حجت الاسلام و المسلین رضا هوشیاری در دهه وقف مصاحبه ای با پرتال امام داشته اند، که متن این مصاحبه به شرح ذیل تقدیم علاقمندان می شود:

آیا وقف به معنای رایج آن در قرآن و احادیث آمده است؟

واژه وقف و مشتقات آن در قرآن کریم استعمال نشده است، اما آیاتی که انسان را به انجام عمل صالح و خیر ترغیب می کند و همچنین آیاتی که مساعدت به نیازمندان و تالیف قلوب را سفارش می کند و نیز آیاتی که جهت تحکیم وحدت و همبستگی و فراگیر کردن مهر و عطوفت است و آیاتی که مردم را به تعاون، احسان و همدلی دعوت می کند و نیز آیات انفاق، آیات صدقات، آیات کمک رسانی به دیگران، همه و همه در نتیجه امر وقف نیز ملاحظه شده است؛ یعنی با توجه به مواردی که وقف روی آن ها صورت می گیرد مشاهده می شود که نتیجه این آیات در آن جا دیده شده است؛ چرا که انفاق، احسان، عمل صالح، صدقه، تعاون، ایثار و در کل خیرات و مبرات و باقیات الصالحات همه در وقف جمع شده است و از طرفی از کنز اموال، طغیان و سرپیچی در اثر کثرت اموال، حب مال، استکبار، اصراف و تجمل گرایی و خود برتربینی و غیره که همه مذموم هستند و در قرآن از آن ها نهی شده است با وقف جلوگیری می شود.
دیدگاه امام خمینی به موضوع وقف چگونه است؟
حضرت امام(س) مانند بسیاری از فقیهان و عالمان به مساله وقف به عنوان یک بحث فقهی نگاه کردند و به تبیین و توضیح مسائل آن پرداختند. در کتاب شریف تحریرالوسیله 99 مساله به بیان فروعات وقف و احکام آن پرداخته شده است؛ (تحریر الوسیله/کتاب الوقف/صفحه 558-576) در رساله توضیح المسائل فارسی 17 مساله (صفحه 429-431) در بیان وقف آمده است و در در موسوعه جدید 50 جلدی (در بخش استفتائات آن که استفتائات حضرت امام جمع آوری شده است) 603 مورد از امام سوال شده و ایشان پاسخ دادند که این مجموعه نشان دهنده اهمیت و جایگاه بلند این موضوع است.
در تحریر الوسیله (صفحه 558) در تعریف وقف همان طوری که مشهور فقها تبیین کردند، وقف را به معنای تحبیس العین وتسبیل المنفعة آوردند، یعنی وقف حبس عین و مباح کردن و آزاد ساختن آن مال است، که عین مال ثابت بماند و منافع آن در مواردی که واقف در نظر داشته هزینه شود.
در روایات از وقف به صدقه جاریه تعبیر شده است و وقف طبق نظر حضرت امام -که در تحریر الوسیله روایتی را نقل می کند که سند آن روایت از نظر حضرت امام صحیح است -یکی از سه خصلتی شمرده شده است که بعد از مرگ اجر و ثواب وقف نصیب صاحب آن خواهد شد. (تحریر الوسیله/صفحه 558) یکی از مسائل مطرح در مورد وقف این مساله هست که آیا وقف نیاز به ایجاب و قبول دارد یا فقط نیاز به ایجاب دارد و پذیرش لازم نیست، به عبارت دیگر آیا وقف عقد است یا ایقاع است؟ سه تا نظریه در این مساله وجود دارد، اگر ما بگوییم عقد است، پس دو طرف می خواهد، یکی ایجاب و یکی قبول، و اگر بگوییم ایقاع است یک طرفه است، در این مساله سه قول هست؛ بعضی قائل شدند به این که وقف عقد است، برخی معتقدند وقف ایقاع است و عده ای تفسیر قائل شده اند به این که گفته اند در وقف خاص عقد است و نیاز به قبول دارد، و در وقف عام ایقاع است. حضرت امام(س) می فرمایند که وقف نیاز به قبول ندارد، اگر چه احتیاط مستحب است که در آن قبول لحاظ شود. نکته ای که اینجا توجه به آن بد نیست این است که در قانون مدنی قبول را در وقف لازم شمرده است به عبارت دیگر قانون مدنی آن را عقد حساب کرده است.
آثار اجتماعی و اقتصادی وقف چیست؟
در ارتباط با آثار و ثمرات وقف ما باید دو محور آن را مورد بررسی قرار دهیم، محور اول اثرات فردی وقف است و محور دوم آثار و ثمرات اجتماعی وقف است.
