یادداشتی از مصطفی جواد
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رهبران انقلابی باید از عهده رسالت تاریخی خود که همان سر و سامان دادن به امورات انقلاب بود بر بیایند . از دیدگاه تئوریسین های علوم سیاسی رهبران انقلابی موفق در حقیقت واجد دو ویژگی اصلی هستند. نخست زیر سوال بردن و به چالش کشیدن ساختار سیاسی رژیم گذشته و دوم به وجود آوردن الگوی جدید برای ساختار سیاسی که مد نظر آنهاست. با مروری که به حوادث اوائل انقلاب اسلامی داریم و تحولات سیاسی و اقتصادی آن دوره رابررسی می کنیم به خوبی می توانیم این دو خصلت را در شیوه رهبری امام خمینی (س) مشاهده کنیم. مدیریت، تدبرو تدبیر، شجاعت و بهره گیری از نظرات افراد تاثیر گذار در دوران انقلاب از ویژگی های برجسته این رهبر بزرگ بود. این ویژگی های امام در دوره ریاست جمهوری بنی صدر به خوبی نمود پیدا کرد و حضرت امام به بهترین شکل این دوره را مدیریت کردند. ابو الحسن بنی صدر توانست رای اول را در نخستین انتخابات ریاست جمهوری بدست بیاورد در این هنگام امام خمینی (س) در بیمارستان قلب بستری بودند و در همان جا حکم تنفیذ ریاست جمهوری بنی صدر را دادند. و به بنی صدر تذکر دادند که مابین قبل و بعد از ریاست جمهوری شان نباید در اخلاق روحی اش تفاوتی ایجاد شود. هنگامی که بنی صدر مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی را برای پست نخست وزیری پیشنهاد می دهند حضرت امام با این مساله مخالفت می کنند و در جواب نامه بنی صدر می نویسند «بنا ندارم اشخاص منسوب به من متصدی این امور بشوند...». (صحیفه امام، ج13، ص6)
دوران ریاست جمهوری بنی صدر را باید یکی از مقاطع مهم در تاریخ جمهوری اسلامی برشمرد . در واقعه بنی صدر پس از روی کار آمدن با چند مساله حیاتی رو به رو می شود که می توان آنها را به شرح زیر خلاصه کرد.
1_ انتخاب نخست وزیر و تعیین اعضای کابینه 2_ حل بحران گروگان گیری و مساله حمله آمریکا به طبس 3_ مساله دانشگاه ها و انقلاب فرهنگی و در نهایت جنگ تحمیلی.
بررسی عملکرد بنی صدر در مواردی که بیان شد روشن کننده این است که وی در اقدامات خود دائما در جهت حذف و مخالفت با نهادها و نیروهای انقلابی بود. بنی صدر در برابر هر یک از مسائل مطرح شده موضعی متفاوت از خط امامی ها را در پیش می گرفت به خصوص در مسئله گروگان گیری بارها مخالفت خود را با حرکت دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی اعلام می کرد و حرکت دانشجویان را افراطی می خواند و می بینیم در آن طرف رسانه های غربی و بیگانه پس از به قدرت رسیدن وی اظهار امیدواری می کنند که با وجود او جاسوسانشان بتوانند آزادانه کارهای خود را به انجام برسانند.
مسئله بعدی بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. حزب جمهوری اسلامی (که از دور رقابت در انتخابات ریاست جمهوری کنار رفته بود) تمام توان خود را برای کسب کرسی های مجلس به کار برد و توانست اکثریت را در مجلس به دست آورد و این اولین شکست بنی صدر در برابر نیروهای انقلابی بود. همین مسئله باعث شد بنی صدر در برابر مجلس موضع بیشتری بگیرد.
