه و دانشگاه.
شاید پایین ترین و محدودترین حوزۀ وحدت، خانواده باشد. البتّه خانواده به طور طبیعی از حوزۀ سیاسی خارج است؛ چون محور مباحث سیاسی، اجتماع و جامعه است.
با توجّه به دو محور یاد شدۀ دعوت امام و این نکتۀ پایانی، می توان مسألۀ هویت را مورد مطالعه قرار داد. از دو منظر فلسفی و سیاسی این بحث مطرح است که: «انسان کیست، از کجا آمده و به کجا خواهد رفت»؟ از دیدگاه اسلام، خودشناسی و خداشناسی پاسخی به سؤال از کیستی و هویت فلسفی ما است و از خود بیگانگی انسان، این است که انسان خود رافراموش کند. از منظر فلسفی، شاید بتوان این مسأله را در این چشم انداز مطرح کرد.
اگر بخواهیم بحث هویت را از دیدگاه غربی آن ـ یعنی از منظر تجدّد ـ مطرح کنیم، به نظر می رسد معیار و مدار هویت بر غیر خدا قرار گرفته است و با عناوینی چون سکولاریسم، اومانیسم و... از آن تعبیر می شود و به مدد آن تلاش می شود فرهنگی که با انقلاب اسلامی و مساعی حضرت امام در جامعۀ ایران حاکمیت پیدا کرد، به چالش کشیده شود. قدرت های بزرگ با توجّه به مسأله جهانی شدن، در درجۀ اول تلاش می کنند ـچه در سطح کلان، چه در سطح منطقه ای و چه در سطح ملّی و گروه های سیاسی و... فرهنگ ما را به چالش بکشند و در درجۀ بعد، هویتی جایگزین آن کنند که این هویت با اندیشه و عمل امام بیگانه است. بنا براین، می بینیم که جنبۀ سلبی بیانات حضرت امام در بازتعریف هویت دینی و اسلامی، دشمن شناسی و نقد مدرنیته است. ایشان در نقد مدرنیته و فرهنگ غرب بیانات فراوانی دارند که فعلاً مجال پرداختن به آن ها نیست.
با توجه به مطالب یاد شده، اهداف مشارکت عمومی و همبستگی ملّی ـ با توجّه به بیانات امام خمینی (س) ـ از این قرار است:
1. یکی از اهداف مشارکت عمومی و همبستگی ملّی، سیادت اسلام است: «کَلِمَةُ اللّهِ هِیَ العُلْیَا» (توبه (9): 40) این نکته ای است که قاعدتاً باید با محور قرارگرفتن توحید در هویت دنبال شود.
2. از دیگر اهداف مشارکت عمومی و همبستگی ملّی، عزّت جامعۀ اسلامی و عزّت مسلمانان است.
3. احیای تمدّن اسلامی و ایجاد مدینۀ فاضلۀ اسلامی؛ یعنی رفتن به سمت قلّه ای که در بیانات امام با الهام از آیات و روایات روشن شده است.
4. اقتدار ملّی و دفع دشمن و استعمار. همبستگی ملی و مشارکت عمومی هر چه در جامعه بیش تر باشد، قاعدتاً اقتدار جامعه بیش تر است. به عنوان مثال، پس از انقلاب تا مدّت ها به ذهن امریکا خطور نمی کرد که ازحملۀ نظامی به ایران صحبت کند، ولی متأسفانه طیّ سال های اخیر به کرّات تهدید به حمله کرده است. آیا این نشانۀ ضعف و فتور و بحران در درون جامعۀ ما نیست؟
5. حضور حدّاکثری مردم در صحنه های انقلاب که این روزها بایستی نماد آن را در انتخابات شاهد باشیم.
در نقطۀ مقابل، اهدافی را که دشمن در جهت زوال این هویت و جایگزینی آن با هویتی دیگر تعقیب می کند، عبارتند از:
1. سیادت غرب، این هدفی است که فرهنگ غرب همواره با ادبیات مختلف تعقیب می کرده است. در گذشته با اروپا محوری، و امروزه هم باتبلیغ نظمی که مدار و محور آن ارزش های امریکایی است. در ادبیات سیاسی امروز، می توان فاکتورهای بسیار ملموسی را در تعقیب این هدف نشان داد که ایده های امریکایی، آزادی غربی، علم و جنبه های نرم افزاری فرهنگ غرب و رواج آن از مصادیق بارز آن ها هستند.
