‏ ‏

‏در دوازدهم آذرماه 1358، نخستین ‏‏قانون اساسی ‏‏نظام نوپای ‏‏جمهوری اسلامی ایران ‏‏به تصویب ملت ایران رسید. در تاریخ انقلاب های جهان هیچ موردی را نمیتوان یافت که به فاصله کمتر از دو ماه از پیروزی انقلاب و سقوط رژیم سابق، شکل نظام سیاسی جدید با ‏‏همه پرسی ‏‏ملت تعیین و رسمیت یابد. در این روز، ملت آزاده ایران به متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ‏‏مجلس خبرگان قانون اساسی‏‏، مهر تایید و آری زدند تا بر این اساس پایه های مردمی ترین حکومت منطقه استقرار و استحکام یابد. توجه شما خوانندگان محترم را به خاطره ای شنیدنی در این مورد جلب می نماییم.‏

‏ ‏

Picture 1

‏ ‏

‏روزی‌ با آقای‌ ‏‏دکتر حبیبی‌ ‏‏در یکی‌ از قهوه‌خانه‌های‌ پاریس‌ نشسته بودیم. من به او گفتم‎‎‏ «شیخنا» مثل‌ اینکه‌ رفته‌ رفته‌ قضیه‌ دارد جدی می‌شود، ‏‏بوی الرّحمن‌ شاه‌ بلند است‌ و به‌ زودی‌ باید حلوایش‌ را بپزیم! ‏‏خوب‌ برای اداره کشور باید یک‌ بحث‌ جدی‌ بشود و‎‎‎‏ تدارکاتی‌ فراهم کنیم‌ یک‌ مرتبه غافلگیر نشویم. آقای‌ حبیبی‌ گفت‌ به‌ نظر من‌ مهمترین‎‎‎‏ چیزی که‌ الآن امام باید در فکرش‌ باشد قانون‌ اساسی‌ حکومت‌ آینده‌ است. اگر همین‏‎‎‎‎ روند پیش برود و شاه‌ از ایران‌ خارج‌ شود و امام‌ به‌ ایران برگردد، باید قانون اساسی‌اش‎‎‎‏ زیر بغلش‌ باشد. قرار شد این‌ موضوع‌ را بدون‌ اینکه‌ جار و جنجالی رویش انجام‌ بدهیم‌‏‎‎‎‎ ‎‎‎‎‏ با امام‌ در میان‌ بگذاریم. ‏

همان‌ شب،‌ بعد از پایان جلسه ای که معمولاً‌ بعد از نماز مغرب و عشا با امام برگزار می‌شد، دو نفری رفتیم‌ نزد امام. اتفاقاً پدرم آنجا بودند. ایشان گاه‌گاه ملاقاتهایی‎‎‎‏ با امام به‌ طور خصوصی داشتند و ما هم کنجکاوی نمی‌کردیم که‌ درباره چه‌ چیزی‌‏‎‎‎‎ ‎‎‎‎‏ گفتگو می‌کردند. من‌ به‌ امام گفتم که ما با آقای دکتر حبیبی‌ در مورد چند مطلب‌ بحث‎‎‎‏ می‌کردیم‌ به این‌ نتایج رسیدیم که با شما در میان‌ بگذاریم، از جمله‌ نیاز به‌ طرحی برای‌‎‎‎‏ تدوین‌ قانون‌ اساسی‌ جدید است. ‏‏ایشان‌ به‌ آقای‌ حبیبی‌ گفتند که‌ شما یک‌ فکری‌ بکنید‎‎‎‏ با استفاده‌ از دانش‌ و اطلاعات حقوقی‌ و نیز آگاهی که‌ از قوانین‌ کشورهای‌ آزاد دارید. خودتان‌ و مطالبی‌ که‌ فکر می‌کنید لازم‌ است‌ تنظیم‌ کنید آقای‌ سلطانی هم‌ هستند اگر‎‎‎‏ احتیاج‌ به‌ آرای فقهی داشتید از ایشان‌ استفاده‌ کنید.‏‏ ما گفتیم‌ عقیده‌ ما این‌ است‌ که‌ اگر شما صلاح می‌دانید این‌ مساله‌ مخفی‌ باشد، وقتی‌ تدوین‌ شد و دادیم خدمتتان، شما هر کاری‌ خواستید انجام‌ بدهید و معلوم‌ نباشد چه‌ کسی و کجا این‌ پیش‌نویس‌ را تهیه‌ کرده. امام‌ این‌ پیشنهاد را هم‌ پذیرفتند. ‏

‏ ‏

Picture 2

‏ ‏

‏ آقای دکتر حبیبی در خارج‌ از پاریس‌ منزل‌ داشت‌ و به‌ همت‌ ایشان پیش‌نویس‎‎‎‏ قانون‌ اساسی‌ تهیه‌ شد. من‌ هم‌ آن‌ مقداری‌ که‌ از عهده‌ام‌ بر می‌آمد، همکاری‌ مختصری‌‎ ‎‎‎‎داشتم. چند مورد پیش‌ آمد که‌ نیاز به‌ آرای جدید فقهی داشت. از جمله‌ در خصوص‎‎‎‏ حقوق‌ مردم، دکتر حبیبی می‌گفت من هر چه در کتابهای‌ فقها جستجو ‏‏می‌کنم چیزی‌ به‎‎‎‏ این عنوان نمی‌‌بینم. وقتی مطلب را با پدرم در میان گذاشت ایشان گفتند ‏‏بحث حقوق‎‎‎‏ ملت‌ها هیچ‌ مغایرتی‌ با مبانی‌ فقهی‌ ندارد. ‏

‏ موارد دیگری هم‌ بود که‌ گاه‌ با امام مطرح می‌شد از جمله در مورد تعطیل مجلس‎‎‎‏ شورا که امام‌ معتقد بودند ‏‏اصل‌ قانونگذاری‌ تعطیل‌ بردار نیست. ‏

‏ ‏

‏ ‏‎‎‎‏منبع: خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ج. 3، صص: 132-131‏

‏ ‏

. انتهای پیام /*