وقتی در پاریس بودیم
ما وقتی که در پاریس بودیم، یک نفر از امریکا به عنوان یک تاجر آمد که بعداً معلوم شد تاجر نیست، فاجر است و گفت: صلاح نیست که به ایران بروید. یا دستۀ دیگری که بعض از آنها مردمی صالح و بعض شان فضول بودند آمدند و گفتند که: سلطنت و قانون اساسی را حفظ کنید، شاه سلطنت کند، نه حکومت، و از این حرف ها می زدند، که آنها هم اشتباه می کردند. بعد هم که شاه رفت، راجع به بختیار همین مسئله را پیش آوردند؛ که بگذارید بختیار و شورای سلطنت باشد. بعد دیدند که نشد، راجع به تأخیر آمدن ما شروع به فعالیت کردند که حالا صلاح نیست و ممکن است چه بشود.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 192