بروز درگیری در دانشگاهها و مسئله انقلاب فرهنگی یکی دیگر از مسائل مهم جامعه در این دوران است. به دلیل اینکه دانشگاهها محل درگیری نیرو های سیاسی، مخصوصا گروههای چپ، قرار گرفته بود دانشگاهها بسته شدند و ستادی از طرف امام برای بررسی وضعیت دانشگاهها انتخاب شد؛ که اختلاف دیدگاههای طرفین نسبت به این مسئله نیز شکاف بین بنی صدر و نیروهای انقلابی را بیشتر کرد.
اما مهمترین مسئله که بنی صدر در دوران ریاست جمهورای اش با آن مواجه است انتخاب نخست وزیر است. زمانی این مسئله برای بنی صدر دشوار می شود که باید نظر مساعد مجلس را بگیرد، مجلسی که اکثریت آن را مخالفین خودش تشکیل می دهد از این روبه گمان خود می خواهد مجلس را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهد و فرزند امام را به مجلس پیشنهاد می دهد امام با این انتخاب مخالفت می کند و به مقابله با نقشه هایی که بنی صدر در ذهن داشت می ایستد در نهایت علیرغم میل باطنی اش و با توجه به حمایت تلویحی امام از مجلس، مجبور می شود نخست وزیری شهید رجایی را بپذیرد. پس از انتخاب نخست وزیری مسئله دیگر تعیین کابینه است که باز می بینیم اینجا هم محل بروز اختلاف می شود از یک طرف بنی صدر با تکیه بر آرای یازده میلیونی خود، معتقد بود که نخست وزیر باید با برنامه های رئیس جمهور هماهنگ باشد، از طرف دیگر طبق قانون اساسی جدید دولت به سرپرستی نخست وزیر، در مقابل مجلس مسئول و پاسخگو بوده و رئیس جمهور هیچ گونه مسئولیتی در این زمینه ندارد.
در واقع بررسی شیوه برخورد حضرت امام با جریانات مطرح شده از آغاز ریاست جمهوری بنی صدر تا قضیه عزل آن، حکایت از تلاش حضرت امام برای عدم دخالت در مسائل و اختلافات موجود دارد. حضرت امام خمینی(س) همیشه در مسائلی که از سوی مسئولین قابل حل و فصل بود در مسیر بی طرفی و عدم دخالت حرکت می کردند و حل مشکلات پیش آمده را بیشتر بر عهده مجلس شورای اسلامی می گذاشتند مگر اینکه حضرت امام واقعا می دیدند ادامه روند به سود کشور و انقلاب نیست. اما مسیر را برای وی هموار می کردند تا برنامه های خود را عملی کند و حتی او را به قائم مقامی خودشان در فرماندهی کل قوا منصوب کردند البته این معنی تأیید اقدامات بنی صدر نبود بلکه ایشان نمی خواستند به گونه ای عمل کنندکه بهانه ای به دست رئیس جمهور بدهند به همین دلیل طی سخنرانی های متعدد حضرت امام ویژگی های کلی نخست وزیر و اعضای کابینه را بیان می فرمودند و به آقای بنی صدر توصیه می کردند که از انتخاب افراد غیر انقلابی جلوگیری کند و همچنین در سخنرانی های خود مسئولین کشور را به وحدت و پرهیز از اختلافات دعوت می کردند. امام پس از واقعه 14 اسفند 1359 از دخالت مستقیم خودداری و حل موضوع را به یک شورای سه نفره واگذار کردند در عین حال از نماینده خود در این شورا خواستند که گزارش روند پیشرفت امور را به ایشان اطلاع بدهند سرانجام امام در اوج فضای اتهام زنی که بنی صدر از ابتدای روی کارآمدنش ایجاد کرده بود او را از فرماندهی کل قوا عزل کرد اما باز تصمیم نهایی در مورد سرنوشت بنی صدر را به مجلس شورای اسلامی واگذار نمودند. در نهایت طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر به مجلس می رود و این طرح به تصویب نمایندگان مجلس می رسد. امام نیز با نظر مجلسیان موافقت می کند و بنی صدر از قدرت اجرائی کنار گذاشته می شود.
.
انتهای پیام /*