امام خمینی (رحمة ا... علیه) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نگاه ویژه و فراگیری به حقوق ملت داشتند به گونه ای که از حقوق جمعی تا حقوق فردی را در سیاستگذاریها و موضع گیریهای خود مورد تاکید قرار می دادند. ایشان استقلال در برابر نیروهای خارجی و بیگانه و حاکمیت مستقل ملت بر سرنوشت خویش بر اساس ارزشها و اعتقادات مکتبی و در جهت تامین آزادیهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را از حقوق مسلم مردم در تمام جوامع می دانستند که برای نیل به آن مبارزات و تلاشهای مستمری انجام گرفته است.

امام می فرمودند: «این مردمی هستند که حق می گویند، حق خودشان را طلب می کنند، آزادی حق مردم است، استقلال یک مملکت حق اهل مملکت است.»[1]

حق نظارت از دیگر حقوقی بود که امام(رحمه ا... علیه) برای مردم قائل بود. بارها در خصوص تاکید بر استفاده دولت از نظارت و مشورت مردم فرموده بود که مردم در جامعه اسلامی نمی توانند نسبت به رفتار سیاسی و جهت گیریهای اجتماعی زمامداران خود بی تفاوت باشند. مردم حق و تکلیف دارند که بر سیاستگذاریها و اعمال دولت و کارگزاران نظام اسلامی نظارت نموده و با اظهار نظرات مشورتی و خیرخواهانه خود، موجبات استحکام و بهبودی دولت اسلامی و اصلاح زمامداران خویش را فراهم سازند. عنصر نظارت مردم بر دولت اسلامی، از طریق روشهای مشخصی چون امر به معروف، استشاره و نصیحت حاکم و حسبه انجام می شود.

از جمله حقوق اساسی مردم که در حکومت دینی می بایست مورد احترام قرار گیرد حقوق مربوط به آرای ملت و احترام به نظریات و افکار آحاد ملت است.

ایشان تاکید داشتند: «حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما، از رویه پیامبر اکرم(ص) و امام علی (علیه السلام) الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود و شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد شد.»[2]

ایشان در خصوص حق سیاسی ملت فرمودند: «ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رای داد ما هم از آن ها تبعیت می کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام (ص) به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم.»[3]امام در رابطه با اهمیت آزادی و مبانی آن اعتقاد داشتند که هیچگاه آزادی هیچ فرد و گروهی سلب نشده و هر کس آزاد است اظهار عقیده کند ولی افراد و گروهها برای توطئه کردن آزاد نیستند.

امام همواره به اتکای حکومت، به مردم امید دادن به آن ها و جلب حمایت آنان تاکید داشتند. و حمایت مردم را موجب استحکام نظام و وظیفه آنان در برابر دولت می دانستند. لذا اگر چه در موارد بسیاری بر حقوق مردم اصرار داشتند لکن حمایت و پشتیبانی مردم از دولت را هم یکی از حقوق دولت و تکلیف ملت می دانستند که آثار و برکات گران بار و مهمی را برای نظام اسلامی به همراه خواهد داشت که در صورت انجام نشدن این تکلیف آثار زیانباری برای کشور به همراه خواهد داشت.

امام (رحمة ا... علیه) در خصوص حقوق تشکیلاتی مردم اعتقاد داشت که تشکل و تحزب در اصول مدیریتی جامعه اسلامی ضروری است. لذا تشکیل سازمانها و تشکلات دینی و ملی و ایجاد سازمانهای مردم نهاد به عنوان امری که کارها به دست مردم و از طریق این ساختارها بهتر انجام می شود را تشویق می کردند.

حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی مردم در نزد امام جایگاه ویژه ای داشت و این مفهوم را نه به عنوان یک فراورده غربی که به عنوان یک آموزه اصیل اسلامی و توحیدی می نگریست. امام انسان را به عنوان خلیفه خداوند در روی زمین حامل صفات و ویژگی های خداوند مانند عقل، اراده، اختیار و آزادی می دانستند که به طور فطری آزاد آفریده شده و کسی حق سلب این حق فطری را از او ندارد. در عین حال از آزادیهای وارداتی غربی و شرقی ملت را برحذر می داشتند و اعتقاد داشتند «همان هایی که ادعای ـ نمی دانم ـ کمونیستی و کذا می کنند خود آن ها از همه قلدرتر و از همه دیکتاتورترند و ملتهایشان را همه به بند کشیده اند، آزادی در آن ممالک نیست. برای کسی، همان طوری که در ممالک غربی هم آزادی نیست در کار.»[4] در عین حال در مورد غرب اظهار می داشتند حتی اگر غربی ها از برخی مزایای آزادی بهره مند هم شوند لکن از ورود آزادی به کشورهای جهان سوم جلوگیری می کنند.

از جمله حقوقی که مردم در برابر کارگزاران نظام اسلامی دارند حق دریافت پاسخ از سوی زمامداران است. بحث پاسخگویی همواره مورد تاکید امام بود به گونه ای که می فرمودند که مسئولان پیوسته درباره عملکرد خود در دوره مدیریتشان پاسخگو باشند و گزارشی از فعالیتهای خود را به مردم ارائه دهند.

و نهایتا اینکه از اقدامات ماندگار امام (رحمه ا... علیه) صدور فرمان 8 ماده ای جهت رعایت حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی کلیه آحاد ملت بود که در خصوص حداقل 20 مورد حقوق شهروندی و لازم الاجرا بودن آن تاکید نمودند.

منبع: ویژه‌نامه همایش بین‌المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی(س)


[1]. صحیفه امام، جلد 5، صفحه 201

[2]. صحیفه امام، جلد 4، صفحه 334

[3]. همان، جلد 11، صفحه 34

[4]. صحیفه امام، جلد 12، صفحه 350

. انتهای پیام /*