امام خمینی جمهوری اسلامی را بر اساس ضرورت انتخاب نکرده است و همواره توجه به حق مردم در اندیشه های سیاسی ایشان وجود داشته است. با وجود آنکه تجربه 22 بهمن به عنوان بزرگترین و عمیقترین تجلی شور انقلابی وجود داشت اما امام خمینی در 12 فروردین ماه 1358 اقدام به برگزاری رفراندومی با عنوان تاسیس نظام جمهوری اسلامی کرد.جمهوری اسلامی نمود سیاسی شور انقلابی مردم ایران بود و از آنجاییکه بنا بود نظام سیاسی نوظهوری تاسیس شود و فلسفه وجودی خود را به رخ بکشاند امام تصمیم گرفت تا یکی از قابلیتهای انقلاب اسلامی را با رای مردم معطوف به تاسیس نظام جمهوری اسلامی کند.
این به رخ کشاندن میبایستی متناسب و متناظر با فلسفه سیاسی میبود و امکان آن وجود نداشت که اینگونه ارزیابی کردکه به علت شور انقلابی و عطش و نشاط تبعیت از امام به حرف رهبر انقلاب کفایت کنیم که بیشک چنانچه آن روز کفایت میشد در آینده دچار مشکل میشدیم.برخی میگویند امام خمینی بر حسب اضطرار رفراندومی را برگزار کردند تا آیندگان تصور کنند که مردم با درصد بسیار بالایی جمهوری اسلامی را انتخاب کردند، اما از نظر من این تفسیر همه حقیقت را در بر ندارد.امام به دنبال آن بود تا فلسفه سیاسی جدیدی را معرفی کند که دارای مقبولیت و مشروعیت باشد و نباید مشروعیت را در مقابل مقبولیت دانست چرا که مشروعیت یک نظام سیاسی آن است که ما آن را با توجه به شرایط نظام جهانی حاوی حقانیت و مقبولیت بدانیم.
در نگاه امام خمینی در اسلام جمهوریت نیز مشاهده میشود و ایشان هیچگاه تفسیری از اسلام بدون توجه به حق مردم ارائه نمیدهد و در تمام اندیشههای سیاسی امام تاکید بر حق مردم مشاهده میشود.
تاکید بر مفهوم جمهوریت تاکیدی مضاعف بر حق مدار بودن انسانها در اسلام است و در تمام گفتهها و اندیشههای امام مسئله جمهوریت در دل اسلامیت نهفته است و بر این موضوع تاکید شده است که یک نظام سیاسی باید حقانیت لازم را داشته باشد.
چنانچه رفراندوم صورت گرفته در سال 59 انجام نمیشد نظام جمهوری اسلامی مشروع و قانونی نبود چراکه یک پایه مشروعیت به مقبولیت باز میگردد و در جهان امروز نیز یکی از ساز و کارهای نهادینه کردن مقبولیت انتخابات است. رفراندوم مقدمهای برای تاسیس یک نظام سیاسی نبود بلکه میتوان آنرا نوعی به رخ کشاندن فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی دانست.در فلسفه سیاسی همواره دو بال اسلامیت و جمهوریت وجود دارد که بدون یکدیگر موفق نمیشود و مکمل یکدیگرند.
حیات سیاسی را نمیتوان بدون توجه به حق مردم دنبال کرد و با وجود آنکه برخی هنگامیکه حرف پای مردم به میان میآید تفسیر اضطراب و ضرورت را مطرح میکنند و نگاه حق مدارانه را بر نمیتابند نگاه تکلیفگرایانه به اسلام دارند.
از سوی دیگر آنچه در اندیشه امام مشخص است توجه به اختیار، آزادی و حقمداری انسانها است
ممکن است تجربه بشر روزی برای توجه به حقمدار بودن انسان قالب دیگری را انتخاب کند اما آنچه که مشخص است این است که امام خمینی بر حسب ضرورت جمهوری اسلامی را انتخاب نکرده و این تفسیر را که جمهوری اسلامی بر حسب ضرورت انتخاب شده را نمیپسندم.
فلسفه سیاسی ما و تعریف ما از مشروعیت و قانونیت بر 2 محور حقانیت و مقبولیت استوار است و در محور حقانیت به محتوای خاص و ویژگیها رای میدهیم و در محور مقبولیت چنانچه یک نظام محتوای حقانی نداشته باشد حق ندارد خود را با کودتا و ترور تحمیل کند.
.
انتهای پیام /*