* عزل بنی صدر از ریاست جمهوری
من الآن هم نصیحت می کنم آقای بنی صدر را به اینکه نبادا در دام این گرگهایی که در خارج کشور نشستند و کمین کردند بیفتید، و این آبرویی که از دست دادید بدتر بشود. من علاقه دارم که تو بیشتر از این خودت را تباه نکنی. من علاقه دارم که همۀ اشخاصی که در این مملکت زندگی می کنند یک زندگی انسانی ـ الهی باشد. نبادا یک وقت در دام اشخاصی بیفتی که این ملت آنها را سر تا پا شناخته است؛ و آنها از تو پشتیبانی کنند و تو هم در دام آنها بیفتی؛ که هم دنیا به باد رفته است تا آخر، و هم آخرت. اگر نصیحت های من را گوش کرده بودی، این مسائل پیش نمی آمد. لکن نگذاشتند؛ آنهایی که به تو اظهار علاقه می کردند آنها به اسلام علاقه نداشتند؛ و تو را کشاندند به جایی که تباه کردند، بیش از این خودت را تباه نکن؛ به دام این اشخاصی که مثل اژدها دهان باز کرده اند تا همۀ حیثیت تو را به باد فنا بدهند و ببلعند نیفت. چنانچه توبه کنی و برگردی و علاقۀ خودت را از این گروه های مفسد، فاسد، جنایتکار، سلب کنی، و در یک کناری بنشینی مشغول تصنیف و تألیف بشوی، صلاح تو است. اگر شما آن نصیحتی را که آن روز من با حال بیماری در بیمارستان به شما کردم گوش کرده بودید، امروز اینطور نبود و من نمی خواستم باشد؛ آن روز من [در ] یکی از حرفها، که اساس همۀ گرفتاری های بشر است، تنبه دادم که حُبُّ الدُّنیٰا رَأْسُ کُلِّ خَطیئَة. (صحیفه امام؛ ج 14، ص 492ـ493
* محکوم کردن ترورهای اوایل انقلاب
و ما هیچ خوفی در دلمان نیست راجع به اینکه این یک کاری بکند، یک تروری بکند. ترور را کسی از آن می ترسد که اینجا را جایگاه، خیال کند و جا گرم بکند. کسی که میل دارد از اینجا برود پیش آنهایی که جهاد کردند و مُردند و کشته شدند، دیگر ترس ندارد این حرفها؛ ترور به جهنم. همین پریروز به من مکرّر گفتند، نه، همین پریروز، پریروز هم باز بعضی از آقایان آمدند که توطئه ای شده است در اینجا. گفتم خوب، این هم جزء آنها باشد، جهنم. ملت ما دیگر احتیاجی به افراد ندارد، احتیاج به یک فردی مثل من ندارد. ملت ما همه شان الآن راه خودشان را پیدا کردند و دارند میروند. من هم نباشم راه را می روند. شما هم نباشید راه را میروند. ملت ما این طور شده، دیگر خوفی در کار نیست تا ما را بترسانند از قدرت ها. (صحیفه امام؛ ج 11، ص 17)
.
انتهای پیام /*