از آثار فردی وقف می توان به موارد زیر اشاره کرد، یکی تزکیه نفس و پالایش درون واقف است، یعنی آن کسی که مال را وقف می کند این سبب پاکی نفس و پالایش درون آن شخص می شود، دوم از بین رفتن روحیه مال اندوزی و دنیاطلبی و تعلقات و وابستگی های مادی است، سومین مطلب از آثار وقف اعتلای فرد به مراتب ارزشمند انسانی و معنوی است، و چهارم جلب خشنودی پروردگار عالم و بسته نشدن پرونده عمل خیر واقف است، مادامی که آن عین موقوفه موجود است و دیگران از منافع آن بهره می برند برای شخص واقف و وقف کننده ثواب نوشته می شود اگر چه فرد از دنیا رفته باشد.
در مورد محور دوم با توجه به مورد وقف آثار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن متفاوت می شود، اگر بخواهیم در یک جمله به طور کلی بیان کنیم می توانیم بگوییم که اثر اجتماعی وقف، رفع کمبودها و نواقص مالی، اعتقادی، فکری، پژوهشی و رفاهی و حفظ استقلال و عدم وابستگی مراکز دینی است، البته این آثار نتایجی را هم به دنبال دارد، به عنوان مثال مواردی که برای فقرا وقف شده، ضمن تامین مالی فقرا و رفع فقر ایشان سبب ایجاد توازن اقتصادی، رفع فاصله های طبقاتی، تعدیل ثروت می شود، از طرفی از رواج مفاسد و رذایل اخلاقی جلوگیری می کند، از بروز آلام و مشکلات در بین مردم جلوگیری می کند و همچنین مفاسد دیگری که ممکن است در اثر فقر گریبان جامعه اسلامی را بگیرد و اگر متعلق وقف را تامین هزینه های تبلیغی مساجد و حسینیه ها قرار دهیم، ضمن این که استقلال مراکز دینی که مسجد و حسینیه هاست حفظ می شود و سبب ترویج عمل صالح می شود، هدایت جامعه به سوی اهداف آرمانی است بنیان های عقیدتی فکری را تقویت می کند و دین در جامعه فراگیر خواهد شد.
در قانون اساسی تعریف و جایگاه وقف چگونه آمده است؟
نکته ای که عرض می کنم از قانون مدنی است، ماده 55 قانون مدنی تعریف مشهور فقها را برای وقف آورده، همان طور که ابتدا نیز عرض کردم وقف عبارت است از تحبیس العین وتسبیل المنفعة، یعنی عین ثابت بماند و از منافعش در راه هایی که مشخص استفاده شود، تحبیس العین یعنی مال از مالکیت واقف خارج می شود و آن مال دیگر از نقل و انتقال مصون می ماند، و تسبیل المنفعه یعنی منافع مال در راهی صرف می شود که نظر واقف بوده است. در ماده 56 انواع وقف را که وقف عام و خاص است بیان کرده و در این ماده و مواد دیگری از قانون مدنی مانند 61و 79 آن را عقد دانسته و می فرماید که قبول هم باید باشد.
وقف طبق قانون مدنی چون از جمله عقود عینی است قبض هم شرط است که در وقف خاص، قبض با خود موقوف علیهم است یعنی برعهده کسانی است که برای آن ها وقف صورت گرفته و در وقف عام قبض ابتدا با متولی است که واقف تعیین می کند و اگر متولی نباشد با حاکم است که ماده 62 قانون مدنی به آن اشاره دارد.
نکته ای که در این جا لازم است به آن توجه شود این است که در کلیه عقود عینی قبل از قبض ایجاب و قبول قابل رجوع است و چون وقف از عقود عینی است، مادامی که قبض صورت نگرفته است، یا موقوف علیهم هنوز مال را تحویل نگرفتند، یا متولی هنوز مال را در اختیار نگرفته است یا واقف وقف کرده است ولی حاکم هنوز مال موقوفه را تحویل نگرفته است، اگر واقف فوت کند یا واقف محجور شود این وقف برهم می خورد و در واقع می توانیم بگوییم ایجاب و قبول مقتضی است و شرط تحقق و تثبیت وقف است، در وقف موضوع وقف باید مال مصرف نشدنی باشد، چون گفتیم که حبس العین است، یعنی باید عینی باشد که از بین نرود مثل زمین، ملک، مغازه و... و از منافعش استفاده شود. واقف باید مالک باشد، یعنی هم مالک عین باشد و هم مالک منفعت باشد، پس بعد از وقف عین، موقوفه دیگر مالک خاصی ندارد، یعنی وقتی که فرد مال را وقف کرد، دیگر خودش هم اختیاری نسبت به آن مال ندارد، موقوف علیهم هم مالک نمی شوند بلکه آنها مالک منافع می شوند، پس عین دیگر صاحب نخواهد داشت و می توان گفت که هر موقوفه ای دارای یک شخصیت حقوقی است و نکته ای که توجه به آن بد نیست این است که تنها عقدی که در قانون مدنی ایجاد شخصیت حقوقی می کند عقد وقف است به طور کلی طبق قانون مدنی وقف سه اثر دارد یعنی کسی که مالی را وقف می کند سه اثر برای مال مترتب می شود؛ یک ایجاد شخصیت حقوقی است که ماده 3 قانون اوقاف سال 63 به آن اشاره دارد، دومین اثر وقف ایجاد حق انتفاع برای موقوف علیهم است که قسمت اخیر ماده 40 قانون مدنی به آن اشاره کرده است و سوم حبس عین موقوفه است یعنی فک ملک می شود که ماده 55 قانون مدنی به آن اشاره دارد.
