احصان قذف

احصان قذف از دیدگاه امام خمینی (س)

۱- تعریف قذف

رمی به زنا یا لواط را قذف گویند که موجب حد است. (۱)

۲- شرایط قذف

«در قذف معتبر است که به لفظ صریح یا ظاهری باشد که بر آن اعتماد شود مانند قول قذف کننده: «تو زنا کردی» یا «تو لواط نمودی» یا «تو زناکاری» یا «لواط کننده ای» یا «به تو لواط شده» یا «در دبر تو دخول شده» یا «ای زناکار» یا «ای لواط کننده» و مانند این ها از آنچه که صریحاً یا با ظاهر مورد اعتماد، این معنی را ادا نماید.

و معتبر است که گوینده به آنچه که لفظ برای آن وضع شده و به معنای آن، در آن زبانی که به آن سخن می گوید، عارف باشد؛ پس اگر یک نفر عجم|عجمی یکی از این لفظ ها را (به زبان عربی) بگوید درصورتی که معنای آن ها را نمی داند قذف کننده نمی باشد و حدّی بر او نیست و لو اینکه مخاطب، معنای آن را بداند. و برعکس، اگر کسی که معنای لغت را می داند به کسی که آن را نمی داند، بگوید، قذف کننده است و حدّ دارد.» (۲)

۳- شرایط قاذف

«در قاذف (قذف کننده)، بلوغ و عقل معتبر است؛ پس اگر کودک|بچه قذف نماید، حدّ نمی خورد اگرچه مسلمان بالغ عاقل را قذف نماید، ولی اگر ممیزی باشد که تأدیب در او اثر دارد، طبق نظر حاکم، تأدیب می شود و همچنین است دیوانه. و همچنین در قاذف، اختیار معتبر است؛ پس اگر از روی اکراه قذف نماید چیزی بر او نیست. و قصد معتبر است؛ پس اگر به طور سهو یا غفلت یا مزاح، قذف نماید، حدّ نمی خورد.» (۳)

و «اگر عاقل یا دیوانه ادواری در دور عقلش، قذف نماید، سپس عاقل دیوانه شود یا جنون ادواری عود نماید، حدّ بر او ثابت است و ساقط نمی شود و در حال دیوانگی حدّ زده می شود.» (۴)

۴- شرایط مقذوف

در مقذوف (قذف شده)، احصان شرط است. (۵)

۴.۱- شرایط احصان مقذوف

۱. بلوغ: یعنی مقذوف بالغ باشد.

۲. عقل: بدین معنی که وی عاقل باشد.

۳. حریت: یعنی وی آزاد باشد.

۴. اسلام: یعنی مسلمان باشد.

۵. عفت: یعنی عفیف باشد (۶)

«پس کسی که تمام آن ها را دارد، به قذف او حدّ واجب می شود و کسی که همه یا بعضی از آن ها را فاقد است قاذف او حدی ندارد و بر او تعزیر است، پس اگر پسربچه یا دختربچه یا مملوک یا کافر|کافری را قذف نماید تعزیر می شود. و اما غیر عفیف چنانچه متظاهر به زنا یا لواط باشد پس حرمتی ندارد و حدّ و تعزیر|تعزیری بر قاذف او نیست. و اگر متظاهر به آن ها نباشد پس قذف او موجب حدّ است. و اگر متظاهر به یکی از آن ها باشد پس در آنچه که تظاهر دارد حدّ و تعزیری نیست و در غیر آن بنا بر اقوی حدّ است. و اگر به غیر آن ها از معصیت ها متظاهر باشد قذف او موجب حدّ است.» (۷)

(۱) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص ۵۰۵، کتاب الحدود، الفصل الثالث: فی حد القذف، مسألة ۱. الرمی

(۲) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص ۵۰۵، کتاب الحدود، الفصل الثالث: فی حد القذف، مسألة ۲. یعتبر

(۳) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص ۵۰۷، کتاب الحدود، القول: فی القاذف و المقذوف، مسألة ۱. القاذف

(۴) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص ۵۰۷، کتاب الحدود، القول: فی القاذف و المقذوف، مسألة ۲. العاقل

(۵) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص ۵۰۷، کتاب الحدود، القول: فی القاذف و المقذوف، مسألة ۳. الاحصان

(۶) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص ۵۰۷، کتاب الحدود، القول: فی القاذف و المقذوف، مسألة ۳. البلوغ

(۷) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص ۵۰۷، کتاب الحدود، القول: فی القاذف و المقذوف، مسألة ۳. استکملها

. انتهای پیام /*