2. فروپاشی داخلی نظام جمهوری اسلامی ایران.
3. تضعیف باورهای دینی و بی اعتمادی مردم به مسئولان و ایجاد شکاف بین بدنۀ نظام و هرم آن؛ ایجاد تفرقه و تشنّج بین مسئولان و جامعه؛ قومیت گرایی و تولید مفاهیم مشابه. متأسفانه در دورۀ مشروطه هم مفاهیم و مقولاتی از قبیل آزادی، مساوات و... از غرب به جامعۀ اسلامی ایران سرازیر شد و چون تعریف مشخّصی از این مفاهیم و مقولات وجودنداشت، ایران دچار معضل تشابه و ابهام فرهنگی شد و از این رهگذر پیامدهای ناگواری را تحمّل کرد. متأسفانه ایران در وضعیت کنونی هم تاحد زیادی با معضل دورۀ مشروطیت رو به رو است، لذا می بینیم که حضرت امام در موقعیت های مختلف تلاش می کنند که این مفاهیم را تحلیل کنند. به هر حال، دامن زدن به قومیت گرایی، نفوذ در مطبوعات، القای بدبینی و شکستن حریم مقدّسات، حمایت از ادیان ساختگی و... از جمله اهداف دشمن است که برای نیل به آن ها از مکانیزم های خاص خود استفاده می کند.
در قبال این هجمۀ وسیع استکبار به فرهنگ اسلامی، یکی از تأکیدات مقام معظّم رهبری در جهت صیانت بخشی هویت جامعۀ اسلامی ایران، برنهضت نرم افزاری است. مکانیزمی که در دنیای معاصر تلاش می کند درجامعۀ ما نفوذ کند، یکی جنگ نرم و دیگری جنگ سخت است. جنگ نرم، القای یأس، تخریب چهره ها، القای ناکارآمدی نظام و حمایت ازجریان های انحرافی است. در واقع، از این طریق تلاشی در جریان است تا هویتی را که حضرت امام سعی کرد آن را در جامعۀ ما زنده کند، زایل نماید، لذا در بیانات حضرت امام، تأکید زیادی بر شناسایی دشمن و ابعاد مختلف آن و خودشناسی شده است. خودشناسی در عرصۀ فرهنگی، اعتماد به نفس است و در عرصۀ سیاسی تأکید بر اعتلای «نظریۀ ولایت فقیه» و تبیین ابعاد آن و زدودن شبهات از آن. به عبارت دیگر، شناخت ابعاد گوناگون اسلام، به ویژه ابعاد سیاسی و تأکید بر عنصر مرجعیت است.
مهم ترین آسیبی که ممکن است همبستگی ملّی و مشارکت عمومی را تهدید کند و می تواند گامی در جهت فروپاشی نظام سیاسی و زوال هویتی ما باشد، و حضرت امام بسیار بر آن تأکید دارند، تفرقه و اختلاف است، و در مقابل، بر وحدت و همبستگی تأکید دارند.
به طور طبیعی، هر چه تلاش در جهت تقویت همبستگی ملّی ومشارکت عمومی بیش تر شود، به همان میزان ضریب امنیت ملّی بالا می رود. یکی از آثار بسیار مهمّ آن، اقتدار ملّی و قدرتی است که به مدد این وحدت در مواجهه با فرهنگ غرب و دشمنان غربی ایجاد می شود. امید است در سایۀ احیا و حفظ نظریات و بیانات حضرت امام، فرهنگ اسلام را در جامعه نهادینه کنیم. بدون تردید نهادینه شدن دیدگاه های امام می تواند به ما هویت جدیدی ببخشد و جامعه را از مظالمی که گریبان گیر آن است، نجات دهد. به امید آن که این تلاش گامی باشد در جهت ظهور حضرت ولیّ عصر(عج).
منبع: همبستگی ملی و مشارکت عمومی از دیدگاه امام خمینی (س)
.
انتهای پیام /*