با توجه به نام گزاری های انجام شده برای هر یک از روزهای دهه وقف به ترتیب زیر، اگر نکته ای مد نظرتان هست بفرمایید.
وقف و رسانه، وقف و ترویج فرهنگ اهل بیت، وقف و ترویج فرهنگ قرآنی، وقف بقای متبرکه و زیارت، وقف و حوزه های علمیه، وقف و محرومیت زدایی، وقف و سلامت، وقف و اقتصاد مقاومتی، وقف و علم و فناوری
وقف و رسانه: می دانیم که رسانه با توجه به ضرورت گسترش فرهنگ و اهمیت آن در بسط عدالت اجتماعی در جامعه و نقش تبلیغات در فراگیر شدن فرهنگ، می توانند در ترویج فرهنگ وقف و احیای موقوفات نقش موثر و پویایی داشته باشند، همکاری مضاعف اصحاب رسانه و تشویق ایشان بر اهتمام در ترویج سنت حسنه وقف و توجه اقشار مختلف که مخاطب رسانه ها هستند، می تواند باعث گسترش آگاهی و اشتیاق مردم نسبت به این امر مهم شود.
وقف و فرهنگ اهل بیت: ترویج فرهنگ وقف در ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام موثر است و خود این باعث احیای نام و یاد اهل بیت عصمت علیهم السلام می شود. همان طور که سیره و روش اهل بیت نیز در ترویج وقف موثر بوده است.
بخش عمده ای از موقوفات در کشور ما جهت برپایی مجالس عزا و سوگواری سالار شهیدان امام حسین علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام است و بخشی از آن برای ساخت و تعمیر و مرمت بقاع متبرکه است و همه این ها مروج فرهنگ اهل بیت عصمت علیهم السلام خواهد بود و مردم به جهت عشق و علاقه ای که به دین و اهل بیت علیهم السلام دارند بخشی از اموال خودشان را در این زمینه وقف کردند که مشمول رحمت واسعه الهی گردند، چرا که در روایت داریم رحم الله ما عبدا احیا امرنا، خدا رحمت کند آن کسی را که احیاگر امر ما اهل بیت باشد و رحمت الهی شامل حال کسانی میشود که در این زمینه اقدام کردند.
وقف و ترویج فرهنگ قرآنی: وقف قرآنی که می تواند شامل این موارد باشد: تهیه قرآن، چاپ و نشر قرآن، تفسیر و ترجمه قرآن، تشکیل جلسات آموزشی قرآن تفسیر، جلسات حفظ و تجوید و یا برگزاری مسابقات قرآنی میتواند راهکارهای ترویج فرهنگ اصیل اسلامی باشد و عمل کردن به دستور پیامبر عظیم الشان صل الله علیه و آله در اهتمام به قرآن و اجتناب از مهجوریت آن است. اگر ما مردم را به این سو گسیل دهیم که در حوزه قرآن و ترویج آن موقوفات خود را قرار دهند در احیای فرهنگ قرآنی می توانیم قدمی برداریم.
وقف و بقاع متبرکه و زیارت: احیای بقاع متبرکه بیمه کننده زائران آن بقاع هست و در این راستا باید از واقفین، خادمین هیئت امنا و متولیان خصوصا آن هایی که سرآمد و نمونه هستند قدردانی شود که خود مشوق برای ادامه این کار است اگرچه کار ایشان برای رضای خدا بوده و نیازی به تشویق ندارند و اجرشان نزد خدا محفوظ است ولی اگر از کسانی که در این بقاع متبرکه زحمت می کشند و تلاش می کنند و موقوفات را حفظ می کنند، قدردانی شود تشویقی برای ادامه این کار خواهد بود.
