جذام
احکام جذام از دیدگاه امام خمینی (س)
امامت جماعت و جذام
احتیاط واجب|احتیاط (واجب) آن است که صاحب مرض جذام و برص و کسی که حد شرعی خورده و توبه نموده است، امامت ننمایند و به آن ها اقتدا نشود. (۱)
برده و جذام
در کفّاره، عتق کافر، مطلقا کفایت نمی کند؛ پس اسلام، در عتق شرط است؛ و... همچنین شرط است از عیب|عیوبی که موجب آزاد شدن قهری او می شود مانند کوری و جذام و زمین گیر شدن و تنکیل (عقوبت شدید) سالم باشد؛ و بقیه عیوب مانعی ندارند. پس عتق کر و عتق لال و غیر این ها کفایت می کند و عتق عبد فراری اگرچه جایش معلوم نباشد مادامی که مرگ او را نداند، کفایت می کند. (۲)
ازدواج و جذام
وجود بیماری جذام در زن قبل از ازدواج از عیوبی است که در صورت جهل به آن موجب ثبوت حق فسخ عقد نکاح برای مرد است. و اما آنچه بعد از عقد پیدا می شود اعتبار ندارد، چه قبل از وطی باشد یا بعد از آن. (۳) بنا بر اقوا «جذام» و «برص» از عیوب مرد که موجب خیار فسخ برای زن شود نیست. (۴)
قصاص و جذام
برخی، در صورت نیفتادن چیزی از عضو مبتلا به جذام، قائل به قصاص شده اند. بلکه بینی سالم به جذام دار مادامی که چیزی از آن ریخته نشده باشد و اگر چیزی از آن ریخته باشد به اندازه ای که موجود است قصاص می شود. (۵)
شهادت جذامی
شهادت صاحبان بیماری های تنفرآور، مانند کسانی که جذام و برص دارند رد نمی شود. (۶)
(۱) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة، ج ۱، ص: ۲۹۱، کتاب الصلاة، صلاة الجماعة، مسألة ۹. الاحوط
(۲) موسوعة الإمام الخمینی،ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲،ص: ۱۳۵،کتاب الکفارات، القول فی احکام الکفارات، مسألة۱ الجذام
(۳) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۳۱۵، کتاب النکاح، القول فی العیوب الموجبة لخیلر الفسخ و التدلیس. الجذام
(۴) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۳۱۵، کتاب النکاح، القول فی العیوب الموجبة لخیلر الفسخ و التدلیس، مسألة ۳. الجذام
(۵) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۵۸۳، کتاب القصاص، القسم الثانی: فی قصاص ما دون النفس، مسألة ۲۸ بالمجذوم
(۶) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۴۷۴، کتاب الشهادات، صفات الشهود، مسألة کالاجذم
.
انتهای پیام /*