امام خمینی از معدود شخصیتهای جهان اسلام محسوب می شود که در اکثر ابواب و فنونِ علوم اسلامی صاحب نظر بوده و در رشته های مختلف دست به قلم برده و علوم اهل بیت(ع) را به شیفتگان معرفت ارائه کرده است. شایان ذکر است که ایشان در وادی فلسفه یک فیلسوف به تمام معنا، در مقام حدیث دارای بلندترین نظریات حدیث شناسی بوده و در مقام فقه و اصول، فقیه و اصولی. با توجه به اینکه در طول تاریخ کسانی بوده اند که جامع علوم معقول و منقول بوده اند، کمتر کسی همانند امام محدودۀ هر علم را حفظ نموده است، در وادی عرفان با استفاده از زبان عرفان به شرح و بسط مطالب پرداخته و در محدودۀ فقه و اصول با روش فقهی و اصولی به توضیح آن همت گماشته و در حدیث و شرح آن با زبان ویژۀ آن قلم فرسایی کرده است، بدون آنکه محدودۀ این علوم را با هم درآمیزد.

حضرت امام آثار و تألیفات بسیاری در زمینه های گوناگون علوم اسلامی از خود به یادگار گذاشته است که به اقتضای بحث به معرفی مهمترین آثار حدیثی ایشان اشاره می شود که عبارتند از: 1ـ شرح چهل حدیث؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ شرح حدیث رأس الجالوت؛ التعلیقة علی الفوائد الرضویة؛ شرح دعای سحر.

 شرح چهل حدیث

حضرت امام در مدرسۀ فیضیه درس اخلاقی را برای شاگردان و سایر افراد برگزار می کرد که بعد از تعطیلی آن توسط مأموران رضاخان، این درس به مدرسۀ ملاصادق، انتقال یافت. حضرت امام در محرم 1358ه .ق در سن 38 سالگی مطالب این درس را به صورت کتابی تألیف کردند. 

ایشان می فرماید: این بندۀ بی بضاعت ضعیف مدتی بود با خود حدیث می کردم که چهل حدیث از احادیث اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ که در کتب معتبرۀ اصحاب و علما ـ  رضوان اللّه  علیهم  ـ  ثبت است، جمع آوری کرده، و هر یک را به مناسبت شرحی کند که با حال عامه مناسبتی داشته باشد؛ و از این جهت آن را به زبان فارسی نگاشته که فارسی زبانان نیز از آن بهره برگیرند؛ شاید، ان شاءاللّه، مشمول حدیث شریف ختمی مرتبت ـ صلی اللّه  علیه و آله ـ شوم که فرموده است: «مَنْ حَفِظَ عَلیٰ اُمَّتی اَرْبَعینَ حَدیثاً یَنْتَفِعُونَ بِهَا بَعَثَهُ اللّه  یَوْمَ القِیامَةِ فَقیهاً عَالِماً».[1]

این کتاب حاوی 40 حدیث از اهل بیت(ع) و رسول خدا(ص) می باشد. 33 حدیث اول آن مربوط به اخلاقیات و هفت حدیث آخر در باب اعتقادات و کلام است. روایات این کتاب همگی از کتاب شریف اصول کافی بوده و حضرت امام در ابتدای کتاب سلسله سند روایی خود را تا شیخ کلینی نقل می کند. ایشان از چهار نفر به عنوان مشایخ روایی خویش نام می برد:

الشیخ... محمدرضا آل العلامة الوفی الشیخ محمدتقی الإصفهانی... و الشیخ العالم الجلیل المتعبد الثقة الثبت الحاج شیخ عباس القمی... و السید السند الفقیه المتکلم الثقة العین الثبت العلامة السید محسن الامین العاملی... و السید العالم الثقة الثبت السید ابوالقاسم الدهکردی الاصفهانی...[2]

تمام این مشایخ سلسله سند خویش را به مرحوم شیخ انصاری می رسانند.