وقف و حوزه های علمیه: می دانید که بعضی مردم در گذشته بخشی از اموالشان را برای احداث مدارس علمیه یا تامین محصلین و طلاب قرار می دادند و با هدف توسعه و تامین پشتوانه اقتصادی برای حوزه های علمیه که این خود زمینه ساز رشد عقلانی و معنوی جامعه و تقویت بنیانهای اعتقادی و دینی مردم خواهد بود و سبب ریشه کنی رذایل اخلاقی و ترویج عبودیت و بندگی و اصلاح جامعه خواهد شد، لذا جهت توسعه مدارس دینی و حوزه های اسلامی باید توجه ویژه ای شود و به منظور رفع کاستی های این مجموعه علمی و دینی لازم است که موقوفاتی که ثبت برسد و مردم برای سرمایه گذاری در این زمینه تشویق شوند.
وقف و محرومیت زدایی: یکی از جهت های وقف محرومیت زدایی از جامعه انسانی است و این محرومیت زدایی هم تنها به جامعه اسلامی منحصر نمی شود بلکه یک معنای انسانی و فراگیر دارد. زیبنده نیست که در جامعه اسلامی فقیر وجود داشته باشد، یا در آن گرسنه یا بی سرپناهی باشد، در فرهنگ دینی ما اهتمام به مشکلات جامعه نشانه ی مسلمانی است که فرمودند: من اصبح و لم یهتم به امور المسلمین فلیس المسلم و باید تلاش شود که ان شاءالله فقر و فلاکت از جامعه اسلامی برچیده شود و یکی از چیزهایی که فقر را در جامعه ریشه کن میکند موقوفاتی است که به این زمینه اختصاص داده شده است.
وقف و سلامت: یکی از حوزه های تاثیرگذار در جامعه که سبب پیشرفت و تعالی آن خواهد شد حوزه سلامت است، واقفین و خیرین میتوانند در ساخت یک مرکز درمانی بهداشتی یا بیمارستان اقدام و مشارکت کنند یعنی اگر میتوانند خودشان مستقل یا چند نفر با هم در ساخت بیمارستان مشارکت داشته باشند یا اماکنی را در اختیار مراکز آموزش پزشکی و بهداشتی قرار دهند و در زمینه کمک در بهداشت پیشقدم شوند.
وقف و اقتصاد مقاومتی: یکی از ارکان تحقق اقتصاد مقاومتی و یکی از منابع مهم برای توسعه اقتصادی وقف است، چرا که اموال موقوفه اگر به طور صحیح مورد بهره برداری قرار گیرد به توانمندی اقتصاد داخلی کمک می کند؛ با معرفی، تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف و بهره برداری صحیح از موقوفات می توان بازده مالی موقوفات را افزایش داد و همچنین وقف می تواند در توزیع ثروت، فقرزدایی، اقتصاد بدون نفت، ایجاد عدالت اجتماعی، و در نتیجه تعدیل مشکلات اقتصادی تاثیرگذار باشد.
وقف و علم و فناوری: می دانید که یکی از جهات مهم وقف، وقف علمی است؛ البته در گذشته در کشور ما وقف علمی یکی از مواردی بوده که ف راگیر بوده است، البته بعضی از نیازهای انسان مانند مسکن، بهداشت، پوشاک و خوراک از نیازهایی هستند که محتوا و اصل آن ثابت است اگرچه قالب آن به فراخور زمان تغییر می کند، اما نیازهایی هستند که در تحولات روز جهانی متولد می شوند و چاره ای جز پاسخ دادن به آن وجود ندارد. همان طور که می دانید در ایران اسلامی فناوری های نوظهوری اکنون بروز پیدا کرده اند از قبیل فناوری های هسته ای و سایر مقوله های علمی و پژوهشی که ضرورت دارد که ما با تشویق و تبلیغ نیت واقفین را به سمت آن جهت دهیم یعنی برای مردم روشن شود که کشور نیاز به تولید علم و توسعه فناوری و اشتغال مولد و دانش بنیان دارد که ترویج آن و سوق دادن مردم به سوی آن سبب توسعه سیاسی و اقتصادی کشور می شود. تا کنون موقوفات زیادی وجود داشته که در حوزه های آموزش و حمایت دانشجویان و دانش آموزان هزینه شده است اما در وضعیت فعلی با تغییر شرایط لازم است که موقوفات به سمت پژوهش و تولید علم و ثروت سوق داده شوند.
در آخر تشکر می کنم از فرصتی که در اختیار قرار دادید و امیدوارم دهه وقف دهه ای باشد که مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اقشار مختلف مردم را در جامعه اسلامی مرتفع کند.

. انتهای پیام /*