در چهاردهم بهمن ماه سال ۵۷ مطابق با پنجم ربیع الاول ۱۳۹۹، کارکنان و نویسندگان روزنامه اطلاعات در مدرسه علوی به حضور امام رسیدند....
طبق قرار و اعلام اولیه بنا بود امام در روز جمعه 6 بهمن به ایران وارد شوند؛ از این رو حدود 5 / 1 میلیون نفر از مردم تهران در مسیر خیابان انقلاب و آزادی (آیزنهاور سابق) به سمت فرودگاه راهپیمایی کرده فریاد می زدند: «خمینی، خمینی، قلب ما باند فرودگاه توست». تانکهای ارتشی از نزدیک شدن جمعیت به حوالی فرودگاه ممانعت کردند و در طول خیابان انقلاب (شاهرضا) دهها تن با گلوله های امریکایی دولت بختیار شهید و مجروح شدند. در تظاهرات 8 بهمن، که به دلیل اعتراض به بسته شدن فرودگاه و در تداوم راهپیمایی روز جمعه صورت گرفته بود، در خیابانهای مرکز شهر (میدان انقلاب و اطراف دانشگاه) درگیریهای خونینی به وقوع پیوست که طی آن دهها تن کشته و صدها نفر زخمی شدند.
هدف نوسازی سیاسی امام خمینی رسیدن به یک نظام ایده آل سیاسی بود که هر چند وجوه مشترکی با دموکراسی غربی (یعنی حاکمیت مردم بر مردم) داشت اما به طور کامل بر دموکراسی غربی انطباق نداشت و این دو دارای تشابهات و تعارضات خاصی بودند و در واقع جمهوری اسلامی الگوی مستقلی را تشکیل می داد و در نوع خود منحصر به فرد بود که می توان از آن تحت عنوان الگوی نوسازی تأسیسی ـ تلفیقی یاد کرد.
اخبار فداکاریهای مردم در دفاع از انقلاب، جزو مهمترین گزارشهای خبری رسانه های گروهی جهان بود. اغلب مفسرین سیاسی، محور تحلیل ها و تفسیرهای خود را به بررسی کیفیت و میزان تأثیرات نهضت اسلامی در کشورها و مردم منطقه قرار داده بودند.
بدنبال پیام تحرک آفرین امام خمینی (س)، آیت الله طالقانی و آیت اللّه ربانی شیرازی نیز با انتشار اعلامیه هایی، کشتار شب اول محرم را محکوم کرده و مردم را دعوت به استقامت و ادامۀ مبارزه نمودند. رهنمودهای رهبر نهضت و توصیه های روحانیون مبارز و حاضر در صحنۀ انقلاب از یک سو، و فضای معنوی ایجاد شده از ایام سوگواری سالار شهیدان از سوی دیگر، بر عمق و وسعت انقلاب شدت بخشید.
آنچه که «آیت الله خمینی(س)» را در یک برهۀ زمانی کوتاه به «امام خمینی(س)» مبدل کرد و کسوت رهبری و جلوداری یک انقلاب بزرگ را بر اندام استوار این مرجع دینی برازنده ساخت، علاوه بر شرایط مساعد اجتماعی و کشش فطری مردم به سوی این مرکز نورانی، در قابلیتها و خصایص بی بدیلی نهفته بود که در عمق وجود ایشان جای داشت و در هنگامه پرابتلای عمل متجلی گشت. در برهۀ هیجده ماهۀ خیزش انقلابی، چهره ای از حضرت امام(س) نمایان گردید که بی شباهت به الگوهای شناخته شدۀ رهبری در حرکت های بزرگ اجتماعی نیست؛ لیکن برخی از این خصوصیات عام در ایشان چنان بارز و متکامل است و در یک ترکیب به ظاهر متعارض نما به آنچنان توازن و تعادل شگرفی رسیده است که اعجاب ژرف بینان گوهرشناس را برانگیخته است. مقالۀ حاضر به بررسی مهمترین ویژگی های منحصر به فرد امام در رهبری قیام که در «اصول» مبارزاتی، «خط مشی» سیاسی و «تاکتیک»های عملی ایشان نمایان گردید، پرداخته است.
امام خمینی (س) در اولین روز آغاز درسهای حوزۀ علمیه قم ـ 18 شهریور 1343 و در شرایطی که چند ماهی بیش از آزادی ایشان نمی گذشت ـ نطق خویش را به تبیین شرایط دردناک جامعه اسلامی و افشای وابستگی شاه و رژیم اشغالگر قدس و طرح اخیر رژیم (تغییر سوگندنامه ارتش) اختصاص دادند.
امام با اشاره به آزادی فعالیت احزاب و گروه ها، بین آزادی بیان و توطئه تمایز قائل می شود و اوّلی را طبیعی و مجاز می شمارد و دوّمی را مردود.