شیوۀ حضرت امام در تفسیر روایات این است که در ابتدا متن کامل حدیث را نقل می کنند، در حدیث اول سند را نقل کرده و در احادیث بعد به عبارت «بالسند المتصل» اکتفا می نماید. بعد از متن به ترجمۀ کامل حدیث می پردازد، سپس به مفردات حدیث از جهت لغت یا صرف و نحو پرداخته و برای پیدا نمودن لغت به کتب الصحاح جوهری و قاموس فیروزآبادی و المصباح المنیر فیومی مراجعه می کند و بعد از مفردات به شرح و توضیح حدیث در چند فصل می پردازد. در توضیح حدیث از کلام علما زیاد استفاده می کند و بعد از بیان محتملات، نظریه خویش را در ضمن حدیث بیان می کند. در صورت نیاز به بیان فلسفی یا عرفانی با باز کردن فصل مجزا یک قاعدۀ فلسفی یا عرفانی بیان می کند. همچنین ضمن نقد و بررسی و رفع شبهات به شرح و بسط بیشتر حدیث می پردازد. 

موضوعات و مندرجات کتاب شرح چهل حدیث بدین شرح است: جهاد با نفس، ریا، عجب، کبر، حب دنیا و....

روش تدوین و تنظیم مطالب و شیوۀ نگارش ایشان در این اثر دارای جهات ذیل است:

1ـ ترجمۀ دقیق روایت؛ 2ـ شرح لغات حدیث؛ 3ـ توضیح اصطلاحات علوم؛ 4ـ توضیح نکات صرف و نحو و علوم بلاغت؛ 5ـ استفاده از آیات قرآنی در شرح روایت؛ 6ـ استفاده از روایت در توضیح مطلب و آوردن روایات متعارض و جمع بین آنها، یا به ضعف روایت اشاره کرده و آن را توجیه نموده است. گاهی به اختلاف نسخه ها اشاره کرده و مختار خود را ذکر می کند. 7ـ توجه به کلمات علما و قبول یا رد آنها و ذکر نظریه خود. و با ذوق عرفانی که ایشان از احادیث داشتند نکات عرفانی را برداشت کرده و خصوصاً هفت حدیث آخر را براساس ذوقی عرفانی شرح کردند.

لازم به ذکر است که این کتاب در حملۀ ساواک به منزل امام در سال 1383 ه .ق مفقود شد و بعد از انقلاب نسخۀ آن پیدا و چاپ گردید.

 شرح حدیث جنود عقل و جهل

کلینی در ابتدای اصول کافی حدیثی از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت برای عقل 75 سپاه و برای جهل نیز 75 سپاه نقل می نماید. حضرت امام 25 سپاه عقل و جهل را یادآور شده و ادامه آن را به بعد وانهادند. ایشان کتاب را در دوم ماه رمضان 1363 ه .ق در سن 43 سالگی به اتمام رساندند و مقصود خود را دربارۀ تألیف این کتاب این گونه می فرمایند:

مقصد قرآن و حدیث تصفیۀ عقول و تزکیۀ نفوس است برای حاصل شدن مقصد اعلای توحید و غالباً شرّاح احادیث شریفه و مفسرین قرآن کریم این نکته را، که اصل اصول است، مورد نظر قرار ندادند و سرسری از آن گذشته اند... نویسنده، راه نوشتن کتاب اخلاق را باز کردم که اگر عالمی نویسنده و قادر بر تقریر و تحریر پیدا شد، این طرز بنویسد.[3]

از کلام امام روشن می شود که ایشان برای بنای سبکی جدید در کتب اخلاق، به تألیف کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل پرداخته اند. حضرت امام در جای جای کتاب به موعظه پرداخته و دستورالعملهایی برای راهیان معرفت بیان می کند. مثلاً در شرح حدیث شریف خلق عقل توسط خداوند و اقبال و ادبار آن می فرماید:

