از دیدگاه قرآن فلسفه نزول انبیا و فرستادگان الهی اقامه قسط در جامعه بوده، آنجا که می فرماید "لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حدید/25) و خداوند راه رسیدن به این هدف را استفاده از کتاب، میزان و ادله روشن قرار داده است.
اگر اندیشمندان و مصلحان که با قصد و نیت خالص پا به میدان گذاشته و خواسته اند مشکلات و معضلات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی جامعه بشری را حل کنند ناموفق بوده اند برای این است که هر کدام گوشه ای از تعالیم مکتبهای انبیا را برگرفته اند و به این لحاظ بیشتر حرکتها و قیامها به انحراف گراییده است.
پس تنها کسانی می توانند به معنای واقعی کلمه مصلح باشند و بشریّت را از منجلاب فساد نجات دهند که به تمام زوایای حیات و مکتب انبیا آشنا بوده و هدف و مقص غایی خود را نجات محرومان و رها کردن مظلومان از دست ظالمان قرار دهند و در یک کلمه، قیام آنان قیام به قسط باشد.
امام خمینی (س) از نادر افرادی بود که مکتب انبیا را به درستی می شناخت و به تمامی زوایای آن آشنایی کامل داشت. از اوج عرفان و عمق شهود و معرفت الهی انبیا تا برهانی ترین استدلالها و براهین فلسفی برگرفته از تعالیم آنها، و از ژرفای فقه و اصول و ریزترین احکام و مبانی شرعی تکالیف و وظایف عبادی و حقوق فردی و جمعی تا انواع سیاستهای کشورداری و شیوه های مدیریت و اداره حکومت و عرصه پیچیده مناسبات بین المللی و ترفندهای استعماری و استکباری، پهنه وسیع معرفت نظری و تجربه عملی وی را تشکیل می داد.
ایشان با استفاده از این جامعیت در عصری که دین به فراموشی سپرده شده بود، توانست امتی را بیدار کند و حکومتی را بنیان نهد که ریشه در تفکرات دینی داشته و قانونش قانون الهی باشد و علیرغم همدلی و هماهنگی قدرتهای سلطه گر در مقابلۀ همه جانبه علیه نهضت این ملت، سرافراز و پیروز از میدان بیرون آید.
امام (س) بشدت با این اندیشه که دین افیون توده ها و ساخته و پرداخته قدرتمندان و حاکمان بوده است تا به وسیله آن مردم و افراد تحت ستم رام بشوند را محکوم کرده و نجات ستمدیدگان و محرومان از دست ستمگران را از اهداف بعثت انبیاء برشمرده اند. به عبارت دیگر وظیفه اصلی انبیا و اولیای الهی را قیام به قسط و اقامه عدل می دانستند. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج8،ص455)
امام (س) در سالروز میلاد پیامبر اسلام (ص) فرموده اند:
ولادت سراسر با سعادت و هجرت با برکت حضرت خاتم النبیین و افضل المرسلین را که مبدأ نهضت اسلامی و الهی و مصدر بسط عدالت و فرهنگ انسان ساز و منشأ حرکت به سوی برچیدن اساس ظلم و نابکاری و ارتقا به مقام والای انسانی و هجرت از تمام ظلمها و خصلتهای شیطانی- حیوانی به سوی نور مطلق و سرچشمه کمال و مؤسس امت و امامت است به جمیع مستضعفین و محرومین و تمام ملتهای جهان خصوصاً عموم مسلمین تبریک عرض می کنم. باید مسلمین در آستانه قرن پانزدهم هجری بپاخیزند و در زیر پرچم الهی- اسلامی از حقوق حقه خود دفاع کنند و دست ستمکاران، خصوصاً ابرقدرتهای شرق و غرب را قطع کنند و دیکتاتورهای مدعی دموکراسی و کمونیستی را به جای خودشان نشانند.
انقلاب اصیل و عظیم الهی، اسلامی، ایرانی ما ... جلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت محمد رسول اللَّه (ص) است که ولادت سعادتمند و هجرت حرکت بخشَش در عصری واقع شد که ظلمات جهالت سراسر جهان را فراگرفته بود و قدرتمندان چون حیوانهای آدمخوار، روزگار مستضعفین را تباه نموده بودند. و نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه، جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی، و فقر و فلاکت جایگزین رفاه و آسایش گردیده بود، پاگرفت و ملت ما قیام کرد، چرا که چنگال سباع به صورت آدم، تا مرفق به خون جوانان عزیز ما فرو رفته و نفسها در سینه ها قطع شده بود و می رفت تا آثار اسلام و انسانیت محو و کنگره عدالت فرو ریزد. اختناق و وحشت چنان حکمفرما بود که مردان در مقابل همسرانشان و برادران در مقابل خواهران خود جرأت شکایت نداشتند و قلمها و رسانه های گروهی جز در خدمت ظالم نبودند. در این هنگام دست قدرت الهی از آستین عدالت بیرون آمد و در پرتو «اللَّه اکبر» متبلور شد و ملت ایران را از ضعف به قدرت، و از جُبن به شجاعت، و از رخوت به حرکت متحول نمود و سیل خروشان انسانهای الهی که شهادت را سعادت، و ایثار خون را بزرگترین عبادت می دانستند، دیوار دیومنشان و تخت و تاج 2500 سال ستمگری و آدمخواری و تن پروری را چنان در هم کوفتند که نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان.
(صحیفه امام؛ ج 12، ص 136)
.
انتهای پیام /*