معمار بزرگ جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی، نظام سیاسی انقلاب اسلامی را با عنوان «جمهوری اسلامی» توصیف کرده اند. «جمهوری» شکل حکومت است و «اسلامی» محتوای این حکومت. ما خواستار جمهوری اسلامی می باشیم، جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل می دهد و اسلامی محتوای آن فرم که قوانین الهی است.
اسلام حضرت امام و سیاست ویژۀ ایشان در ذیل عنوانِ «اسلام ناب محمّدی (ص)» تعبیر بلندی است مبنی بر این که اسلام قادر به حلّ کلیّه مشکلات جوامع بشری می باشد. امام با دین به عنوان واقعیّت کاملاً برتری برخورد می کنند که اداره کنندۀ فرد و جامعه است، و از همین منظر است که برخلاف پیشینیان به مسئلۀ دولت و حکومت و قبضۀ آن رو آوردند، زیرا معتقد بودند که دین قدرت هدایت کار آمدی حتی برای جوامع مدرن است. بنابراین ایشان نه تنها برای چالش های سیاست پیچیدۀ جهانی راه حل های مناسب دارند، بلکه در فلسفه و عبادت و فقه و توجّه به مسئلۀ زنان و مسائل اقتصادی و ... نیز راه کارهایی ارائه می کنند.
یکی از مهم ترین ارکان جمهوریت نظام اسلامی ایران، انتخابات می باشد. امام خمینی(س) به عنوان بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران با عنایت به حضور مردم و جایگاه آنان و نیز تلاش آنان در همه عرصه های اجتماعی و سیاسی، در مسأله انتخابات نیز تأکید فراوان داشت و در تمام انتخابات دوران زمامداری خود، بر این امر پافشاری می کرد و همگان را به حضور پررنگ و انتخاب مناسب تشویق می نمود و این امر را یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران بر می شمرد، و آن را ترسیمی روشن از آزادی و استقلال کشور می دانست.
من از خدای تبارک و تعالی خواهانم که روابط ما با همۀ دولتها و ملتها روابط حسنه باشد، تا اینکه ملت ما بتواند خودش مستقلاً در سرنوشت خودش دخیل باشد و کسی نتواند دخالت در امور داخلی ما بکند.
ما از اول گفتیم می خواهیم انقلابمان را صادر کنیم. صدور انقلاب به لشکرکشی نیست، بلکه می خواهیم حرفمان را به دنیا برسانیم که یکی از آن مراکز، وزارت امورخارجه است که باید مسائل ایران و اسلام و گرفتاری هایی که ایران از شرق و غرب داشته است، به دنیا برساند و به دنیا بگوید که می خواهیم این گونه عمل کنیم.
انقلاب ایران به عنوان میراث دار یک فرهنگ بزرگ و غنی اسلامی شیعی و میراث دار مبارزات بخش عمده ای از اصلاح گران دینی در چند صد سال اخیر است، و انقلابی است که باید از آن پاسداری کنیم، باید از آن حمایت کنیم، و حمایت و پاسداری هم این است که اهدافش شناخته شود و به صورت منطقی و عقلانی ارزشهایش مطرح شود، جدای از این باید به کارآمدی این اندیشه در عرصه ی داخلی توجه شود، چون اصولاً فکر به تنهایی کافی نیست، فکر در صورتی ماندگار می شود که بتواند کارآمدی خودش را هم اثبات کند و این کارآمدی باعث رشد آن اندیشه می شود، باعث بالندگی آن اندیشه می شود، در واقع یکی از معیارهایی که یک اندیشه می تواند اثبات کند که اندیشه ی برتر است، در عرصه ی عمل است، در عرصه ی کارآمدی هست، به همین دلیل واقعاً باید توجه بیشتری به بحث کارآمدی اندیشه شود، نظریه پردازان به این بحث باید بپردازند که واقعاً چگونه ما می توانیم آن اندیشه ها را به شکل کارآمدی مطرح کنیم.
سرانجام، در حالی که هنوز دولت بختیار با حمایت امریکا و بقایای ارتش شاهنشاهی در مصدر کار بود و شایعۀ کودتای نظامیان در رسانه های داخلی و خارجی در سطحی گسترده مطرح بود، پرواز انقلاب فرا رسید؛ 12 بهمن نقطۀ عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی شد و 10 روز پس از آن، بساط سلطنت 2500 سالۀ شاهان در ایران برچیده و حکومت اسلامی برقرار شد.
جمهوریت به مثابه ظرف و شکل، و اسلامیت به مثابه محتوا و ماهیت نظام تازه تأسیس کشور ایران، همواره مد نظر امام خمینی(س) بوده است. ایشان مبنای مشروعیت نظام جدید پس از پیروزی انقلاب اسلامی را مردمی بودن و اسلامی بودن آن میدانستند. از این رو، در شرایطی که بدیلهایی همچون جمهوری دموکراتیک و یا حکومت اسلامی از سوی برخی افراد و گروهها مطرح میشد بر «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» تأکید میکردند.