اقبال عقل کلی عبارت از: رجوع طبع الکل به مثال الکل و مثال الکل به نفس الکل و نفس الکل به عقل الکل و عقل الکل به فناء کلی.... و شاید این اقبال و ادبار اشاره باشد به تجلی در تحت اسماء ظاهره و باطنه، که دائماً علی سبیل تجدد امثال واقع می شود؛ چنانچه اصحاب معرفت می گویند...[4]

ای عزیز! اکنون تا حجابهای غلیظ طبیعت نور فطرت را بکلی زائل نکرده و کدورتهای معاصی صفای باطنی قلب را بکلی نبرده و دستت از دار دنیا... کوتاه نشده، دامن همتی بر کمر زن و دری از سعادت به روی خود باز کن و بدان که اگر قدمی در راه سعادت زدی و اقدامی نمودی، و با حق ـ تعالی مجده ـ از سر آشتی بیرون آمدی و عذر ماسبق خواستی، درهایی از سعادت به رویت باز شود، و از عالم غیب از تو دستگیریها شود.[5]

خصوصیات این کتاب عبارتند از: 1ـ برای شرح مطلب بیشتر از احادیث ائمه(ع) استفاده کرده و از کتابهای عرفانی و اخلاقی کمتر نقل شده است. 2ـ از مبانی علمی خود ایشان استفاده شده است. 3ـ در این کتاب حضرت امام مکاید شیطان را به صورت محسوسی نشان داده و ریشه تمام این دسیسه ها را حبّ دنیا می داند تا انسان برای برکندن از آن آماده باشد.

مرور به چند موضوع این کتاب: خیر و شر، ایمان و کفر، رضا و سخط، شکر و کفران، توکل و حرص، رأفت و قنوت، علم و جهل، فهم و حُمق، تواضع و کبر، حلم و سَفَه و صبر و جزع. 

شرح حدیث رأس الجالوت

رأس الجالوت از یهودیان در زمان امام علی بن موسی الرضا(ع) است که با حضرت منازعات و گفتگوهایی داشته و بعد به اسلام گرویده است. احتجاجات امام رضا(ع) در کتب مختلفی ذکر شده از جمله عیون الاخبار، التوحید صدوق، الاحتجاج شیخ طوسی و بحارالانوار علامه مجلسی. 

حضرت امام به این حدیث شرحی نگاشته که متأسفانه نسخۀ خطی آن به دست نیامده و چاپ نشده است. مرحوم سید ریحان اللّه  یزدی در آینۀ دانشوران می نویسد: از نوشته های ایشان است تعلیقاتی به رسالۀ قاضی سعید قمی در شرح حدیث رأس الجالوت، با دو شرح از خود ایشان و تاریخ انجام آن 1348ه .ق می باشد.[6]

 التعلیقة علی الفوائد الرضویة

الفوائد الرضویه شرح حدیث رأس الجالوت است که اثر حکیم قاضی سعید قمی است. او از شاگردان فیض کاشانی و ملاعبدالرزاق لاهیجی بوده است. این کتاب از مطالب عالی عرفانی و فلسفی و اخلاقی مشحون بوده لذا، نیاز به توضیح و شرح بیشتر داشته که حضرت امام بر آن شرحی لطیف به زبان عربی تألیف کرده است. تعلیقه امام بیشتر جهت کلامی، حدیثی، فلسفی و عرفانی دارد. این تعلیقه در سال 1376 از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام چاپ شده است. 

قابل ذکر است که حضرت امام از مرحوم علامه قاضی سعید قمی به بزرگی یاد می کند و در کتاب شرح چهل حدیث به احترام نام ایشان را می برد.[7]

 شرح دعای سحر

دعای سحر از امام محمدباقر(ع) روایت شده است. حضرت امام به شرح این دعای شریف پرداخته است و این اولین کتاب ایشان است که در سن 27 سالگی به زبان عربی تألیف کرده است و در این کتاب از افکار آیت اللّه  شاه آبادی بسیار بهره برده است. حضرت امام انگیزۀ خود را برای تألیف این کتاب این گونه بیان می کند:

یکی از بزرگترین نعمتها بر بندگان و رحمت گسترده در میان اهل شهرها دعاهایی است که از گنجینه های وحی و شریعت و حاملان دانش و حکمت نقل شده است، زیرا همین دعاهاست که رابطۀ معنوی میان خالق و مخلوق و رشتۀ پیوند میان عاشق و معشوق است و وسیله ای است برای درآمدن به اندرون قلعۀ محکم... روشن است که به این غرض نهایی و مقصد اعلی امکان وصول نیست مگر آنکه به هر اندازه که ممکن است به معنای دعاها توجه یافته و به مقدار توانایی به سرّ حقیقت آنها پی برده شود.[8]

در این کتاب از اسرار الصلاة میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و شرح الاسماء الحسنی... و القبسات الانوار و الاسفار الاربعه و شرح فصوص الحکم مطالبی نقل و به نقد و توضیح آنها می پردازد.

حضرت امام با کمک از شعر، آیات و روایات مطالب بلند عرفانی را در این کتاب شرح داده اند. ایشان در این کتاب به موضوعاتی همچون آداب دعا، روش سیر و سلوک، اهمیت و جایگاه ادعیه، طریق معرفت، شرح اسما و صفات الهی، اسم اعظم و حقیقت امر بین الامرین پرداخته است. این کتاب در سال 1374ه .ق منتشر شده است.

 بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر

حدیث لاضرر و لاضرار، حدیث مشهور و متواتری است که مستمسک بسیاری از کتب اصول فقه قرار گرفته است و علمای زیادی در مورد این حدیث کتابهای مستقل نگاشته اند، امام نیز در باب این حدیث کتابی مستقل تألیف کرده اند. ایشان در فصل اول، حدیث را از کتاب اصول کافی و وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل نقل می کند و در مورد اختلاف الفاظ و اسناد روایت بحث می کند. در فصل دوم حضرت امام به بررسی اشکالاتی که در روایت است، می پردازد و در فصل سوم به بررسی عدم ورود روایت لا ضرر، در دو روایت شفعه و منع فضول ماء می پردازد. فصل چهارم به بررسی ورود دو کلمه «فی الاسلام» و «علی المؤمن» به این روایت اشاره کرده و می فرماید: «فی الاسلام» در ذیل احادیث معتبر نمی باشد. اگرچه «علی المؤمن» در روایت عبداللّه بن مسکان می باشد. در فصل پنجم به شرح مفردات حدیث می پردازد و در فصل ششم به مفاد جمله ترکیبی لاضرر و لاضرار پرداخته است. فصل هفتم احتمالات شیخ انصاری را نقل می کند و به غیر از احتمال سوم بقیه احتمالات را رد می کند. در فصل هشتم احتمال سوم را که مورد قبول شریعت اصفهانی نیز هست، ارجح اقوال معرفی می کند و در فصل نهم حضرت امام قاعدۀ لاضرر را ناظر به حکم حکومتی می داند.[9]

منبع: روشهای فقه الحدیثی امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 26-35


[1] امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص 1. [2] همان، ص 3. [3] امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، صص 14، 11. [4] همان، ص 41. [5] همان، صص 86ـ85. [6] رضا استادی، کیهان اندیشه، ش 29، ص 149. [7] در کتاب شریف الذریعة نام شرح قاضی سعید در ش 378، ج 13ـ حرف شین آمده و تعلیقه امام به این شرح در الذریعه، ج 26، بیروت: دار الاضواء، 1406، ص‏285. [8] شرح دعای سحر، ترجمۀ سید احمد فهری، تهران: نشر تربت، 1380، ص 32. [9] ناصرالدین انصاری قمی، «آثار حدیثی امام خمینی»، مجله علوم حدیث، ش 14، زمستان 78. 

. انتهای پیام /*